مقد مه
قال رسول اللهِ « صلی علی علیه و اله و سلم » :
« ما مِن مُؤمِنٍ ذَکَرًا اَوْ اُنْثی، حُرًّا اَوْ مَمْلُوکًا اِلّا وَ لِلّهِ عَلَیْهِ حَقٌّ واجِبٌ اًنْ یَتَعلَّمَ مِنَ القُرآنِ»
پیامبر اکرم (ص) میفرماید :
هیچ زن و مرد مؤمنی نیست، چه آزاده و چه برده، مگر این که خداوند بر او حقّ واجبی دارد که باید ( به اندازه توانش ) قرآن را بیاموزد.
در احادیث اسلامی برای تعلیم و تعلّم قرآن کریم سفارش بسیاری شده و برای آن اجر و پاداش فراوانی در نظر گرفته شده است و این امر مسلمانان را بر آن داشته تا به عنوان یک تکلیف الهی قرآن را بیاموزند و به دیگران نیز آموزش دهند.
برای آموزش قرآن در هر عصر و زمانی شیوه خاصی به کار گرفته می شده، و امروزه با پیشرفت فنون آموزش با توجه به مشترکات زیادی که فرهنگ فارسی با عربی ( زبان قرآن است ) دارد، برای افرادی که خواندن و نوشتن فارسی را یاد گرفتهاند. روشهای بسیار سادهای جهت آموزش قرآن ارائه شده که هر کدام به نوبه خود دارای محاسنی میباشد.
برای آموزش و یادگیری قرائت صحیح قرآن کریم، نخست باید با اصول نگارش و ساده خوانی قرآن آشنا شد، و پس از تسلط بر روانخوانی قرآن، با یادگیری قواعد تجوید و تمرین و ممارست آنها، قرائت قرآن را کامل نمود.
قرائت و تجوید
معنای قرائت
قرائت در لغت به معنای « پیوستن حروف و کلمات به یکدیگر » می باشد، و در اصطلاح، عبارت است از : « چگونگی ادای صحیح حروف و کلمات قرآن، به همان شیوهای که در صدر اسلام از پیامبر اکر م (ص) شنیده شده است.
پیدایش این علم همزمان با نزول قرآن کریم و قرائت پیامبر اسلام (ص) به پیروی از جبرئیل امین (ع) بوده است که قاریان و حافظان صدر اسلام آن را به صورت متواتر نقل کرده و به دست ما رساندهاند.
شیوه قرائت قرآن کریم بر اساس آیه شریفه « وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرْتیلاً » باید به صورت «ترتیل» باشد.
معنای ترتیل
ترتیل در لغت به معنای « تنظیم » و « ترتیب موزون » میباشد. و در اصطلاح قرائت عبارت است از : « خواندن قرآن به صورت منظّم و شمرده که حروف و کلمات صحیح ادا شوند، همراه با تدّبر در معانی آیات ».
از حضرت علی (ع) در رابطه با معنای ترتیل، عبارتی به همین معنا نقل گردیده است : «الترتیل حفظ الوقوف و بیا الحروف » ترتیل عبارت است از :
« انتخاب محل مناسب برای وقف کردن و تلفّظ صحیح حروف ».
اقسام قرائت قرآن
قرائت قرآن به روشهای تحقیق «کند»، تحدیر «تند»، تدویر« متوسط» امکان پذیر است که در هر سه روش اصول ترتیل باید رعایت شود.
قرائت تحقیق
قرائت تحقیق عبارت است از : « خواندن قرآن با حداکثر آرامش برای آموزش قرآن و فراگیری قواعد تجوید »
این روش گاهی بسیار ساده بوده که بیشتر برای آموزش صحیح قواعد تجوید و لهجه اصیل قرآن، به کار می رود و گاهی در این روش، آموزش قرائت قرآن به صورت کلاسیک با رعایت قواعد صوت و لحن و اصول ترتیل مراد است و البته اگر این نوع قرائت با توجه به معانی آیات باشد تأثیر بیشتری در شنوندگان خواهد گذاشت.
قرائت تحدیر
قرائت تحدیر عبارت است از : « خواندن قرآن با سرعت به شکلی که در رعایت قواعد تجوید، خللی وارد نشود ». از این نوع قرائت در نمازهای مستحبی و همچنین مرور سریع بر آیات حفظ شده (توسط حافظان قرآن) استفاده میشود.
قرائت تدویر
قرائت تدویر عبارت است از : « خواندن قرآن در حالتی بین تحقیق و تحدیر » و این همان روشی است که امروزه بین قاریان قرآن به « ترتیل » مشهور گردیده است (گرچه قرائت ترتیل اعمّ از قرائت تحقیق و تدویر و تحدیر می باشد) و علّت آن میتواند تناسب بیشتر این نوع قرائت با معنای اصطلاحی ترتیل باشد که توجه به معانی آیات نیز در آن شرط شده است.
معنای تجوید
تجوید در لغت به معنای « نیکو گردانیدن » می باشد، و در اصطلاح، عبارت است از : «تلفظ حرف از مخرج آن همراه با رعایت صفات اصلی حرف و احکامی که در ترکیب با حروف دیگر در کلمات قرآن، ناشی میشود ».
بنابراین تجوید شامل سه بخش می باشد.
آشنایی با مخارج حروف.
آشنایی با صفات حروف.
آشنایی با احکام حروف در کلمات قرآن.
فایده تجوید
با رعایت تجوید در قرائت قرآن، کلام الهی همانگونه که در صدر اسلام خوانده و شنیده شده قرائت میگردد و در نتیجه تغییری در معانی آیات پدید نیامده و کلام الهی زیباتر و نیکوتر تلاوت خواهد شد لذا این قواعد را « تجوید قرائت قرآن » نامیدهاند.
آشنایی با مخارج حروف
مخرج حرف : عبارت است از : « مکان تولید یا محل تلفظ حرف ».
هوای بازدم پس از عبور از حنجره (نای) در یکی از قسمتهای دستگاه تکلّم (حلق، دهان، لب ها) محدود شده و بدین ترتیب حرف ایجاد میگردد، محلّی را که هوا در آن به حرف تبدیل میشود، مخرج آن حرف مینامند.
تعداد مخارج حروف :
حروف بنابر قول مشهور از هفده مخرج ادا میشوند که در پنج جایگاه از دستگاه تکلّم قرار دارد : « جوف، حلق، لسان، شفتین، خیشوم »
جایگاه جوف :
جوف : فضای حلق و دهان است و محل خروج حروف مدّی میباشد البته حروف مدّی مستقل نبوده و از کشش صدای حرکات تولید می شود و مخرج آنها نیز فرضی است و شامل تمامی فضای حلق و دهان می باشد.
جایگاه حلق :
حلق قسمتی از دستگاه تکلم است که از پایین به تارهای صوتی در حنجره و از بالا به مرز زبان کوچک محدود می شود و دارای سه مخرج بوده و شامل شش حرف می باشد.
مخرج دو حرف ( همزه و هاء ) که انتهای حلق و در محل حنجره میباشد.
مخرج دو حرف ( عین و حاء ) که وسط حلق می باشد.
مخرج دو حرف ( غین و خاء ) که ابتدای حلق و مرز میان حلق و دهان میباشد.
تذکّر :
حروف ششگانه ( همزه، هاء، عین، حاء، عین؛ خاء ) را که از حلق ادا میشوند « حروف حلقی » می نامند.
جایگاه لسان :
این جایگاه از وسیعترین جایگاههای دستگاه تکلّم بوده و شامل : بخشهای مختلف زبان از یک طرف و اجزای مختلف کام بالا از سوی دیگر می باشد.
بخشهای مختلف زبان عبارتند از : انتهای ریشه زیان ( اَقصَی اللسان )، میانه زبان (وسط السان)، سر زبان (طرف السان)، کناره زبان (حافَهُ اللسان ).
اجزای کام بالا عبارتند از : زبان کوچک (لهات)، نرم کام (حَنَکُ الاعْلی )، سخت کام (نِطْع)، لثه و دندانها.
دندانها سی و دو عدد میباشند که در هر فک شانزده دندان قرار دارد و شامل دندانهای ثنایا، رباعیات و انیاب هر کدام چهار عدد و دندانهای اضراس که در مجموع بیست عدد می باشد و بر سه قسم است، ضواحک (چهار عدد )، طواحن ( دوازده عدد )، نواجذ ( چهار عدد ).
جایگاه لسان دارای 10 مخرج بوده و شامل 18 حرف می شود.
1- مخرج حرف «قاف» که انتهای زبان و ابتدای زبان کوچک می باشد.
2- مخرج حرف «کاف» که آخر زبان و انتهای زبان کوچک و بخشی از نرم کام که مجاور زبان کوچک است میباشد.
از آنجا که زبان کوچک (لهات) در ایجاد دو حرف «قاف و کاف» مؤثر است، لذا به این دو حرف « حروف لَهَوی » می گویند.
3- مخرج سه حرف « جیم، شین و یای غیر مدّی » که وسط زبان با قسمت مقابل خود از سقف دهان میباشد.
فاصله و شکاف بین وسط زبان و قسمت مقابل خود از کام بالا را ( شَجْر ) گویند، لذا به این سه حرف « حروف شَجْری » میگویند.
4- مخرج حرف «ضاد» کناره زبان (از طرف چپ یا راست) با دندانهای آسیا (اضراس) همان طرف در فک بالا می باشد، (خروج این حروف از طرف چپ زبان آسانتر است ).
5- مخرج حرف «لام» کناره دو طرف سر زبان با لثه دندانهای مقابل خود (شامل دندانهای ثنایا، رباعیات، انیاب و ضواحک) می باشد.
6- مخرج حرف «نون» سرزبان با لثه دندانهای ثنایا و رباعیات می باشد.
7- مخرج حرف « راء» سرزبان و لثه دندانهای ثنایا می باشد.
سه حرف (لام، نون، راء) را حروف « ذَلْقی» نامند، ذَلق به معنای تیزی نوک زبان میباشد.
8- مخرج سه حروف (طاء، دال، تاء) قسمت جلو سطح زبان با برآمدگی کام بالا و لثه دندانهای ثنایا می باشد.
سه حرف (طاء، دال، تاء) به لحاظ نسبت داشتن با نطع (که همان برآمدگی کام بالاست) حروف «نِطْعی» نامیده اند.
9- مخرج سه حرف (صاد، سین، زای) بخش جلوی سطح زبان و سطح صاف پشت لثه ثنایای بالا می باشد.
سه حرف (صاد، سین، زای) را حروف «اَسَلی» نامیده اند، اَسَلَه اللسان که بخش جلوی سطح زبان می باشد در تلفظ این سه حرف دخالت دارد.
10- مخرج سه حرف (ظاء، ذال، ثاء) بخش مجاور نوک زبان با لبه دندانهای ثنایای بالا می باشد.
سه حروف (ظاء، ذال، ثاء) را حروف «لِثَوی» نامیده اند ک به جهت نزدیک بودن به مخرج آنها با لثه دندانهای ثنایای بالا می باشد، هرچند سرزبان مستقیماً با لثه ها برخورد نمی کند .
جایگاه لبها (شفتین)
در این موضوع دو مخرج قرار دارد که به شرح ذیل می باشد.
مخرج حرف (فاء) که لب زیرین و سر دندانهای ثنایای بالا می باشد.
مخرج حرف (باء میم، واو) می باشد، دو حرف (باء و میم) از اتصال لبها و حرف (واو) از جمع شدن لبها ایجاد می شود.
تذکّر : چهار حرف (فاء، باء، میم، واو) را به لحاظ نسبت داشتن با شفه (لب) حروف شَفَوی یا شَفَهی) می نامند.