قرآن کریم، آفرینش آسمان و زمین و بقاء آنها را به شکل کنونی، محدود به وقت معینی کرده است و این آیات حاکی از این است که در صورت تمام شدن آن مدت، بساط این جهان برچیده می شود، نظیر آیه : «...و سخرالشمس و القمر کل یجری لاجل مسمی...» (خداوند خورشید و ماه را برای بهره مندی شما، مسخر ساخته و همه آنها برای مدتی معین در جریان هستند(
بنابراین از همان ابتدا موقت بودن نظام کنونی خلقت با کلمه «اجل مسمی» اعلام شده است و آن اجل هنگامی است که قرار است قیامت برپا شود و در آن هنگام همانگونه که قبلا اشاره شد دو نفخ صور خواهد شد که یکی به نام «نفخه اماته» و دیگری «نفخه احیاء» می باشد. (در شماره قبل شرح آنها گذشت(
اما در بیان کیفیت این دو نفخه در قرآن کریم آیات زیادی وجود دارد. قرآن کریم در بیان وضعیت آسمان، خورشید، ماه، کوه ها و دریا ها و... در زمان نفخه صور اول می فرماید:
»به محض این که یک بار در صور دمیده شود و زمین و کوه ها از جا برداشته شوند و یک باره درهم کوبیده و متلاشی گردند در آن روز آن واقعه عظیم روی می دهد و آسمان از هم می شکافد و سست می گردد و فرو می ریزد«
) حاقه، آیات 13تا16 (
«روزی که آسمان را چون طوماری درهم می پیچیم. «
(انبیا، آیه 104)
»در آن هنگام که زمین به شدت به لرزه در می آید و کوه ها در هم کوبیده می شود و به صورت غبار پراکنده درمی آید«
این حوادث در یک لحظه، یک لحظه ناگهانی و غیرمنتظره صورت می گیرد و هر کس در هر کاری در یک آن متوقف می شود. در روایات نیز آمده:
»وقتی قیامت برپا می شود که مردم سرگرم کار و زندگی خود هستند و بساط کار و کسب خود را چیده و سرگرم آن می باشند ولی قبل از آن که بساط خود را جمع کنند قیامت شده است. و ای بسا که اشخاص لقمه را برداشته به طرف دهان می برند و قیامت در این مدت کوتاه فرا می رسد و از رسیدن لقمه به دهانشان جلوگیری می کند و...» اما در این مرگ همگانی عده ای را مستثنی ساخته اند «...الامن شاءالله» که آنها ذوات مقدسه رسول خدا(ص)، حضرت زهرا(س) و ائمه هدی(ع) می باشند. در این موت همگانی حتی خود اسرافیل هم می میرد.
رسول خدا(ص) فرمود: (وقتی که قیامت فرا می رسد خداوند عزوجل به ملک الموت می فرماید: ای ملک الموت، قسم به عزت و جلال و رفعت و برتریم، مرگ را بر تو می چشانم همانطور که به بندگانم چشانیدی.)
به هر حال پس از این که نظام فعلی حاکم بر جهان مادی متلاشی شد، جهان دیگری ساخته می شود که بحث خود را پیرامون آن ادامه می دهیم.
با از بین رفتن نظام فعلی آفرینش، طرحی تازه در کائنات افکنده شده و نظامی جدید، جایگزین آنها می شود، نظامی که متناسب با سیر تکاملی جهان در بازگشت به خالق ازلی خود باشد. نفخه دوم در واقع نفخ قیام و برپا گشتن قیامت است. خداوند در طی آیاتی به حقیقت این روز اشاره می کند و می فرماید:«سپس بار دیگر در آن (صور) دمیده می شود و به ناگاه آنان برپای ایستاده می نگرند. «
(سوره زمر، آیه68)
«در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمان ها به آسمان های دیگر مبدل می شوند. «
(سوره ابراهیم، آیه 48)
»و از تو درباره کوه ها سوال می کنند، بگو: پروردگارم آنها را (متلاشی و پراکنده کرده) و بر باد می دهد، سپس زمین را صاف و هموار و بی آب و گیاه رها می سازد، به گونه ای که در آن هیچ پستی و بلندی نمی بینی. «
(سوره طه، آیات 105 تا 107)
«روزی که از قبرهایشان به سرعت خارج می شوند گویی به سوی علامت نصب شده و نشانداری روانه می شوند. در حالی که از چشمانشان خشوع و ترس می بارد و بر روهایشان گرد ذلت نشسته است، آن است همان روزی که به آنها وعده داده شده بود. «
(سوره معارج، آیات 43 و 44)
امام سجاد(ع) در روایتی پس از توصیف نفخ صور اول و لوازم آن، به نفخ دوم اشاره وبعضی از آثار آن را چنین بازگو می فرماید:«...خداوند جبار، خود در صور، یک نفخه می دمد و از آن جهتی که به سمت آسمان ها است، صدایی خارج می شود که هیچ کس در آسمان ها نمی ماند، مگر آنکه زنده می شود و بر پای می ایستد و قیام می کند، همان گونه که بود و فرشتگان حامل عرش برمی گردند و بهشت و جهنم حاضر می شوند و همه مخلوقات برای حسابرسی محشور می گردند. «
راوی می گوید: «امام سجاد(ع) هنگامی که بدین جا رسیدند، گریه شدیدی کردند. «
شیخ کلینی نیز از امام صادق(ع) روایت کرده که( مثل مردم، روز قیامت در وقتی که ایستاده اند برای امر پروردگار عالمین، مانند تیر است در ترکش. یعنی همچنان که تیرها را دسته کرده در ترکش جای می دهند به حدی که از تنگی جا تکان نمی خورند، همین طور جای آدمی نیز تنگ است در آن روز، به حدی که نیست از برای او مگر موضع قدم او و قدرت ندارد که از محل خود جدا شود ) .
نامهای قیامت کبری
یکی از مراحل حیات جاوید، قیامت کبری است. قیامت کبری بر خلاف عالم برزخ که مربوط به فرد است و هر فردی بلافاصله وارد عالم برزخ می گردد، مربوط است به جمع، یعنی به همه افراد و همه عالم، حادثه ای است که همه اشیاء و همه انسانها را در بر می گیرد و واقعه ای است که برای کل جهان رخ می دهد، کل جهان وارد مرحله جدید و حیات جدید و نظام جدید می گردد.
قرآن کریم که ما را از حادثه بزرگ قیامت آگاه کرده است ظهور این حادثه بزرگ را مقارن با خاموش شدن ستارگان، بی فروغ شدن خورشید، خشک شدن دریاها، هموار شدن ناهمواریها، متلاشی شدن کوهها و پیدایش لرزشها و غرشهای عالمگیر و دگرگونیها و انقلابات عظیم و بی مانند بیان کرده است. مطابق آنچه از قرآن کریم استفاده می شود تمامی عالم به سوی انهدام و خرابی می رود و همه چیز نابود می شود و بار دیگر جهان نوسازی می شود و تولیدی دیگر می یابد و با قوانین و نظامات دیگر که با قوانین و نظامات فعلی جهان تفاوتهای اساسی دارد، ادامه می یابد و برای همیشه باقی می ماند.
نامهای قرآن
قیامت در قرآن کریم با نامها و عنوانهای مختلف خوانده شده است که هر کدام نشان دهنده وضع مخصوص و نظام مخصوص حاکم بر آن است. مثلا از آن جهت که همه اولین و آخرین در یک سطح قرار می گیرند و ترتیب زمانی آنها از بین می رود، روز حشر یا روز جمع یا روز تلاقی خوانده شده است و از آن جهت که باطنها آشکار و حقایق بسته و پیچیده باز می شوند، «یوم تبلی السرائر» یا روز نشور نامیده شده است و از آن جهت که فنا ناپذیر است و جاوید است، «یوم الخلود»، و از آن جهت که انسانهایی سخت در حسرت و ندامت فرو می روند و احساس غبن می کنند که چرا خود را برای چنین مرحله ای آماده نکرده اند، «یوم الحسره » یا «یوم التغابن»، و از آن جهت که بزرگترین خبرها و عظیم ترین حادثه هاست «نبأ عظیم» خوانده شده است.
قیامت کبری از منظر ملاصدرا
در باب قیامت کبری ، بسیاری از عبارات ملاصدرا را می توان یافت که ظاهر آنها مشعر به این نکته است زمان قیامت کبری همان زمان دنیاست. یعنی ما همین اکنون در زمان قیامت قرار داریم و احوال و اتفاقات آن در حال اتفاق افتادن هستند در توضیح این سخن لازم به ذکر است که وقتی می گوییم الان در قیام قرار داریم مراد آن نسبتی نیست که بین دنیا و آخرت قائل شدیم یعنی نمی خواهیم بگوییم که زمان قیامت چون مرتبه ای بالاتر از دنیا است پس می توان به یک معنا گفت که اکنون در قیامت هستیم(سخنی که در باب آخرت گفته بودیم) بلکه منظور آن است که قیامت همین حالاو در همین زمان و مکان دنیوی در حال وقوع است. البته به نظر می رسد تعبیرات دنیوی قرآن در خصوص قیامت، مانند افول ماه و خورشید و امثال آن در چنین برداشتی بی تاثیر نیست.
از جمله عباراتی که دارای چنین ظاهری هستند می توان موارد زیر را برشمرد:
ایشان در تفسیر سوره واقعه آیه (اذا رجت الارض رجا و بست الجبال بسا فکانت هباء منبثا( )1) توضیحاتی در علوم طبیعی می دهند تا نشان دهند که در طول زمان زمین در حال از بین رفتن و کوه ها نیز در حال از دست دادن مواد خود و متلاشی شدن هستند ولذا اگر از جهت چندین هزار سال زمان نگاه کنیم وقوع وعده های آیات فوق را در زمان حال (دنیوی) تصدیق و تائید خواهیم نمود و همچنین بدین جهت است که (رجت الارض) برای اهل یقین دائمی است و همواره آن را به عین الیقین می بینند.(2)
در کتاب اسرار الایات نیز نسبت قیامت کبری به قیامت صغری؛ کلیت و جزئیت معرفی شده است.(3) می دانیم که پسوند مصدرساز (میت) چه به کلمات (کل) و (جزء) و چه به کلمات (کلی ) و (جزیی) اضافه شود حاصل عبارات (کلیت و جزئیت) خواهد بود و از آنجا که کلی و جزیی مربوط به مفاهیم و کل وجزء در ارتباط با اشیاء خارجی هستند می توان سخن فوق را به دو گونه تفسیر کرد که البته در هر دو حال نتیجه آن چنین است که قیامت کبری به مجموعه زمان های خاص قیامت های صغری اطلاق می گردد. چرا که اگر در خصوص مفهوم قیامت کبری و صغری صحبت کنیم بدین معنا خواهد بود که قیامت کبری مفهومی عام و کلی است که شامل تمام مصادیق قیامت صغری می شود و اگر مراد قیامت کبری و صغری در خارج باشد معنای آن تشکیل یافتن قیامت کبری از مجموعه قیامت های صغری به عنوان اجزای آن خواهد بود. این معنی دوم در کتاب مهم اسفار نیز چنین بیان شده است که نسبت این دو قیامت نسبت یوم به ساعات است (که یوم از مجموع علت ها تشکیل می یابد) و در توضیح آن آمده است که همه اشیا با حرکات جوهری و تبدلات خود به سوی غایاتشان در حرکتند اما زمان تبدل جزیی و متناهی، متناهی بوده و زمان تبدل کلی غیرمتناهی نیز غیرمتناهی است.
ولی سنخ دیگری از عبارات نیز در کلام صدرالمتالهین وجود دارند که مانند اعتقاد عامه زمان قیامت کبری را آخر دنیا دانسته اند که از جمله آنها می توان به صفحه 381 از کتاب مبدا و معاد، 305 از کتاب شواهد و 172 از تفسیر سوره طارق اشاره نمود.
اما در نهایت در چند مورد از اقوال شیخ صدرا توضیحات خاصی در این خصوص ملاحظه می شود که شاید بتوان ادعا کرد که هم سخن اصلی و نهایی ایشان است و هم به نوعی دو عبارت قبلی را با هم جمع و در خود حل می کند یعنی آنها را نیز دربرمی گیرد.