در این بخش- که از کتابی با عنوان سبکهای هنری از امپراسیونیسم تا اینترنت، نوشته، کلوس ریچارد- سال 1383 گرفته شده- سبکهای هنزی که از نظر محتوایی و به خصوص بصری(فرمی) با جنون مرتبط و نزدیک هستند، با اولویت و ترتیب تاریخی به شرح ذیل ارایه می گردد.
هنر انتزاعی1 1910 م .
دوران هنر انتزاعی در حدود 1910 م . آغاز گردید . پیش از آن مرجع تصاویر مبتنی بر عینیت واقعی و بر مبنای تقلید از طبیعت بود . هنر انتزاعی اشاره به هنری غیر دیداری به ویژه در نوع ویژگی های هنر اروپایی دارد. آغاز تجرد در هنر به قبل از قرن نوزدهم به ویژه در آثار هنرمندان انگلیسی ترنر بر می گردد. منظره های وی در حدود 1840 م . از ویژگی غیر دیداری برخوردار و رنگ آمیزی آنها عاری از مراجع دنیای خارجی رسم شده بود . در 1910 م . در مونیخ هنرمند نقاش متولد روسیه ، کاندینسکی آثار تجریدی و انتزاعی را نقاشی می نمود . همچنین وی کتاب روحانیت در هنر را به رشته تحریر در آورد که رساله فرضیات وی مبتنی بر شکل و رنگ در هنر به صورت انتزاعی است . روش های رسیدن به هنر انتزاعی است . روش های رسیدن به هنر انتزاعی به دو صورت اساسی و مجزا است . یکی هندسی ، آن گونه که در آثار موندریان ، ال لیسیتسکی و هنرمندان ساختار گرا دیده می شود و دیگری بیانی احساسی تر و وابسته به ادراک حسی و درونی که در کارهای کاندینسکی ، کوپکا و همچنین در آثار آمریکایی ها از جمله هارتلی وجود دارد . جریان های هنری انتزاعی و تجریدی توسط هنرمندان جوان خیلی سریع تابیعت و گسترش یافت و با تغییرات بی شماری همچنان پایدار ماند.
¨ لازلو موهولی ناگی- ترکیب هشتم Z
¨ واسیلی کاندینسکی- دریافت سوم(مفهوم)
دادا1 1916 م .
در سال 1916 م . یک گروه از هنرمندان اروپایی در شهر زوریخ با یکدیگر ملاقات کردند . نقاشان ، پیکره سازان و نویسندگانی که خود را دادائیست معرفی کردند .
دادا یک کلمه محمل بود و فقط به عنوان هنری اعتراض آمیز علیه زیبایی و زیبایی شناسی و انکار، دست به خلاقیت زدند . آنها به وسیله وحشی گری و وحشت زدگی ناشی از جنگی مکانیزه این احساس را داشتند که تمامی ارزش های تمدن غربی بی اعتبار شده بود دادا یک شورشی بود که نظم و قانون را دست می انداخت و براساس هرج و مرج ، تاریکی ، اتفاقات ، خود بیگانگی ، طعنه و در حال دلقک بازی کردن به طور عمومی بیان می شد . شروع این جریان هنری علاوه بر زوریخ در پاریس و نیویورک نیز به وجود آمد.
سردمدران این جریان هنری آرپ ، دوشامپ ، ارنست ، پیکابیا ، من ری و شویترز بودند. این جریان هنری توسط نویسنده تریستان تزارا اعلام گردید و نقاشان به زودی جهان بینی هیچ گرایی را در هنرهای تجسمی اجرا کردند . تجربه این هنرمندان با استفاده از کلاژهایی از پاره های کاملا نامربوط دیداری انتخاب می شد و به دلخواه از کنار یکدیگر قرار دادن آنها فرصتی آزمایشگرایانه تا حدی بر خلاف عقل سلیم در برگزاری جشن های پیش پا افتاده انجام می گرفت که در آن با ایفای نقشی با بیان کلمات التماس آمیز ، بذله گویی های بی ارزش یا حتی ترکیبات دیوانه وار که وجود تناقض های تلفیق ناپذیری داشت ، بیان می کردند .
شاید پیشروترین هنرمند دادائیست مارسل دوشامپ بوده است . وی یک آبریزگاه ، یک بیل زغال و یک جای بطری در نمایشگاه هنری به نمایش گذاشت و به چنین تولیدی آثار پیش ساخته اتلاق کرد و از نظر او اعتراضی بود تا اعلام کند هنر بد چنین است .
در دراز مدت این روش های اجرایی نمی توانست برای هنرمند به عنوانی یک بیان راضی کننده باشد دادا در واقع یک گذرگاه مقصد پایانی محسوب می شد .
بعضی از هنرمندان دادائیست به مکتب سورئالیسم پیوستند و تا زمانی که بیانیه آنها در سال 1924 م . تغییر یافت همچنان وجود داشتند .
¨ فرانسیس پیکابیا- عاشق رژه ¨ مارسل دوشامپ- چشمه
نقاشی متافیزیک1 1917 م .
یک سبک نقاشی ایتالیایی است و بر طبق فرهنگ و بستر متافیزیک این گونه تعریف شده است شاخه ای از فلسفه است که به اصول و مبانی اولیه رسیدگی و جستجوگری هایی را برای شناخت طبیعت و توضیح حقیقت مشخص می نماید.
در سال 1917 م . دکریکو به همراهی کارا روشی را برای دست یابی به این سبک هنری به دست آورد . دکریکو به عقل سلیم و فکر منطقی در هنر اعتقادی نداشت و معتقد بود که یک شاهکار هنری حقیقتا عمیق که به وسیله یک هنرمند پدید می آید ، از دورترین اعمال وجودش حاصل می شود . این شیوه هنری در واقع یک عکس العمل مستقیم ایتالیایی نسبت به مکتب فوتوریسم بود. دکریکو و کارا اعلام کردند که بایستی برگزاری نمایشگاه های تکنولوژی و خشونت آمیز به اتمام برسد . در عوض با یک هنر شاعرانه که افکار مخاطبین را به بیرون از دنیای کنونی پر اغتشاش ، به یک عالم خیال دوران باستانی و یک تجدید بی گناهی سرور آمیز از مناظر ایتالیایی دوران کلاسیک و آثار آن مواجه گرداند . هنوز تصورات آنها برای نمایان ساختن تمام بی گناهی، اغلب مه گرفته بود . آدمک های ناشناس ، اشکال و اندام های بدون جنسیت در مکان های شهری ساکت و بی حرکت ایستاده ، خانه های متروک درهای قفل شده و پنجره های بسته شده ، درختان ، چمن زارها همه بدون گل دیده می شدند و یک خورشید نامرئی سرد اشکال ترسناک را روشن می کرد و اهدافی تغییر ناپذیر ، با نقش دادن به آرزوها به وجود می آورد که بیانگر رمان حقیقی و معمایی جانشین موضوعات روزمرگی بود . مناظر و مرایایی اغراق آمیز با مکان های پوچ و فضاهای شهری که در قلمروهای خیالی دگرگون شده پر از دلواپسی که با بی انتهایی ، بی حسی و تنهایی آشکار می شد. نقاشی متافیزیکی با نشانه های روان شناختی ، بیگانگی و دنیای ظالمانه مصنوعی را بیان می کرد .
به طور ناگهانی دکریکو در سال 1920 م . متقاعد شد که شیوه کارش نامناسب است و تصمیم گرفت شیوه هنری اش را تغییر دهد . بدین ترتیب گروه، سه سال دوام آورد و بعد از آن از هم فرو پاشید .
¨ جرجیو دکریکو- موسی ناراحت شده ¨ کارلو کارا- اتاق جادو
سوررئالیسم1 1924 م .
دوره هنری مکتب سورئالیسم در اصل یک جریان فرانسوی است که با پیشوند فرا که بیانگر فراتر یا والاتر از واقعیت تعیین شده است .
این جریان هنری با تأکید بر عناصر بصری و با استفاده از ضمیر نیمه هوشیار و یا تصورات رویایی و با یک روش مبتنی بر اصول واقع گرایی آثار خود را به نمایش می گذارد . این مکتب در سال 1924 م . با یک گروه ترکیبی از نویسندگان و هنرمندان با بیانیه ای که توسط آندره برتون رهبر گروه بیان گردید، خود را معرفی نمودند .
هنرمندان آن شامل آرپ ، دکریکو ، آرنست ، ماگریست ، ماسون ، مای ری و میرو می شدند و در سال 1927 م . تانگی و در 1929 م . نیز دالی به آنان پیوستند و گروه هنری سورئالیسم کامل گردید . آنها به طور کلی هیچ سبک متحدی را به وجود نیاورند ، بلکه با توجه به مقاصد و ایده های خود ابداعات شخصی ، دست ورزی و غایت هنری کارشان بسیار متغیر بیان می شد .
اتحاد آنها در الهام از روش های روانکاوی زیگموند فروید مشترک بود که اندیشه، احساس و بیشتر رفتار در ضمیر ناخود آگاه را کشف کرده بودند و همگی اینها اساس نیروهای شخصیتی انسان را شکل می داد.
این کشف یک منبع عظیم را فراهم نمود که موضوع اصلی کار سورئالیست ها را تأمین می کرد و سعی آنها در این بود که در قلمرویی غرق شوند که زندگی روزانه نادیده گرفته شده بود و تصورات خود را تجلی می دادند تا اینکه یک حقیقت جدید آشکار گردد . نقاشی های آنان شامل چیزهایی معمولی بود که ترکیب آنها با اهداف الهامی بی سابقه اغلب در کنار یکدیگر و با ایجاد مفاهیم عجیب، غیر منطقی به نظر می رسید .
تصوراتی که توضیح منطقی را به صورتی ترسناک و غیر واقعی ، رسوا کننده و حتی گاهی طعنه آمیز و اغلب با ظاهری باطل، بیان می کند .
هنوز در این آثار احساس و قوه عقلانی نیز وجود داشت . طبیعت توسط تصورات این هنرمندان با به کارگیری روش ها و فنون جدید فروتاژ ( مدادساب ) و کلاژ عکس بر گردان ها ( کهنه کردن ورقه های نقاشی شده ) پدید می آمد .
فعالیت این هنرمندان در هیچ جای دیگری مانند فرانسه تا این حد حیاتی و اساسی نبود ، به همین علت پاریس توانست بار دیگر به عنوان یک مرکز پیشرفت بین المللی در هنر شناخته گردد .
سالوادور دالی- معمای هوس ¨ مارکس ارنست- فیلی از سل بس
هنر ضد دیکتاوری و شکنجه و هنر غیر رسمی1 1932 م .
زیر پوشش نازیسم ، آلمان با نیرویی پیشرو و بین الملل در یک درنگ غیر منتظره جریان هنری خاص را مطرح کرد . سوء ظن به وجود آمده یک جریان هنری گردید که باعث اعلام خطر و به صورت یک انتقاد بر علیه رژیم و با مقابله با شیوه های تبلیغاتی مطرح شد سال 1933 م . شروع یک سری آزار قانونی نسبت به هنرمندان مستقل بود که مانع ایجاد
نمایشگاه ها و حتی تولید آثار هنری توسط آنان می شد .
در سال 1935 م . مجموعه کارهای برنامه ریزی شده ای در نمایشگاه ها پدید آمد و در سال 1937 م . در نمایشگاه هنر فاسد با کنار هم چیدن آثار هنری نوین با محصولات بی ارزش از کارهای دیوانه وار و بدوی گرایی مردم به وجود آمد .