مقدمه:
بصیرت:هدایت::::وحدت و همبستگی و روحیه ی اخوت و برادری از آموزههای گرانقدری است که مکتب اسلام در راستای استقرار و استمرار اقتدار، عظمت و عزت و اعتلای امت اسلامی بر آن تأکید ورزیده است.
در مقابل، اختلاف و خصومت و تفرقه و تشتت به عنوان عامل ضعف و ذلت و محو قدرت و عظمت جامعه اسلامی و انحطاط آن تلقی شده و مسلمانان به اجتناب از آن امر شدهاند.
در تعالیم دینی و متون و منابع مختلف اسلامی کلمات و اصطلاحاتی مانند امت، امت واحده، الفت و اخوت اسلامی، برادری دینی، وحدت اسلامی، اتحاد اسلامی، دارالاسلام، پان اسلامیسم و… به کار رفته است که مفاهیم این واژهها به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر اهمیت و جایگاه و نقش برجستهی وحدت در جامعه اسلامی دلالت دارند.
قرآن کریم ضمن دعوت مسلمین به وحدت با اعتصام به حبلا… و نهی از تفرقه؛ با اشاره به الفت و برادری و مودت ایجاد شده میان دو طایفهی اوس و خزرج و از بین رفتن عداوت و کینه دیرینه در سایهی نعمت اسلام که مبنای اتحاد و همبستگی آنهاست این گونه یادآور میشود:
واعتصموا بحبلا… جمیعاً و لاتفرقوا و ذکر و انعمتا… علیکم، اذ کنتم اعداءً فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً.(آل عمران 103)
در جای دیگر مسلمانان را به وحدت در پیروی از خدا و پیامبرش دستور داده و از تنازع و مشاجره جهت پیشگیری از سستی و زبونی و اضمحلال اقتدار و عظمتشان به طور صریح نهی نموده و میفرماید:
اطیعوا… و اطیعوا الرسول و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم(انفال 46)
پیامبر گرامی اسلام با تکیه بر مبانی اتحاد اسلامی مدینهی فاضلهای مملو از عشق و صمیمیت و برادری و ایثار و تمامی فضایل انسانی ساخت که هنوز بشریت در حسرت و آرزوی تحقق دوبارهی چنین جامعهای بسر میبرد.
پیامبر اکرم(ص)، ذلت و زبونی پس از عزت و سربلندی و در پی آن ضعف و سستی هر ملتی را نشأت گرفته از تفرقهای میداند که ریشه در خصومت و دشمنی دارد؛ لذا ایجاد الفت و پرهیز از تفرقه و عداوت را بر مسلمانان واجب کرده و میفرماید:
«ما ذل قوم بعد العزحتی ضعفوا، و ما ضعفوا حتی تفرقوا و ما تفرقوا حتی تباغضوا… الواجب علی اولیائنا معاوده الائتلاف و رفض الاختلاف».
بزرگ اسطوره صبر و وحدت، حضرت علی(ع) در خطبه 146 ضمن بیان نقش محوری رهبر در جامعه، وحدت را رمز عزت و قدرت دانسته و میفرماید: «عرب امروز گرچه از نظر تعداد اندکند، اما با نعمت اسلام فراوانند و با اتحاد و هماهنگی عزیز و قدرتمندند».
در فرازی از خطبهی قاصعه به علل پیروزی و شکست و عزت و ذلت گذشتگان پرداخته و میفرماید: «پس آن گاه که در زندگی گذشتگان مطالعه و اندیشه میکنید. عهدهدار چیزی باشید که عامل عزت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافیت زندگی آنان را فراهم کرد و نعمتهای فراوان را در اختیارشان گذاشت و کرامت و شخصیت به آنان بخشید، که از تفرقه و جدایی اجتناب کردند و بر وحدت و همدلی همت گماشتند و یکدیگر را به وحدت واداشته و به آن سفارش کردند و از کارهایی که پشت آنها را شکست، و قدرت آنها را در هم کوبید، چون کینهتوزی با یکدیگر، پر کردن دلها از بخل و حسد، به یکدیگر پشت کردن و از هم بریدن و دست از یاری هم کشیدن، بپرهیزید».
وحدت و برادری که در عصر رسالت به احسن وجه در میان یاران رسول خدا(ص) تحقق یافت، متأسفانه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) دیری نپایید که آن اتحاد و اخوت به ضعف گرایید و بروز اختلاف و تفرقه و تشتت و تنازع به تدریج زمینهساز حرکت امت اسلامی در مسیر ذلت و انحطاط شد.
-عوامل تعالی و انحطاط جوامع
در این نوشتار به زوایایی از نظرات اسلامشناسی بزرگ استاد شهید آیتا… مطهری پیرامون وحدت و تفرقه در دو بخش پرداخته میشود:
الف) تبیین نقش وحدت و تفرقه در اعتلا و انحطاط مسلمین
شهید مطهری در دستهبندی عوامل اصلی تعالی و انحطاط جوامع از وحدت و تفرقه به عنوان یکی از عوامل اساسی مؤثر در اعتلا و انحطاط یاد کرده و مینویسد:
«در قرآن مجموعاً به چهار عامل مؤثر در اعتلاها و انحطاطها برمیخوریم… اتحاد و تفرق: در سوره آل عمران آیهی 103 دستور صریح میدهد که بر مبنای ایمان و گرایش به ریسمان الهی متحد و متفق باشید و از تفرق و تشتت بپرهیزید…(جامعه و تاریخ ص236)
در تفسیر آیه 46 سوره انفال چنین توضیح میدهد:
«با خودتان نزاع و مشاجره نکنید، نمیگوید نجنگید آن که دیگر طریق اولی است، وقتی که اردنیها و فلسطینیها خودشان به روی یکدیگر تفنگ بکشند عروسی دشمن است… پس دستور هم این است که با یکدیگر منازعه و مشاجره(نه جنگ) نکنید که پشت سرش سستی و ضعف پیدا میشود و پشت سر ضعف آن شوکت و عظمت و قدرت شما از میان میرود.(آشنایی با قرآن، ج3 ص101)
-ریشه های تفرق و تشتت امت اسلامی
استاد پیرامون عوامل ایجاد تفرقه در امت اسلامی با اشاره به تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی توسط خاندان اموی و بازگشت به ارزشهای جاهلی مینویسد:
«در قرن اول هجری اصول و داعیههای توحید و اسلام آن چنان آشکار و روشن به مردم ابلاغ گردید که تمام مردم متمدن آن روزگار با جان و وجدان خویش پذیرای آنها شدند. و به زودی یک ملت مشترک یا«بینالملل اسلامی« به وجود آمد. ولی این وحدت به زودی به تفرقه بدل شد؛ چرا که سررشتهداران آن زمان نخواستند یا نتوانستند مفاهیم واقعی داعیههای اسلامی را درک کنند، از نظام بینالمللی اسلامی به عنوان یک امپراطوری و خلافت عربی برداشت شد و این مخالف صریح اصول اسلامی بود. به همین جهت وحدت به دست آمده به زودی شکست خورد و به دنبال آن، تحولات و ضعفها و انحرافات دیگر پدید آمد تا آن که مسلمین تدریجاً به خواب رفتند…»(خدمات متقابل اسلام و ایران ص 41)
به هر حال بازگشت به ارزشهای جاهلی، ایجاد تفرقه و پراکندگی و نضج آراء و افکار و جریانات فکری و کلامی مختلف و طرد ارزشهای الهی و توحیدی، موجبات ضعف و انحطاط تدریجی جامعه و امت اسلامی را در پی داشت.
سرانجام با سقوط قدرتهای عمده اسلامی در قرن 13، ندای بیداری اسلامی با شعار هایی همانند تجدید حیات اسلام، بازگشت به اسلام اصیل و طرح اتحاد جهان اسلام از جانب علما و اندیشمندان مصلح برخاست.
-توطئههای دشمنان
شهید مطهری پیرامون تلاش تفرقه افکنانه دشمنان چنین مینویسد:
همهی سعیشان(دشمنان) این است که روابط مسلمین با غیر مسلمین روابط صمیمانه و روابط مسلمانان با بهانههای مختلف – از آن جمله اختلافات فرقهای – روابط خصمانه باشد. در عصر خود ما به وسیلهی اجانب در این راه فعالیتهای فراوان صورت میگیرد. بودجههای کلان مصرف میگردد». (مجموعه آثار، ج3، ص266)