مقدمه:
هنرمندانی که قالی مشرق زمین را خلق کرده اند در سایه فن رنگرزی و رنگ آمیزی که حاصل یک قرن تجربه است همیشه سعی دارند نسیمی از زندگی را با تصاویری که غالباً قراردادی و سنتی است به بیننده انتقال و هنر اوج رنگ ها و رنگ آمیزی را می توان در قالی های زیبای خلق شده در رنسانس عصر صفوی(1736- 1502 میلادی) قالی های قاهره(قالی های دربار ترک های قرن شانزدهم تا قرن هیجدهم میلادی) ویژگی های تمام این قالی های سلسله ای از زندگی رنگ های بسیار گسترده است که تعداد آن به 20 رنگ می رسد و غالباً با تلالؤ کاملا زنده ای از نخ های گرانبهای طلایی و نقره ای است و تا زمان متداول شدن رنگ کننده های شیمیایی رنگ آمیزی پشم های قالی منحصراً مبتنی بر استفاده از مواد رنگ کننده طبیعی بود که با استثنای اکسید آهن(ماده معدنی) و حشره قرمز دانه هندی یا مکزیکی که تمام این موارد منشأ گیاهی داشته اند که استفاده از این مواد مبتنی بر به کار بردن سه رنگ اصلی(قرمز، آبی، زرد) بوده که با آن رنگ های ترکیبی و مایه های میانی آنها به دست آمده که متداول ترین مادۀ تند و ثابت کننده زاج بوده است و همچنین در ایران و ترکیه ترجیح می دهند برای بدست آوردن رنگ قرمز از ریشۀ روناس استفاده که گیاه ای است بوته ای که ریشه آن را پوست کنده و تبدیل به گرد می کنند که برای بدست آوردن یک رنگ کاملاً مقاوم و پایدار می بایست پشم رنگ شده را یک روز کامل در آب جاری قرار دهند و سپس خشک کنند رنگهای بسیار زیبایی در مایه های سرخ و قرمز بدست می آورند که آن را دوغی می نامند قرمز دانه یک رنگ قرمز(لاکی) را به وجود آورده. که این ماده از هنر می آورند و در خود هند و در ایران و جنوب شرقی از کرمان، یزد، خراسان مصرف می شود. که در قالی های قدیمی ارمنی می توان رنگ قرمز ارمنی را یافت رنگ آبی را از نیل، زرد را از برگ مو یا زعفران و پشم سیاه که معمولاً از پشم شته است و غیره.....
رنگ کننده های شیمیایی که از سال 1870 وارد ایران و ترکیه شدند و به سرعت مقبولیت عام یافتند زیرا که به هیچ وجه گران بنودند و دارای ویژگی های چون:1- رنگ ها غیر ثابت و در کمترین تماس با آب رنگ می دواندند، 2- مایه های خام و زننده و تیره، 3- یکنواختی حالتهای رنگی آنها، 4- فساد و خرابی آنها تحت تاثیر نور، اینها معایبی است که در رنگ کننده های مصنوعی در کارهای صنایع دستی شهرها دیده شده است.
حدوداً نیم قرن است که به بخش اعظمی از قالی های نو با عملیات خاص و به کمک مواد شیمیایی حالت کار کردگر می دهند که هدف از این عمل که بیگانگان و خارجی ها آن را شستشو می نامند کاستن رنگ تند بعضی از قالی ها است که چنین عملی به قالی ها حالت کهنگی و قدیمی بودن می دهد که شاید قالی ها باید سالها بماند تا به این حالت برسد این عمل شستشو که فقط روی پرزدار قالی موثر است لذا زیان آور نمی باشد و در قالی های مشرق زمین از پشم هایی که از عالیترین رنگهای طبیعی و گیاهی به روش سنتی رنگ شده اند استفاده می کنند که این پشم ها و رنگ ها نیز در مقابل تابش نور و اثرات آب کاملاً مقاومت می کند و دارای استحکام و دوامی می شوند که قابل توجه است.
رنگرزی:
قالیبافی در استان یزد متکی بر سابقه دیرینه می باشد که در کنار شعر بافی در شهر و روستا به این رشته علاقه نشان داده اند قالی و قالیچه های استان بیشتر تابع طرح کاشی و بافت یزد می باشد ولی از نظر رنگ در نوع خود ممتاز و رنگهای انتخاب شده آنها از گیاهان رنگ دار شامل: گردو، انار، ریشه اوناس به عنوان یک ماده رنگی به قدیمی ترین تاریخ ادوار می رسد در ریشه روناس رنگ یافت می شود. چنانچه ریشه آن از مایعی اشباع شده که دارای خاصیت جذب اکسیژن و تبدیل آن به یک ماده قرمز رنگ است ارزش این گیاه از لحاظ رنگ دهی بعد از گذشت سه سال از عمر آن شروع و در سال نهم ارزش رنگ های آن به کلی از بین می رود البته لازم به ذکر است که در قالیهای یزدی که در قدیم با رنگهای طبیعی مثل روناس، پوست انار و پوست انار و پوست گردو رنگ می شدند امروزه رنگهای مصنوعی جای آنها را گرفته است.
رنگ در قالی:
مصرف ناشیانه و غیر اصولی رنگ شیمیایی قالی و سایه بافته های ما را همانند جاجیم و گلیم و غیره بی ارزش و رنگ رو باخته کرده که اگر رنگ شیمیایی خوب به کار گرفته شود حتی دوامش از رنگ طبیعی بیشتر است و امکان بیشتری به طراح و بافنده می دهد که از رنگهای متنوع تری استفاده کند. گذشته از این یادمان نرود که اگر بخواهیم بافت قالی را گسترش دهیم رنگ طبیعی جوابگو نخواهد بود یعنی ما وقتی را که در تدارک رنگ و تهیه مواد اولیه طبیعی آن صرف می کنیم می توانیم صرف بافتن قالی کنیم.
در روستاها با رواج رنگ های شیمیایی و عدم اطلاع بافندگان روستایی از لحاظ کاربرد رنگهای شیمیایی بسیاری از رنگها و نقش هایی دوام و بازاری شده اند و حیف است که یک بافنده سخت کوش که تمام خرج و مخارجش از این راه تامین می شود سالی پای دار قالی بنشیند با وسواس رنگ انتخاب کند و نقش بردار بیاندازد و بعد از این همه زحمت با یک شستن قالی تمام زحماتش بر باد برود و گذشته از این بافندگان روستایی سالها قبل برای تهیه یک رنگ حتی گاه به طول سالی در طبیعت به جستجوی رنگهای طبیعی در دل صحرا و دشت و باغ می گشتند که اکنون خود را بیشتر به عنوان یک ابزار تولیدی حس می کنند تا هنرمندی سوخته دل و مشتاق که همواره در زمستان پای دار قالی می نشست و قالی زمستانه می بافت یک قالی با رنگهای سرد چون بهار دست به کار قالی می شد و بهار را در قالی جاودانه می ساخت.
قالی های یزد از طریق چیدگی رنگ قرمز حاصل از قرمز دانه، رنگ آبی روشن یا تیره و همچنین از طریق رگه های آبی رنگ که در پشت قالی قابل رویت است می توان تشخیص داد که این رگه ها مربوط به نخ های تارند که رنگشان آبی است و ارتفاع پرزها متوسط یا بلند است و حالت نرمی و مخملی پرزها و براقیت رنگ پشم ها که از نوع بادوام می باشد.