وسعت معناى امانت و اهمیت آن در اسلام
امانت دارى از نظر قرآن و سیره پیامبر(ص)
اهمّیت امانت دارى در روایات
نمونههایى از سیره پیامبر(ص) و امامان (ع) در امانت دارى
وسعت معناى امانت و اهمیت آن در اسلام
یکى از خصلتهاى بسیار مهم فردى و اجتماعى، امانتدارى است. امانت دارى به معناى حفظ و سالم نگهداشتن آن از خطر و آسیب است. واژه امانت در اصل از «امن» و آرامش و اطمینان گرفته شده ؛ چنان که امانت دارى موجب امنیت، اعتماد و سلامتى جامعه از انحرافات و خطرها خواهد شد.
قیّومى صاحب لغت نامه «المصباح المنیر» مىنویسد:
«امانت در اصل از امن به معناى سکونت و آرامش قلب است و از نظر لفظ و معنا مانند واژه سلِمَ است: «اَمِنَ مِنَ الاسد، مثل سَلِمَ مِنهُ»، یعنى از گزند شیر ایمن شد، مرادف است با از گزند شیر به سلامت ماند»، [1]
ضد امانت، خیانت است که زشتترین خصلت از نظر عقل و دین مىباشد.
گرچه در میان مردم وقتى از امانت دارى سخن به میان مىآید، غالب مردم به امانت در امور مالى توجّه مىکنند، ولى بر اساس معناى لغوى و آیات و روایات بسیارى که در این راستا آمده، امانت دارى معناى وسیع و شاخههاى مختلفى دارد که هر کدام در جاى خود مهم است.
به طور کلى در وهله اول، امانت را مىتوان به دو شاخه: معنوى و مادى تقسیم کرد هر کدام از این دو نیز داراى شاخههاى متعدد و آثار متناسب با خود دارند.
امانتهاى معنوى مانند: اسلام، ایمان،قرآن، نماز، ولایت، مقام و...
امانتهاى مادى مانند: ودیعه مالى، قرض الحسنه، بیت المال، سپردههاى گوناگون، در نزد اشخاص حقیقى و حقوقى، بانکها و...
حتى یک سوزن ته گرد و یک نخ هم در نزد افراد و یا مسؤولان دولتى، یک نوع امانت است. از امام صادق و امام باقر (علیهما السلام) نقل شده که فرمودند: «امانتهاى خداوند، اوامر و نواهى او است و امانتهاى بندگان خدا، امانتهاى مالى است که به همدیگر مىسپارند». [2]
کوتاه سخن آن که در بررسى آیات و روایات چنین بر مىآید که بزرگترین امانت الهى همان تکلیف و مسئولیت است که خداوند در پرتو آزادى و ارادهاى که به انسان داده، در اختیارش نهاده است، بر همین اساس حضرت على (ع) نقل مىکند که پیامبر (ص) یک ساعت قبل از رحلتش خطاب به من فرمود: «یا اَباالحسن اَدّ الامانه اِلَى البرّ والفاجِرِ فى ما قَلَّ و جَلَّ حَتّى فى الخیط وَالمخیط؛ اى ابوالحسن! امانت را چه مربوط به شخص نیکوکار باشد یا بدکار، چه کم باشد، چه زیاد، حتى امثال نخ و سوزن هم به صاحبش برگردان». [3]
از اهمّیت امانت دارى و رد کردن به موقع آن به صاحبش، همین بس که امام سجّاد (ع) فرمود: «بر شما باد به دادن امانت به صاحبش، سوگند به آن کسى که محمّد (ص) را به حق به پیامبرى مبعوث کرد، اگر قاتل پدرم حسین (ع) همان شمشیرى را که با آن پدرم را شهید کرد، به عنوان امانت به من مىسپرد، (و من آن را مىپذیرفتم) در امانت دارى آن خیانت نمىکردم». [4]
امام صادق(ع) نیز فرمود: «هر کسى که او را مسئول امانتى کردهاند و او آن را به صاحبش برگرداند، هزار گره از گرههاى آتش دوزخ را از گردنش گشوده است، بنابراین به اداى امانت پیشى گیرید و آن را جدّى بگیرید، زیرا هر کسى که حریم امانت را رعایت کند، شیطان صد نفر از شیاطین گمراهگر را بر آدمى گمارد، تا او را وسوسه و گمراه کنند» [5]
این حدیث بیان گر آن است که امانت دارى و رعایت حریم امانت به طور کامل، بسیار کار دشوارى است و انسان در این راستا باید بسیار جدى و مراقب باشد تا در کمند شیطان قرار نگیرد. چنین کسى باید با اراده نیرومند، در برابر القائات شیطان، استوار بوده و مقاومت کند.
امانت دارى از نظر قرآن و سیره پیامبر(ص)
در آیات متعددى از قرآن سخن از لزوم امانت دارى و نکوهش خیانت به امانت به میان آمده است؛ [6] از جمله در توصیف مؤمنان و نماز گزاران راستین مىفرماید:«وَالَّذینَ هُم لاما ناتِهِم و عَهدِهِم راعُونَ؛ آنها امانتها و عهد خود را رعایت مىکنند». [7] یعنى آنهایى که حریم امانت را رعایت نمىکنند، مؤمن راستین، و نمازگزار حقیقى نخواهند بود.
از جمله اعلام مىدارد که اداى امانت از فرمانهاى الهى است که باید حتماً به انجام آن اقدام کرد، آن جا که با تأکید مىفرماید:«اِنَّ اللّهَ یَأمُرُکُم اَن تُؤدُّوا الاماناتِ اِلى اَهلِها. [8] خداوند به شما فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبانش پرداخت کنید.
در مورد شأن نزول این آیه چنین نقل شده: وقتى در سال هشتم هجرت، مکّه به دست سپاه اسلام به فرماندهى پیامبر اکرم (ص) فتح و آزاد شد، عثمان بن طلحه در آن وقت کلید دار کعبه از طرف مشرکان بود، پیامبر(ص) او را احضار کرد و کلید را از او گرفت تا در کعبه را باز کند و درون خانه کعبه را از لوث وجود بتها پاک نماید، پس از انجام این کار، عباس عموى پیامبر(ص) از پیامبر (ص) تقاضا کرد تا کلید دارى کعبه را (که منصب مهمى بود) ، به او واگذارد، ولى پیامبر (ص) بر خلاف این تقاضا، پس از بستن در کعبه، کلید را به عثمان بن طلحه (با این که در آن وقت مشرک بود) داد، در حالى که این آیه را تلاوت مىکرد:«اِنَّ اللّهَ یَأمُرُکُم اَن تُؤَدُّوا الاَماناتِ اِلى اَهلِها». [9]
این شیوه پیامبر (ص) که بر اساس فرمان قرآن بود، حاکى از اهمّیت ویژه در امانت دارى است، تا آن جا که تقاضاى عمویش را رد کرد و امانت را به صاحبش که مشرک بود بازگرداند.