دانشجویی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی
مسئولان برنامهریزی کشور با ارزیابی برنامههای توسعه پس از انقلاب (برنامههای اول و دوم توسعه) به این جمعبندی رسیدند که توسعه در ایران باید به صورت همه جانبه دنبال شود و تأکید خاص بر یک جنبه از توسعه و غفلت از جنبههای دیگر، موجب عدم توفیق برنامه میشود. حتی در جنبه خاص مورد نظر، دغدغههای آنان در تدوین برنامه سوم شامل «جوانی جمعیت و مشارکت خواهی آنان در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به دلیل توسعه سطوح آموزشی، رشد شهرنشینی، گسترش ارتباطات، افزایش نرخ بیکاری و عقب ماندگی علمی و فنی کشور در عرصههای بینالمللی» بوده است.
یکی از موضوعات مهم که در برنامه سوم توسعه بدان پرداخته شده، چگونگی رسیدن به «جامعه اطلاعاتی» است؛ زیرا این موضوع از شاخصهای اصلی رشد و توسعه، تثبیت جایگاه جهانی و رهایی کشور از اقتصادی نفتی به شمار رفته و مزیتهای نسبی کشور در بخشهای نرمافزاری و سختافزاری میتواند روند پیشرفت به سمت جامعه اطلاعاتی را سرعت بخشد.
با این همه، روی دیگر سکه برنامههای توسعه نشان میدهد چالشهای موجود، بر سر راه جامعه اطلاعاتی، موجب بروز تناقضهای جدی در نظام برنامهریزی کشور شده است.
عمدهترین چالشهای فراروی کشور، در زمینه جامعه اطلاعاتی، چنین برشمرده میشود:
- ضعف نظام اداری و بورو کراتیک کشور به لحاظ نرمافزاری و سخت افزاری؛
- فقدان زیر ساختهای مناسب علمی، فنی و فنآورانه؛
- کمبود نیروی انسانی متخصص و ورزیده؛
- وجود نظرگاههای متناقض در بخشهای گوناگون برنامه، به ویژه در بخشهای فرهنگ و فنآوریهای ارتباطی؛
- برتری و تسلط دیدگاههای منفی نسبت به فنآوریهای نوین ارتباطی، مانند اینترنت، ماهواره و ... در برنامه سوم.
نویسنده این مقاله میکوشد، ابعاد گوناگون برنامه سوم توسعه را در خصوص چگونگی شکلگیری جامعه اطلاعاتی در ایران، چشماندازهای وضعیت فنآوریهای نوین ارتباطی، سیاستها یاتخاذ شده و موانع و چالشهای موجود، مورد بررسی قرار دهد و برای تدارک برنامه چهارم توسعه، چشماندازهای روشنتری را مطرح کند.
انقلاب اطلاعاتی و توسعه سیاسی
دکتر حسین حسینی
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع)
انقلاب اطلاعاتی با ترکیب رایانه شخصی و شبکه جهانی، چهره جدیدی از حیات را شکل داده است. (با عناوینی همچون واقعیت مجازی و فضای سایبری) که ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی بشر را تحت تأثیر قرار میدهد. در این میان تأثیر انقلاب یاد شده بر زندگی سیاسی، از اهمیت ویژه و جنبههای متنوعی برخوردار است که در این مقاله، تأثیر بر جنبه خاصی از زندگی سیاسی، یعنی توسعه سیاسی بررسی میشود.
توسعه سیاسی، مفهومی چند مؤلفهای، پیچیده و با تفاسیر مختلف است. با احتراز از وارد شدن در پیچیدگیهای این مفهوم، ما آن را مساوی با توسعه مشارکت سیاسی فرض میگیریم. از این نظر، توسعه سیاسی فرایندی است که در آن، شهروندان یک جامعه با سیاست درگیر میشوند و این درگیری، از درگیری ذهنی و نگرشی(به عنوان حداقل سطح درگیری سیاسی) شروع شده و تا نخبهگزینی تصدی مناصب سیاسی(به عنوان حداکثر سطح درگیری سیاسی) ادامه مییابد.
با توجه به دو نکته مقدماتی، سئوال اصلی مقاله این است: انقلاب اطلاعاتی بر چه سطوحی از روند توسعه مشارکت سیاسی مؤثر است و آیا این تأثیر، ایجابی و تقویتی است یا تضعیفی و تخریبی؟
هر چند این سئوال دغدغه اغلب کشورهای دستخوش جریان انقلاب اطلاعاتی، از کشورهای پیشرفته گرفته تا کشورهای جهان سومی، است اما برای کشورهایی همچون ایران که توسعه سیاسی، بخش مهمی از دل مشغولیهای ملی آنها محسوب میشود، اهمیت به مراتب بیشتری دارد. آنها با فقدان سابقه نهادهای مدنی و تجربه رفتارهای سیاسی مردمسالارانه و مشارکتجویانه، با دغدغهها و سئوالاتی از این قبیل روبهرو هستند: چگونه میتوان انگیزه مشارکت سیاسی را در مردم افزایش داد؟ چگونه میتوان ابعاد کیفی و کمی مشارکت را تقویت کرد؟ چگونه علقههای ملی را جایگزین وفاداریهای قومی و ناحیهای ساخت؟ چگونه میتوان علقههای ملی را جایگزین وفاداریهای قومی و ناحیهایا سخت؟ چگونه میتوان شهروندان را به آگاهی یافتن از روندها و تحولات سیاسی ترغیب کرد؟ چگونه میتوان شور و شوق رقابت سیاسی با نشاط و در عین حال سالم را در میان تودهها و نخبگان نقویت کرد؟ و...
انقلاب اطلاعاتی، به ویژه در قالب شبکه جهانی اطلاعرسانی(اینترنت) و لوحها یفشرده با کارکردهای سیاسی ذیل، تا حدی به دغدغههای فوق پاسخ میدهند:
1. شبکه جهانی اطلاعرسانی با فراهمآوری امکان تماس بیواسطهتر شهروندان با نهادها و شخصیتهای دخیل در تصمیمگیریهای ملی، فرصت مشارکت مستقیمتر و بدون میانجیهای فیلترکننده تقاضای سیاسی را ایجاد میکند واین، بیشتر مساوی با توسعه کیفی مشارکت سیاسی و جوامع مدنی متکثر است.
2. شبکه مذکور از طریق ممکنسازی دسترسی بیسابقه شهروندان به اطلاعات(از جمله اطلاعات سیاسی)، با رهاسازی آنها از نظارت دروازهبانهای خبری، باعث میشود آنان احساس کنند که حضوری بیواسطه تر درعرصه عمومی جامعه دارند و همچنین با افزایش آگاهیها، از یک سو مشارکت عقلاییتر میشود و از سوی دیگر، این امکان فراهم میآورید که شهروندان قدرت بیشتری پیدا کنند و در مقابل مجموعههای بسته تصمیمگیری و نظارتهای سیاسی، مقاومت آگاهانه بیشتری به خرج دهند.
3. این شبکه با فراهم آوردن فضای سیاسی مجازی، در کشورهایی مانند ایران که نهادهای مدنی (مانند احزاب) رشد یافته و کارایی ندارند، با هزینه کمتر، هم امکان ارتباطگیری با اعضا و شهروندان را برای آنها ایجاد میکند و هم امکان مشارکت غیر فیزیکی و کم هزینه شهروندان را در فعالیتهای حزبی و مدنی فراهم میسازد.
4. شبکه مذکور با فراهم آوردن امکان انتخابات و رأگیری الکترونی، با کاهش موانع و هزینههای شرکت در انتخابات، معضل پایین بودن درصد تعداد رأی دهندگان و کیفیت آرا را نیز حل میکند.
5. و سرانجام اینکه شبکه جهانی اطلاعرسانی، با فراهم آوردن امکان ارتباط دو سویه(به جای ارتباط یک سویه اغلب رسانههای مرسوم)، این فرصت را به شهروند داده است که بتواند برخوردی خودگزین با اطلاعات سیاسی و مطالب ارائه شده در جریان مبارزات انتخاباتی داشته باشد و بدین ترتیب، آزادی بیشتری، حتی در عرصه اطلاعگیری سیاسی به وجود میآید و شهروند در برابر تهاجم تبلیغاتی بازیگران سیاسی حرفهای، مصونیت بیشتری مییابد. در کشورهای جهان سومی که نظام رسانهای و ارتباطی کارامد و نهادینه شده ندارند و شهروندان از هنجارهای ارتباطی پیشرفته و درونی شده بیبهرهاند این کارکرد شبکه جهانی اطلاعرسانی، احتمالا اهمیت ویژهای دارد.
البته نقدهایی نیز ادعاهای مطرح شده، وارد شده است که در مقاله به آنها میپردازیم. از جمله اینکه فضای سیاسی مجازی، فاقد هویت فیزیکی و بنابراین فاقد محدودیتهای دنیای واقعی سیاست است و بدون آنها، جامعه دموکراسی اینترنتی معنایی ندارد؛ و یا اینکه اینترنت باعث آزادی بیش از حد میشود و این نوبه خود، باعث شده تا، محلی برای مباحثه عقلانی نباشد، بلکه مکانی برای تخلیه هیجانهای سیاسی و گفتگوهای غیر عقلانی باشد.
در این مقاله تلاش میشود تا با نگاهی بیطرفانه به دو طرف (مخالف و موافق) موضوع، جمعبندی نهایی، با توجه به شرایط کشور ایران ارائه شود.
انقلاب دیجیتال: فرصتها و چالشهای آن برای ایران
دکتر شهیندخت خوارزمی
عضو هیأت علمی سازمان مدیریت صنعتی
انقلاب دیجیتالی شدن فنآوری های اطلاعات و ارتباطات آغاز شد و به دلیل قابلیتهای بسیار بالا، به ویژه از نظر سرعت، کیفیت و کارایی خارقالعاده، خیلی زود فراگیر شد و باعث پیدایش روند پرشتاب دیجیتالی کردن محیط زندگی انسان گردید و اکنون به مهمترین عامل توسعه کلیدی مفهوم در نظریههای اقتصادی نوین و توسعه پایدار تبدیل شده است. این تحول به دلیل آثار گسترده و عمیقی که بر ابعاد فردی و اجتماعی جامعه بشری دارد، به دگرگونیهای گسستآفرینی منجر شده که ضمن ایجاد فرصتهای بسیار، دغدغههای ویژه خود را نیز به همراه آورده است.
در طول تاریخ بشر، به ویژه با پیدایش علم تجربی و آغاز دستکاریهای جدی انسان در محیط طبیعی، علم و فنآوری به دو اهرم تحول اجتماعی تبدیل شدند. از آن مهمتر جریانهای موازی و گاه متعامل پیشرفتهای علمی و فنی از نیمه دوم قدن بیستم به این سو، همواره عامل شکلگیری و نیروبخش تحولات اجتماعی بودهاند اما آنچه، به ویژه در یکی دو دهه اخیر، چشمگیر است همگرایی و ترکیب روندهای تحول علمی- فنی، به خصوص در چند حوزه اطلاعات، ارتباطات وراثت، زیر فنآوری و علوم مواد است که به توان دستکاری انسان در اطلاعات موج، ژن، ماده و انرژی، ابعاد تازهای بخشیده است و انقلاب دیجیتال با تأثیرگذاری گسترده و ژرف برهمه این حوزهها از یک سو، و فراهم آوردن امکانات حیرتانگیزی برای ترکیب قابلیتها و دستاوردهای این حوزههای علمی فنی، از سوی دیگر، بر این اندیشه دامن زده است که انسان با انقلاب دیجیتال وارد عصر تازهای از حیات خویش شده است؛ عصری که در آن بسیاری از مفاهیم و اندیشهها و قواعد در همه حوزهها، از جمله اقتصاد، سیاست و فرهنگ، باید از نو تعریف شوند.
با چنین فرضی است که گفتار حاضر و نوشتاری که برآن اساس تنظیم میشود، ارائه میگردد. در این گفتار، ضمن معرفی انقلاب دیجیتال و مهمترین روندهی تحولی که در اثر آن به راه افتاده است، سیمای عصر دیجیتال ترسیم می شود و سپس با پرداختن به مهمترین دغدغه این عصر _ یعنی شکاف دیجتال _ چالشها و فرصتها انقلاب دیجیتال برای جامعه ایران معرفی خواهد شد و بدین ترتیب، بحث ما حول پرسشهای زیر شکل میگیرد:
1. انقلاب دیجیتال چیست و آثار تحول آفرین آن بر زندگی بشر کداماند؟ سه پاره نظام اقتصاد، سیاست و فرهنگ، چگونه از این تحول تأثیر پذیرفتهاند؟
2. شکاف دیجیتال چیست و مهمترین شاخصهای آن کداماند؟
3. ایران، در ارتباط با شکاف دیجیتال چه جایگاهی در جهان دارد؟
4. انقلاب دیجیتال، برای توسعه ایران چه چالشها و فرصتهایی را در بر دارد؟
عصر ارتباطات و جهانی سازی؛ لزوم تغییر در انگارههای توسعه
سید نورالدین رضویزاده
پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات روستایی وزارت جهاد کشاورزی
نیمه دوم قرن بیستم، به مثابه «دوره گذرا» در تاریخ حیات بشری است که با طرح گفتمانهایی چون: مدرنیته، توسعه، جهانی شدن، پایان تاریخ، برخورد تمدنها و عصر ارتباطات، از دورههای شاخص در تاریخ تمدن بشری محسوب میشود.«انقلاب ارتباطات» حتی بیش از «انقلاب صنعتی» تار و پود جامعه معاصر را دگرگون نموده و جهان را دچار شرایطی از تغییر ساخته که سرعت و عمق آن بیسابقه بوده است.
در دوره قبل، مجموع رنسانس، روشنگری و انقلاب علمی و تجاری که در اروپا به وقوع پیوست، توانست جوامعه دموکراتیک و توسعه یافتهای پدید آورد که با قرار دادن فرد در کانون مسئولیت اجتماعی، نگرش قبلی را متحول کرد. همزمان با این روند، دگرگونی مشابهای در ارتباطات رخ داد و صنعت چاپ، الگوی ارتباطات پیشین را متحول ساخت. در دوره کنونی رسانهها یارتباطی با افزایش سرعت ارتباطات و روابط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، به نوعی زمان و مکان را فشرده و متراکم نموده و به کوچک شدن مکان، وابستگی واحدها در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی وادغام و یکپارچهسازی فرهنگی کمک نمودهاند. دوره جدید، پیشرفت و گسترش رسانههای ارتباطی و وابستگی همه امور به ارتباطات و اطلاعات،«عصر ارتباطات» نام گرفته است.
این وضعیت در ارتباط با کارکرد و نیاز نظام سرمایهداری شکل گرفته است و به کلی با آنچه در عصر تمدن صنعتی ظهور یافته بود، تفاوت دارد. سرمایهداری عصر فراصنعتی، متکی به «ارتباطات و اطلاعات» بوده و از نوعی پویایی درونی برخوردار است که حد و مرزی بر نمیتابد و مدام به سمت مرزشکنی و گذر از چارچوبهای موجود پیش میرود. در این شرایط، سرمایه با سرعت و حجم زیاد، از نقطهای به نقطه دیگر منتقل میشود و نظارتهای محلی را کماثر و گاهی بیاثر میسازد.
بنابراین، شاهد شکلگیری یک «اقتصاد واحد جهانی» هستیم که در مقام یک واحد به هم وابسته، انواع اقدامهای اقتصادی را در مقیاس جهانی و در یک زمان به مورد اجرا در میآورد. اقتصادهای ملی، منطقهای و محلی نیز متکی به پویایی و ساز و کار این اقتصاد واحد جهانی هستند اما همه بخشهای جهان و کشورها در این اقتصاد مشارکت ندارند. خصلت این اقتصاد جهانی چنان است که بخشها و کشورها و افراد قوی و غنی را به یکدیگر متصل میسازد و سایرین را از چرخه فعال تولید، تجارت و سودآوری، به حاشیهنشینی وا میدارد.
این اقتصاد جهانی را میتوان «اقتصاد اطلاعاتی» قلمداد نمود؛ زیرا به شدت به اطلاعات و فنآوری ارتباطی متکی و وابسته است و قدرت خود را برای به حاشیه نشاندن دیگران، از تسلط بر ابزار و رسانههای ارتباطی و اطلاعاتی کسب نموده است.
این شرایط سبب میشود تا تصمیمات اساسی سیاسی و اقتصادی در سطوح جهانی اتخاذ شود؛ تصمیاتی که بیرون از حوزه اختیار و اراده دولتهای ملی فاقد توانمندی (ارتباطی، سیاسی و اقتصادی) گرفته میشوند و این دولتها هیچ تأثیری بر آن ندارند اما در مقابل، آن تصمیمها به شدت شرایط سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی این کشورها را متأثر میسازند. بنابراین، برای کشورهای در حاشیه نشسته عصر ارتباطات، اتخاذ برنامهها و تصمیمهای اساسی برای توسعه درونزا و محلی، مانند شرایط عصر صنعتی یا دوره قبل، امکانپذیر نیست، چرا که روند جهانیسازی و یکپارچه شدن شبکه تعاملات اجماعی در سطح جهانی امکان اتخاذ هرگونه خطمشی یا تصمیمگیری مستقل را در عرصههای سیاسی اقتصادی از این کشورها سلب میکند.
جامعه اطلاعاتی و زمینههای کاربرد فنآوری اطلاعات در توسعه کشاورزی و توسعه روستایی ایران
دکتر محمد حسین عمادی
معاون وزیر جهاد کشاورزی د رترویج و نظام بهره برداری
پیچیدگی عوامل انسانی و غیر منتظره بودن عوامل محیطی تأثیرگذار بر فعالیتهای کشاورزی، از یک سو و حساسیت راهبردی امنیت غذایی و مقابله با فقر از سوی دیگر، "توسعه کشاورزی" را باچالشهای عمیق و گستردهای در این زمینه، چارچوب معادلات بازار را دگروگونی ساخته است و تمامی اجزای "صنعت کشاورزی" را نیز دستخوش تحولات اساسی و ساختاری خواهد کرد. تأثیر عوامل زیست محیطی و تغییرات آب و هوایی نیز تحولات اساسی را در کشاورزی ایجاد کرده و در آینده نزدیک یقیناً بیشترین تأثیر مخرب خود را بر فعالیتهای کشاورزی خواهد گذاشت. با عنایت به این دو مؤلفه، در دهه آینده، سیاستگذاران و پژوهشگران عرصه کشاورزی به رغم عدم آمادگی، با چالشهای فزاینده و غیر قابل پیشبینی مواجه خواهند بود.
افزایش توان و آمادگی سیاستگذاران، پژوهشگران ودستاندرکاران بخش کشاورزی، برای درک پیچیدگیهای فراینده و ارائه راه حلهای راهبردی، نیازمند شناختی"عالمانه" و "به هنگام" از رویدادهای جهانی و دیدگاهای نظری دیگر صاحبنظران است. همچنان که سرعت چشمگیر روند جهانی شدن در عرصه بازار یک چالش جدی برای بهرهبرداران بخش کشاورزی است. جهانی شدن در عرصه اطلاعات و اطلاعرسانی نیز یک فرصت طلایی برای پژوهشگران و سیاستگذاران به منظور کسب آمادگی و پاسخگویی به چالشهای مذکور فراهم نموده است.
اطلاعات در عرصه کشاورزی و توسعه روستایی، نه تنها به عنوان یکی از اصلیترین نهادهها وسرمایهها تلقی میگردد بلکه کاراترین"عامل ارتقای راندمان" و اثر بخشی دیگر منابع تولید و توسعه به شمار میآید. فنآوری اطلاعات، به عنوان بسترساز اطلاعرسانی، شاید بزرگترین فرصت برای پژوهشگران و سیاستگذاران بخش کشاورزی محسوب شود. بهرهبرداری از این "فرصت" که نیازمند ابزار و دانش و مهارت است، در شرایط کنونی کشور ما یکی از اساسیترین ضرورتها است.
هدف اصلی این مقاله، بررسی و ارزیابی تواناییها و آمادگیهای ایران در حرکت به سوی جامعه اطلاعاتی در بخش کشاورزی و توسعه روستایی است. در این مقاله طرح استقرار شبکه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی موسوم به نداک که به منظور بهرهگیری از فنآوری اطلاعات (سختافزاری و نرمافزاری) در فرایند توسعه کشاورزی و روستایی از سوی نویسنده ارائه گردیده و در حال اجرا است، عرضه خواهد شد.
دیدگاههای علمی درباره جهانیسازی اقتصادی،انقلاب ارتباطات و تأثیر متقابل آنها
دکتر علی اصغر کیاء_ دکتر رحمان سعیدی
اعضای هیأت علمی گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی
جهانی شدن امروزه یکی از مهمترین مباحث موجود در حوزه علوم انسانی ومخصوصاً علم سیاست به شمار میرود که اندک اندک به گفتمانی برای تجزیه و تحلیل مسائل مختلف زندگی انسان تبدیل میشود و تمامی امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مربوط به کشورهای جهان نیز بر اساس همین گفتمان بررسی و تحلیل میشوند.
در عین حال، پیشرفت خیره کننده فنآوریهای جدید ارتباطی که سبب محو عامل محدودیت زمان و مکان در مراودات انسانی و ارتباطات در سراسر کره خاکی شده است، مسئله انقلاب ارتباطات را به عنوان یک پدیده سرنوشتساز در زندگی انسانها مطرح می کند.
در این مقاله، نخست به بررسی دیدگاههای مختلف علمی در زمینه جهانیسازی با تأکید بر جهانیسازی اقتصادی میپردازیم، سپس به تشریح انقلاب ارتباطات و پدیدههای شگفتآوری چون رسانههای متعامل به عنوان فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات خواهیم پرداخت، آنگاه به تجزیه و تحلیل تعامل این دو پدیده، یعنی جهانی شدن و انقلاب اطلاعات میپردازیم، و در پایان با توجه به امر اطلاعرسانی و نقش تعیین کننده ارتباطات و فنآوریهای نوین ارتباطی در سرنوشت جامعه انسانی و از جمله مردم کشورمان، پیشنهادهایی در زمینه نقش و جایگاه فرهیختگان، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مسئله حایز اهمیت اطلاعرسانی واثرهای مثبت آن ارائه شده است.
بازتاب نظریههای توسعه در نظریههای جامعه اطلاعاتی با نگاهی به برنامه توسعه در ایران
احمد میر عابدینی
مدرس و محقق علوم ارتباطات
جامعه اطلاعاتی، با وجود تصویرهای متنوع و مختلفی که از آن ارائه میشود، میعادگاه نظریههای توسعه است و انواع و اشکال نظریههای توسعه اجتماعی را میتوان در آن باز یافت. تمرکز قدرت، ثروت و دانایی، که هر یک به تنهایی محورهای اصلی نظریههای توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را شکل دادهاند، در جامعه اطلاعاتی، ترکیبها و مرکزیتهای جدید به وجود آوردهاند. این مرکزیتهای جدید که حول محورهای نظریههای توسعه شکل گرفتهاند، با توجه به بیتمرکزی ظاهری، کار بازشناسی نظریههای گوناگون را، که در واقع راهبردهای اصلی حرکت جوامع اطلاعاتی به شمار میروند، دشوار خواهد ساخت.
جست و جو در این زمینه، با تکیه بر نظریههای توسعه برونزا، که به شکلهای جدیدی باز تولید شدهاندف میتواند در بازشناسی رگههای نظریههای توسعه قبل از جامعه اطلاعاتی و شکل بازتاب آنها در نظریههای جامعه اطلاعاتی مفید باشد.
همچنین، نگاهی به طرح های ارتباطی و اطلاعاتی در برنامه سوم توسعه در ایران، با توجه به این بحث و همراه با نتایج بررسی این نظریهها بتواند برای راهگشایی برنامه چهارم توسعه در ایران سودمند و با توجه به برخی محدودیتهای نظریههای توسعه و شریاط ویژه ایران، جای نگاهی به برنامههای توسعه در زمینه فضای عمومی ارتباطی واطلاعاتی در جامعه اطلاعاتی آینده ایران خالی باشد.
محور دوم: جامعه اطلاعاتی و آموزش نوین
نقش نهادهای غیر دولتی در ترویج فنآوری اطلاعات
محمدرضا شخمگر
مدیر بخش شبکه مدرسه بنیاد دانش هنر
فنآوری اطلاعات و انقلاب رایانهای اینترنتی در چند سال اخیر تغییرات گستردهای در جنبهها یمختلف زندگی، اعم از فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پدید آورده است و به عنوان یک پدیه قدرتمند موجب شده است تا یک فرصت استثنایی برای جبران عقبماندگیهای عصر صنعت و جهشی اساسی در ورود به عصر اطلاعات برای کشورهای در حال توسعه، نظیر ایران، فراهم آورده شود. این فرصت پیش آمده، همیشگی نیست و هر روز محدودتر میشود چه بسا اگر چند سالی سپری شود و ما از آن استفاده نکنیم ناگزیر با تهدید ناشی از پر نشدن فاصله بین خود و کشورهای در حال توسعه روبهرو خواهیم شد. برای حصول نتیجه مطلوب، باید فنآوری اطلاعات و به خصوص ابزار به کارگیری آن را به همگان و به ویژه جوانان شناساند و مدارس را میتوان یکی از بهترین بسترها برای این منظور به شمار آورد. به نظر میرسد آموزش و پرورش، به عنوان متولی آموزش در مدارس، به تنهایی توانایی رسیدگی به این مهم را ندارد و یا اینکه نیاز به حمایت و پشتیبانی سایر مؤسسات توانمند در این امر احساس میشود.
از همین روی بنیاد دانش و هنر (به نشانی الکترونی www.saf.ir) به جمعآوری کمکهای نیکوکارانه و ایجاد مراکز رایانهای در بیش از 110 دبیرستان و مراکز آموزشی در سطح کشور و علیالخصوص مناطق محروم و همچنین اتصال آنها به پایگاههای اینترنت و هدایت و رهبری دانشآموزان به فراگیری فنآوری جدید، توانسته است گام مؤثری بردارد.
در این مقاله گزارشی از فعالیتهای بنیاد، به عنوان یک نهاد غیر دولتی، و میزان اثرگذاری آن ارائه میشود.
دانشگاههای اینترنتی و دگرگونیهای آموزش عالی
دکتر علی اصغر فرامرزیان
مسئول دانشگاه رایانهای ایران
جهانی شدن، واقعیت روبه گسترشی است که همه عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان را تحت تأثیر قرار داده و تمامی کشورها را به گونهای با آن درگیر کرده است. پدیده اینترنت در فرایند جهانی شدن پویاترین و جامعترین تحولی است که به عنوان منبع بزرگ اطلاعات جهان، هیچ کس نتوانسته است آن را همچون یک موفقیت بزرگ فنشناختی، نادیده انگارد. به همین دلیل، آثار و تبعات آن گسترده وسیعی را دربرگرفته و امروزه به عنوان فنآوری برتر، مهمترین عامل پیشتیبانی اطلاعات علمی و هماهنگ کننده آهنگ آن در جهان کنونی شده است. جهش یکباره ابررسانه اینترنت در دهه اخیر، راه قرنها را پیموده و تابعی از مختصات همه علوم شده است. فرهنگ و علم در جهان امروز به علت فعل و انفعالات سرعت پیشرو این رسانه، به صورت قابل ملاحظهایی توسعه یافته و همه اندیشمندان معاصر را به یک رقابت جهانی فراخوانده است.
در این مقاله، در نظر دارم به بررسی بیشتر رابطه اینترنت با خلفترین فرزند خود یعنی آموزش بپردازم. اینترنت به عنوان ابزاری برتر در بسیاری از مکانها، راه دشوار آموزش را هموار ساخته، هزینههای آن کاهش داده، عوامل دستنیافتی را دست یافتنی کرده و اهالی علم و تحقیق را به چالشی سودمند فراخوانده است. این ابزار، در زمینه آموزش،امکان رابطهایی سالم را بین همه اندیشمندان جهان به وجود آورده، آنها را از بایگانی کردن علم قدیمی خود منع و به روزآمد کردن آن تشویق میکند.
رابطه علمی و روشمند دانشجو با معلم ودانشجو با دانشجو به علت وجود ابزار ومنابع غنی علمی و با استفاده از قابلیت حذف زمان و مکان، توان استفاده بیشتر در این شیوه را افزایش خواهد داد. مسلماً با توجه به رشد روزافزون بهرهگیری از اینترنت، جهان آموزش بدین دلیل که با خبرنگان اجتماعی سروکار دارد، جزء اولین بهرهوران از این ابزار استثنایی خواهد بود.
فعالیت نظری اصحاب آموزش دراین پدیده، بسیار قابل توجه است. بنیانگذاران آموزشهای جدید و قدیم در چالشی سخت قرار گرفته و مجبور شدهاند تا در این مشارکت و ساختار جدید این شیوه، سهم قابل توجهی داشته باشد. توجه آنها به یک نظام آموزشی متناسب با ابزار فنشناختی، یکی از مهمترین موضوعهای آمزوش اینترنتی است. آنها سخت به دنبال شیوههایی هستند که بهرهوری از آموزش جدید را در سطوح مختلف ارتقا دهند.
نظام آموزشی مجازی، محدود به مقطع، سن و یا دوره خاص نیست و با توجه به گستره فعال خود در نظر دارد آموزش را در همه مقاطع فعال کند.
امکان دستیابی آسان فرامکانی به نیروهای آموزشگیرنده و آموزشدهنده، باعث جهان شمولی این صنعت آموزشی شده و گستره وسیعی از دانشپژوهان جهان را در خود مجتمع کرده است. این واقعه، به علت پاسخگویی جدید تحقیقات نرمافزاری و سختافزاری و پیشبینی موفق آن، سریعتر از دیگر تأثیرهای فنشناختی، اکثر سرمایهگذاران فرهنگی بزرگ جهان را قانع ساخته که سوددهی آینده این شیوه را مد نظر قرار دهند و در تحقیق و پژوهش آن، مشارکت و سرمایهگذاری کنند.
در این مجموعه با توجه به ضعف آرمانشهری آموزش سنتی در این شیوه، روستاها فراموش نمیشوند. آرمان شهری جزء، ویژگیهای این طرح نیست و نقاط دور و نزدیک شمال و جنوب میتوانندآب سرمایهگذاری مساوی، در یک حد از نتایج آن بهرهمند شوند.
دایره المعارف الکترونی، ابزاری برای برقراری ارتباط در قرن بیست و یکم
دکتر مهشید مشیری
معاون پژوهشی بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی
خصیصههای فنی عصر جدید، جهان را به آموزشگاه کوچکی مبدل ساخته است که در آن، دانش و اطلاعاتی که روزگاری در طلبش به همه جا میرفتند(ولوبالسین)، هم اکنون از سراسر دنیا و از طریق یک خط تلفن با سهولت و سرعت، و با حجم زیاد و هزینه اندک د راختیار پژوهشگر و طالب علم قرار میگیرد. در عصر جدید، با تحول شیوههای انتشار علم، الگوهای ارائه اطلاعات دایره المعارفی نیز متحول شده است.
مقاله حاضر به لزوم تدوین مجموعههای شناختی و معرفتی، خصوصاً یک دایره المعارف الکترونیکی، اختصاص دارد که به نوبه خود از یک سو نیاز ارتباطی و اطلاعاتی جامعه تشنه دانش قرن بیست و یکم را برطرف سازد، و از سوی دیگر ابزاری باشد برای حضور مؤثر ایرانیان در صحنه جهانی گفت و گوی تمدنها. چرا که به شهادت تاریخ، این دست مجموعههای شناختی و معرفتی، همواره بر مبنای جهانبینی خاص جوامع بشری طراحی و تدوین شدهاند ودر واقع بازتابنده فرهنگ و تمدنی بودهاند که در آن به وجود آمدهاند ومهر بیچون و چرای همان فرهنگ و تمدن را بر خود دارند. خاصه آنگه پروپدی دانشنامه الکترونی مورد نظر، که «بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی» در دست تدوین دارد، با بهرهگیری از شیوههای علمی و نوین دانشنامهنگاری به گونهای طراحی شده است که جمیع علوم و معراف بشری را در برگیرد و در عین حال، بازتاب جهانبینی عرفانی و نمایانگر تصویری از فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی باشد.
محور سوم: مسایل حقوقی بینالمللی جامعه اطلاعاتی و مشارکت ایران در کنفرانس عالی سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی
مطالعه تطبیقی برنامههای نهادهای بینالمللی درباره کاربرد فنآوریهای اطلاعات وارتباطات در توسعه ملی کشورها
دکتر داود زارعیان
مدیر کل روابط عمومی شرکت مخابرات ایران و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
در این مقاله، نویسنده ابتدا مفهوم ICT(فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات) را تشریح میکند، سپس برنامههای نهادهای بینالمللی درباره کاربردهای ICTرا در توسعه ملی کشورها در بخشهای مختلف(مانند تجارت الکترونیک، آموزش از راه دور و دسترسی عمومی به دولت الکترونیک) مورد توجه قرار میدهد و در پایان به اجمال طرح تکفا ( توسعه کاربرد فنآوریهای ارتباطات و اطلاعات) را با آنها مقایسه میکند.
به نظر نویسنده، مفهوم ICT را میتوان در دو عبارت فنآوری اطلاعات (IT) و فنآوری ارتباطات (ICT) خلاصه کرد. نهادهای بینالمللی مورد نظر نویسنده عبارتاند از: اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU)، اتحادیه جهانی پست(UPU)، سازمان تجارت جهانی(WTO)، جامعه مخابراتی آسیا و اقیانوس آرام(APT)، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد(UNESCO)، بانک جهانی(WB)و اتحادیه اروپا(EU).
طرح تکفا از سوی شورای عالی اطلاعرسانی وزارت پست و تلگراف و تلفن تهیه و توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور به هیأت دولت ارائه شده است.
به نظر نویسنده، چارچوب نظری این طرح با برنامههای نهادهاای بینالمللی درباره کاربرد ICT منطبق است و امید میرود با اجرای آن، تحولات اساسی در حوزه اقتصاد و فرهنگ کشور به وجود آید.
حقوق بینالمللی عمومی و جامعه اطلاعاتی: تحول مفاهیم یا تحول مصادیق؟
دکتر عباسعلی کدخدایی
عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
گسترش فنآوری اطلاعرسانی و توسعه جامعه اطلاعاتی در دهه اخیر موجب گردیده تا نظریههای نوینی نزد صاحبان اندیشه حقوقی – همانند دیگر ارباب خرد سایر رشتههای علوم – جلوهگر شود. برخی، به جز تغییر شیوهها و ابزارهای اطلاعرسانی، تغییر عمده دیگری را که مستلزم تغییر در نوع بینش و در نتیجه تحول در نظریهپردازی حقوقی گردد درست نمیپندارند. در حالی که دیگران با طرح مسائلی چون ظهور جامعه مجازی اطلاعاتی و فرا ملی عمل کردن فنآوری اطلاعرسانی، بر این عقیده شدهاند که جامعه اطلاعاتی امروزین نیازمند تحول در نگرشها و بینشهای حقوقی است ومتعاقب آن ضروری است تا با اصول و قواعد حقوقی متناسب و جدید، با آن مواجه شد.
آنچه مسلم است آن که تغییراتی در قلمرو فنآوری و ایجاد شیوههای نوین اطلاعرسانی انجام پذیرفته و به عبارتی تحول در موضوع و مصداق گرفته است. اما اینکه تحول در موضوع همیشه مستلزم تغییر و تحول در اصول و قواعد حاکم بر آن نیز هست یا خیر، امری است که در مظان تردید واقع شده است و صاحبان اندیشه پیرامون آن به اختلاف گرویدهاند.
این تغییر و تحول، در قلمرو حقوق بینالمللی نیز مانند حقوق داخلی اتفاق افتاده و با رشد روزافزون فنآوری اطلاعات، درصدد است تا کاربرد اصول و قواعد سنتی حقوق بینالمللی را حداقل دچار تردید جدی نماید. مسائلی چون حمله نظامی و دفاع مشروع، سیاست خارجی و اقدامات متقابل دولت با توجه به ساختار نوین فنآوری اطلاعیرسانی باید به جدیت و با دقت مورد مداقه قرار گیرد تا مبرهن شود که آیا تحول در جامعه اطلاعاتی (تحول موضوعی) مستلزم تحول در اصول و قواعد حقوق بینالمللی نیز هست؟ و در هر صورت برخورد این رشته از حقوق با تحولات جامعه اطلاعاتی چگونه است؟
در این مقاله، نویسنده سعی خواهد کرد با بررسی اجمالی مسائل حقوق بینالمللی عمومی در پرتو تحولات جامعه اطلاعاتی، به این دو سئوال پاسخ گوید.
"آزادی بیان در جامعه اطلاعاتی"
دکتر رؤیا معتمدنژاد
عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
پیشرفت فنآوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات، امکانات ارتباط و تبادل اطلاعات را به صورت وسیعی، افزایش داده است به گونهای گفته میشود با کاربرد این تکنولوژیهای، مفهوم"شهروندی" میتواند محتوای واقعی خود را پیدا کند.
اکنون"شهروند رایانهای"به دنیایی برخوردار از اطلاعات بسیار گسترده دسترسی دارد و خود نیز میتواند عقاید و افکار خویش را از طریق تکنولوژی نوین رایانهای، پخش ومنتشر کند.
این تکنولوژیها، ابزارهای مهمی در جهت پیشبرد آزادی بیان و اطلاعات، خلق آثار هنری، تبادل فرهنگها، آموزش و مشارکت افراد د رامور عمومی بشمار میروند و میتوانند د رخدمت دموکراسی و ارزشهای آساسی آن در آیند و شرایط تحقق یک جامعه اطلاعاتی مردمسالار را فراهم کنند.
برای نیل به چنین هدفهایی، توجه به قانونگذاریهای مناسب برای حمایت از آزادیها یعمومی و به ویژه آزادی بیان، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
با وجود این، در زمینه قانونگذاری، ناگزیر باید محدودیتهایی برای این آزادی پیشبینی کرد. زیرا در یک جامعه مردم سالار نیز نمیتوان به بهانه آزادی بیان، آزادیها و حقوق دیگران و عموم افراد جامعه را نادیده گرفت.
به طور کلی، اساس جامعه اطلاعاتی باید بر آزادی بیان استوار باشد چرا که این آزادی پایه و اساس تما آزادیهاست.
البته، نباید از نظر دور داشت،که در هر جامعهای به ویژه یک"جامعه اطلاعاتی" باید شرایط برخورداری همگان از آزادی بیان و اطلاعات فراهم شوند و هیچ مانع و محدودیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برای تحقق آن، وجود نداشته باشد. امکان آزادی بیان باید برای همه افراد انسانی، اعم از زن و مرد، فقیر و غنی، کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، تأمین گردد.در این زمینه دولت، مؤظفند، با "شکاف اطلاعات" و خصوصاً "شکاف دیجیتال" مقابله کنند.
بنابر این، تنها پیشبینی آزادی بیان در قوانی کافی نیست، و قانونگذار باید برای از میان برداشتن شکاف یاد شده، تدابیر لازم را بیاندیشد.
بررسی هدفهای کنفرانس عالی سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی، پشتیبانی از آرمانهای نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات یا پیشبرد جهانیسازی جامعه وابسته به اطلاعات و ارتباطات
دکتر کاظم معتمدنژاد
عضو هیات علمی گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و کمیته ارتباطات کمیسیون ملی یونسکو در ایران
ضرورت توجه به همکاری ایران در تهیه مقدمات «کنفرانس عالی سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی» (ژنو:10 تا 12 دسامبر2003) و تدارک مشارکت فعال در مباحثات و مذاکرات این گردهمایی بزرگ که از هدفهای اصلی برگزاری همایش علمی «ایران و جامعه اطلاعاتی در سال 1400 هجری شمسی» به شمار میرود، ایجاب میکند که چگونگی تشکیل این کنفرانس عالی و هدفها ونتایج آن مورد بررسی و ارزیابی دقیق قرار گیرد.
برگزاری کنفرانس عالی مذکور- که دومین اجلاس آن در سال 2005 در تونس تشکیل خواهد شد – بدون تردید یکی از رویدادهای مهم آغاز قرن بیست و یکم است و به سبب آنکه تاکنون هیچگاه درباره موضوعها و مسائل مربوط به اطلاعات و ارتباطات، گردهمایی بینالمللی پرهمیت و پر وسعتی در این سطح بال و با این دامنه گسترده، برگزار نشده است باید به آن توجه ویژهای مبذول شود.
برنامه تدارک برگزاری«کنفرانس عالی سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی» از چهار سال پیش، با سرپرستی دبیر کل سازمان ملل متحد و همکاری «اتحادیه بینالمللی ارتباطات دور» و برخی از نهادهای تخصصی دیگر ملل متحد و به ویژه یونسکو آغاز شده است. تصمیمگیری برای تشکیل این کنفرانس عالی، در شرایط خاص تلاشها و اقدامهای دولتهای بزرگ صنعتی و برخی از سازمانهای تخصصی جهانی درباره پیشرفتها و چالشهای فنآوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات و تأثیرات آنها در اوضاع و احوال اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع ملی و جامعه بینالمللی و مباحثهها و مناقشههای مختلف راجع به «انقلاب ارتباطات»، «عصر اطلاعات»، «جهانیسازی» و «جامعه شبکهای» و نظایر آنها، برای اولین بار در «کنفرانس نمایندگان تام الختیار کشورهای عضو اتحادیه بینالمللی ارتباطات دور»، در دسامبر 1998 در شهر مینیاپولیس ایالات متحده امریکا، مطرح و پیشنهاد گردید و پس از تأیید شورای مدیریت اتحادیه یادشده در ژوئیه 2000 و تصویب پنجاه و ششمین اجلاسیه مجمع عمومی ملل متحد در دسامبر 2001، به مورد اجرا گذاشته شد. براساس تصمیمات و مصوبات مذکور، در این گردهمایی بزرگ بینالمللی علاوه بر سران و مقامات عالی دولتها، نمایندگان مؤسسات خصوصی و سازمانهای غیر دولتی معرف جامعه مدنی میز شرکت خواهند کرد.
باید در نظر داشت که مباحثههای بینالمللی جاری درباره «جامعه اطلاعاتی»، اکنون در جهت عکس مباحثههای بینالمللی مربوط به نظم «نظمنوین جهانی اطلاعات و ارتباطات» که در دهههای 1970 و 1980 در اجلاسیههای کنفرانس عمومی یونسکو و گردهماییهای تخصصی این سازمان، به منظور طرفداری از خواستههای جهان سوم در مقابله با سلطه اطلاعاتی و ارتباطی کشورهای بزرگ سرمایهداری غربی، صورت گرفتند، در قالب یک طرح از پیش آماده شده کشورهای اخیر، براساس لیبرالیسم اقتصادی و محافظهکاری سیاسی جدید و اجرای سیاستهای مقرراتزدایی، خصوصیسازی و آزادسازی فعالیتها و خدمات ارتباطی واطلاعاتی در سراسر دنیا و ایجاد جوامع شبکهای وابسته به اطلاعات و ارتباطات منطبق بر مقتضیات و منافع شرکتهای عظیم فراملی و بازارهای جهان شمول مورد نظر آنها، دنبال میشوند.
نقطه آغاز توجه به «جامعه اطلاعاتی» را میتوان در برنامههای تبلیغاتی حزب دموکرات در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا در پاییز 1992، جست و جو کرد. در این برنامهها،«آلبرت گور» و «بیلکلینتون»، نامزدهای معاونت و ریاست جمهوری آن کشور، اهمیت وضرورت ایجاد «بزرگراه اطلاعاتی» و «زیر ساختهای اطلاعاتی ملی»، برای پیشرفت به سوی یک «جامعه اطلاعاتی» جانشین «جامعه صنعتی» را مورد تأکید قرار دادند و چند ماه بعد، پس از استقرار در کاخ سفید، در فوریه 1993، برنامه خاصی برای اجرای سیاستهای جدید درباره شالودهگذاری «جامعه اطلاعاتی ملی» در ایالات متحده و «جامعه اطلاعاتی جهانی» در سطح فراگیر تمام کشورها، به تصویب رساندند. از بهار و تابستان همان سال، کشورهای بزرگ اروپای غربی و همچنین «اتحادیه اروپایی» و نیز ژاپن و به دنبال آنها، کشورهای دیگر جهان به پیروی از این کشورها، به تدارک قوانین و سیاستها و برنامههای خاص گسترش بزرگراههای اطلاعاتی و حرکت سریع به سوی «جامعه اطلاعاتی» پرداختند و در سالهای بعد، اصول اساسی سیاستهای ایالات متحده درباره طرز ادراه یکسان ارتباطات دور در تمام کشورهای دنیا را، که برای اولین بار به طور جامع در سخنرانی معروف «آل گور»، معاون وقت ریاست جمهوری امریکا، در جلسه افتتاحیه نخستین کنفرانس نمایندگان تام الختیار کشورهای عضو اتحادیه بینالمللی ارتباطات دور درباره نقش این ارتباطات در توسعه کشورها، در تاریخ 21 مارس 1994، در بوئنوس آیرس، مطرح شده بود، به احجرا گذاشتند. در این سخنرانی، معاون رئیس جمهوری دولت امریکا، ضرورت تحقق 5 اصل اساسی، شامل خصوصیسازی ارتباطات دور، تأمین رقابت آزاد مؤسسات ارتباطی خصوصیف آزادسازی فعالیتها و نرخهای ارتباطی، ایجاد اقتدار مستقل نظام دهی ارتباطات دور و تأمین خدمات ارتباطی همگانی را برای انتقال کشورهای جهان به مرحله پیشرفته «جامعه اطلاعاتی» مورد تأکید قرار داد. ضرورت توجه به اصول پنجگانه یاد شده، در بهار و تابستان آن سال در سخنرانیهای«پکاتریان»، مدیر کل وقت اتحادیه بینالمللی ارتباطات دور، نیز تکرار گردید و متعاقب آنها، با تجدید نظر در عهدنامه و اساسنامه اتحادیه بینالمللی ارتباطات دور، اصول مذکور به عنوان اصول اساسی سیاستها و برنامههای این اتحادیه در تمام کشورهای دنیا به اجرا درآمدند.