پیمان شکنی علاوه بر زیان فردی، زیان اجتماعی نیز دارد. اثر فردی آن این است که خشم خدا را برای پیمانشکن در بر دارد و او را از رحمت حق دور میکند و از نظر اجتماعی پیمانشکن در چشم مردم بیارزش و از احترام او کاسته میشود..
پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیمانشکنی را مایهی چیرگی دشمن دانسته و میفرماید:
هرگاه پیمانشکنی کردند خداوند دشمنانشان را بر آنها چیره میکند.
زیرا پیمانشکنی مایهی سلب اعتماد از یکدیگر شده و اتحاد و یگانگی را از بین میبرد.
وقتی هم جامعهای دچار پراکندگی شد هنگام خطر نمیتواند با یکپارچگی در برابر دشمن بایستد تأثیر وفای به عهد در اجتماع پایبندی به عهد و پیمان در زندگی مردم و روابط داخلی و خارجی آنان تأثیر بسیار دارد و هر اندازه مردم بیشتر آن را رعایت کنند اعتماد بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا میکنند در نتیجه احساس آرامش بیشتری نموده و با خیال راحتتری به فعالیت میپردازند و نسبت به تعهدات مالی احساس ناامنی و نگرانی نمیکنند طبیعی است در کشوری که مردم وفای به عهد را وظیفهی انسانی، اخلاقی و دینی خود بدانند و در مراعات آن کوشا باشند تعهدات مالی و قراردادهای اقتصادی بر پایهی اعتماد و اطمینان کامل شکل میگیرد و باعث رشد اقتصادی آن کشور و مایهی سعادت مردم آن میگردد زیرا بدهکار در وقت معین و مقرر بدهی خود را میپردازد و فروشنده نیز کالا را برابر تعهدات خود تسلیم خریدار میکند و چرخ اقتصاد منظم حرکت میکند اما اگر هر یک از طرفین به تعهد خویش بیاعتنایی نشان دهند و تخلف کنند به همان مقدار سلب اعتماد پدید آمده، باعث کندی گردش چرخ اقتصاد میگردد.
وفای به عهد در قرآن و روایات(اقسام عهد وپیمان(
پایبندی به عهد و پیمان یک اصل جهانی است و از امهات فضائل به شمار میرود.
تمام افراد بشر، از هر قاره و اقلیمی، به این اصل ریشه دارد عمق وفای به عهد عنایت خاصی دارند و عهدشکنی را خیانت و رعایت عهد و پیمان را فضیلت میشمارند.
وفای به عهد یکی از اصول و پایههای با اهمیت اخلاقی است که هم در قرآن مجید و هم در روایات و سخنان پیشوایان دین، بر آن تأکید شده است.
در قرآن آمده است: و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال میشود.
حضرت علی علیهالسلام فرمود: همانا عهد و پیمانها گردن بندهایی در گردنها هستند تا روز قیامت. کسی که آن را به پا دارد، خداوند او را به (هدفش) میرساند و کسی که آن را بشکند خداوند او را به خودش وا میگذارد.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمود: کسی که به عهد و پیمانش وفا نکند دین ندارد.
عهد و پیمان دو قسم است:
1- عهد و پیمان با خدا، یعنی انسان بر اساس خلقت و فطرت پاک انسانی و تعالیم دین الهی متعهد است تا خدا را بپرستند و از او اطاعت کند و از پیروی شیطان دور گزیند چنان که خداوند در قرآن فرمود: ای فرزندان آدم آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید، زیرا برای شما دشمن آشکاری است و این که مرا بپرستید که راه مستقیم این است.
و باز میفرماید به پیمانی که با خدا بستهاید وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم.
2-عهد و پیمان انسانها با یکدیگر که بر چندگونه است، مانند پیمانهای حقوقی، تجاری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و...
انواع عهد وپیمان
-1وفای به عهد در خانواده:
پیشوایان اسلام در سخنان خود به تربیت صحیح کودکان و آموزش اخلاق و رفتار اجتماعی به آنان در خانواده اشاره کردهاند.
خاتم انبیا صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرماید :وقتی یکی از شما به فرزند کوچکی وعده دادید حتماً باید به آن وفا کنید.
امیر مؤمنان علی علیهالسلام میفرماید: شایسته نیست انسان به شوخی یا جدی دروغ بگوید و شایسته نیست کسی به فرزند خود وعدهای بدهد و به آن وفا نکند.
این همه تأکید دربارهی وفای به عهد نسبت به کودکان به این دلیل است که اعمال بزرگترها در صفحهی خاطر طفل نقش میبندد و در آینده او تأثیر انکارناپذیر دارد.
-2وفا به قراردادهای مالی و بازرگانی:
خوش قولی و خوش حسابی در کلیهی معاملات و روابط حقوقی و اقتصادی موجب پیدایش ثبات و اطمینان و امنیت اقتصادی میشود، البته مشروط بر این که این تعهدات نامشروع نباشد.
-3پیمان زناشویی:
وفای متقابل میان زن و مرد که اسلام دستورات مؤکدی دربارهی آن صادر کرده، باعث استحکام نظام خانواده میشود تا آنجا که مثلاً طلاق را البته بدون علل ضروری موجه مبغوضترین امور حلال در نزد خدا شمرده است، زیرا کانون خانواده که هستهی اولیه اجتماع است در صورتی قابل بقا است، که روابط زن و مرد صمیمانه و استوار باشد.
-4 پیمان ملل مسلمان با ملل غیر مسلمان:
این پیمان نیز محترم و واجبالوفا است و تا زمانی که از این پیمانها زیان و اهانتی متوجه اسلام و مسلمین نباشد، نمیتوان آن را نادیده گرفت.
داستانی در مورد اهمیت وفای به عهد
در اینجا داستانی دربارهی اهمیت وفای به عهد آوردهایم.
امام سجاد علیهالسلام وقتی دچار مضیقهی مالی شد و در تنگنای اقتصادی قرار گرفت برای حل مشکل خویش از یکی از غلامان آزاد شدهی خود که بر اثر کار و تلاش، مالی اندوخته بود مبلغ ده هزار درهم قرض خواست. او نیز پذیرفت و از حضرت درخواست کرد چیزی را به عنوان وثیقه پیشش بگذارد.
امام نخی از عبای خود کشید و فرمود این را به عنوان وثیقه پیش خود نگاه دارد. ابتدا پذیرش آن برای غلام سنگین بود ولی با توجه به شخصیت امام سجاد علیهالسلام آن را پذیرفت و نخ عبارا گرفت و در یک قوطی چوبی جای داد. بر زودی خداوند برای حضرت گشایش مالی قرار داد، پول را برای غلام برد و فرمود, پولت را آماده کردم وثیقهام را بیاور. غلام گفت: من نخ عبا را گم کردهام