فتوریسم
مسئله انتظار و موعود، در طول تاریخ بشریت و تاریخ ادیان الهی، از روزگاران بس قدیم مطرح بوده است. در این میان اقوام و ادیان الهی طرح مسئله «موعود» را به فراخور درک، بینش اجتماعی، معلومات و خصوصاً از زاویه دیدی که این بشارتها و انتظار موعودها تعبیرهای متناسب با فرهنگ و مقتضیات زمان خود باشد، وعده میدادهاند.
این بشارتها و اشارتها در میان پیامبران بزرگ الهی از عمق و وسعت فرهنگی بیشتری برخوردار بوده است و از رهگذر فرهنگ وعدهها و بشارتها در ذهنیت تاریخی و عینیت اجتماعی هر یک از امتها، موعودی مورد انتظار با فلسفهای رو به آینده شکل مییافته است.
بشارتها و اشارتها که درباره موعود و ظهور منجی و عدلگستر جهانی، در منابع ادیان آسمانی و دیگر آثار حکمای قدیم، رسیده است پیوسته بهدنبال تبیین افق انتظار بهعنوان فلسفهای رو به آینده جهت تحقق آرمانهای انسانی و الهی بوده است.
« اصولاً فتوریسم، یعنی اعتقاد به دوره آخرالزمان. انتظار ظهور منجی، عقیدهای است که در کیشهای آسمانی یهودیت (جودایسم)، زردشتی (زواستریانیسم)، مسیحیت ( در سه مذهب عمده آن کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس ) و مدعیان نبوت عموماً و دین مقدس اسلام خصوصاً، به مثابه یک اصل مسلم قبول شده است و درباره آن در مباحث تئوریک مذاهب آسمانی، رشته تئولوژی بیبلیکال، کاملاً شرح و بسط داده شده است.» 1
در برخی از آیات قرآن کریم تصریح شده است که بشارت در کتب انبیای گذشته نیز آمده است. از جمله در آیه شریفه میفرمایند:
« و لقد کتبنا فیالزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون » 2
ما به حقیقت در کتاب زبور ( داود ) این بشارت عظیم را ثبت نمودهایم که در آینده، وراثت و حکومت تمامی عالم انسانی ویژه بندگان برگزیده و درستکار خواهد بود.
در آیه فوق چنانکه مبرهن است، بشارت از آیندهای میدهد که نظام سلطه استکبار جهانی و هرگونه شر و فسادی بهکلی از جامعه بشریت رخت بر بسته و تار و پود جهل، ظلم، فساد و تبعیض از هم گسسته و محو گشته است و وراثت زمین به دست انسانهای شایسته و صالح انتقال خواهد یافت.
مضمون آیه فوق در مرموز (37) زبور داود مکرراً ذکر شده و این بشارت عظیم را به الحان گوناگون بیان کرده و پس از تسلی و دلداری به حضرت داود آمده است که از شریران رنجیده مشو، زیرا همچون علف زود بریده میشوند. بر خداوند توکل نمای و از او متلذذ باش، به او آرام گیر و در انتظارش به سر بر و.... 3
و نیز در بشارت سی و سوم آمده است:
« زیرا که شریران منقطع میشوند، اما متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد و حال اندک است که شریر نیست میشود که هر چند مکان شر را جستوجو نمایی ناپیدا خواهد بود، اما متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتی متلذذ خواهند شد.
...خداوند تبسم است، چونکه میبیند که روزی او میآید شریران شمشیر را کشیدند و کمان را چله کردند تا آنکه مظلوم و مسکین را بیندازند و کمان های ایشان شکسته خواهد شد.
به خداوند پناه برده راهش را نگاهدار که تو را به وراثت زمین بلند خواهد کرد و در وقت منقطع شدن شریران این را خواهی دید، اما عاصیان عاقبت مستأصل و عاقبت شریران منقطع خواهند شد. » 4
و در کتاب زند که کتاب مذهبی زردشتیان است نیز اشاره به انقراض ظلم و ستم و وراثت صلحا گردیده است:
« لشکر اهریمنان با ایزدان دایم در روی خاکدان محاربه و کشمکش دارند و غالباً پیروزی با اهریمنان باشد، اما نه بهطوریکه بتوانند ایزدان را محو و منقرض سازند، چه در هنگام تنگی از جانب اورمزد که خدای آسمان است به ایزدان که فرزندان اویند یاری میرسد و محاربه ایشان نه هزار سال طول میکشد، آنگاه فیروزی بزرگ از طرف ایزدان میشود و اهریمنان را منقرض میسازند، تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان عالم کیهان بهسعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهد نشست. » 5
در آیین هندی
در آیینهای هندوان و کتابهای آنان نیز سخن از نجات دهنده و موعود آمده است، از جمله در کتاب «مهابهاراتا» و کتاب «پورانهها» در این باره گفتهاند:
« همه ادیان معتقدند که در پایان هر دورهای از تاریخ، بشر از لحاظ معنوی و اخلاقی رو به انحطاط میرود، چون طبعاً و فطرتاً در حال هبوط و دوری از مبدأ است و مانند احجار به سوی پایین حرکت میکند، نمیتواند به خودی خود به این سیر نزولی و انحطاط معنوی و اخلاقی خاتمه دهد. پس ناچار روزی یک شخصیت معنوی بلند پایه، که از مبدأ وحی و الهام سرچشمه میگیرد، ظهور خواهد کرد و جهان را از تاریکی جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد. در این مورد، در تعالیم هر دینی، به صورت رمز، به حقایقی اشاره شده است که با معتقدات آیینهای دیگر توافق و هماهنگی کامل دارد ... مثلاً در کیش هندو، در کتاب پورانا، شرح مفصلی، درباره دوران آخر عصر کالی، یعنی: آخرین دوره قبل از ظهور دهمین آوا تارای ویشنو درج گردیده است.» 6
در آیین یهودیان که خود را پیروان حضرت موسای کلیم (ع) میدانند نیز منتظر موعودند. در آثار دینی یهود و اسفار تورات و دیگر کتابهای انبیای آنان، همواره به موعود اشاره شده است. جهت مطالعه و بررسی میتوانید به کتاب « بشارات عهدین » مراجعه نمایید.
در آیین مسیحیت و کتابهای مقدس این آیین مانند انجیل متی، انجیل لوقا، انجیل مرقس، انجیل برنابا و مکاشفات یوحنا نیز بشارتها و اشارتها درباره موعود آخرالزمان رسیده است.
جهت مطالعه و بررسی میتوانید به کتاب «بشارات عهدین» مراجعه نمایید.
اعتقاد به مسئله موعود در فرهنگی اسلامی
با مراجعه به منابع روایی و تاریخی اسلامی، روشن میگردد که مسئله « موعود » یکی از مهمترین مسائل سدههای نخست هجری بوده است.
این نوشتهها که به اصول مدونه شهرت یافتهاند، اساس کتابهای قرن چهارم و پنجم درباره غیبت مهدی موعود(عج) را تشکیل میدهند و عناوین این کتابها نیز مانند اصول مدونه، «کتاب الغیبه» است.
مسئله موعود و اعتقاد به دوره آخرالزمان، انتظار ظهور منجی هنگامی که به حوزههای فکری و عقیدتی اسلام میرسد، جلوه و تبلور خاصی پیدا میکند.
در حوزه اندیشه اسلامی مسئله موعود و ظهور مصلح جهانی با ویژگیها و مشخصههای معینی معرفی شده است، زیرا که پیامبر گرامی اسلام، خاتم پیامبران و دین مبین اسلام آخرین دین الهی است و آن وجود شریف و عدلگستر جهانی، از اسلام است، از این رو یکی از مهمترین و عمیقترین مطالب در حوزه فکری عقیدتی اسلامی مساله موعود و بیان خصوصیات و ماهیت و فلسفه ظهور آن حضرت است.
در اسلام مسئله موعود و اعتقاد به دوره آخر زمان صرفاً به اشارات پیشینیان اکتفا نشده است، بلکه در اسلام خصوصیات مهدی (ع) تبیین شده است:
پدر، مادر سلسله نسب تا پیامبر (ص)، اوصاف و شمایل، نشانههای آن حضرت، علایم تشریفی و تکریمی قائمیت، کیفیت تشکیل حکومت الهی، عدالت اجتماعی در عصر آن حضرت و تعالی و تکامل انسان، وظایف و تکالیف منتظران در ایام غیبت و ظهور همه و همه در مآخذ اسلامی، اعم از سنی و شیعه آمده است.
پدر، مادر سلسله نسب تا پیامبر (ص)
اسم: محمد و این نامی است که پیغمبر گرامی اسلام(ص) برای او گذارده و فرمودند اسم او اسم من است و کنیه او کنیه من است.
کنیه: ابوالقاسم و ابوصالح نیز معروف است.
لقب: از جمله القاب آن حضرت مهدی، منظور، قائم بامرالله، حجتالله، ولیالله، صاحبالامر و بقیهالله.
پدر و سلسله آبا: الحسن العسگری بن علی الهادی بن محمد الجواد بن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین الشهید بن علی بن ابی طالب امیرالمومنین(ع).
مادر: نرجس.
ساعت و روز تولد: در سحر شب نیمه شعبان شب جمعه.
دعبل خزاعی، در قصیده تائیه معروف گفته است:
« خروج امام لا محاله خارج
یقوم علی اسم الله و البرکات
یمیز فینا کل حق و باطل
و یجزی علی النعما و النقمات»
امامی از آل محمد (ص) به یقین، خروج خواهد کرد،
او به تأیید اسم اعظم الاهی و برکات نصر آسمانی به پا میخیزد
او حق و باطل را از هم جدا میکند،
و همه را، بر شادخواریها و کینتوزیها، کیفر میدهد.
دعبل میگوید:
چون این ابیات را نزد امام رضا (ع) خواندم، آن امام بهشدت گریست. آنگاه فرمود: « ای دعبل! روح القدس به زبان تو سخن گفته است. آیا میدانی این امام چه کسی خواهد بود؟»
گفتم: نه ( شخص او را نمیشناسم)، لیکن شنیدهام که امامی از شما آل محمد (ص) خروج میکند و زمین را از عدل و داد میآکند.امام رضا (ع) فرمود: «پس از من، فرزندم محمد امام است. پس از محمد فرزندش علی امام است.پس از علی (هادی) فرزندش حسن امام است و پس از حسن ( عسگری) فرزندش حجت قائم خواهد بود. اوست که در زمان غیبت چشم به راه اویند و در زمان ظهور همه مطیع او گردند. او زمین را پر از قسط و عدل میکند، پس از آنکه پر از جور و ستم شده باشد....» 7
از اوصاف آن حضرت
« 1- متولد میشود پاک و پاکیزه؛
2- محدّث باشد تا هنگامی که از دنیا برود، یعنی ملائکه با وی حدیث گویند؛
3- مستجاب الدعوه باشد حتی اینکه اگر بر سنگی دعا کند دو نیم گردد؛
4- سلاح و شمشیر پیغمبر نزد او باشد؛
5- مصحف فاطمه (س) نزد او باشد؛
6- جامعه نزد او باشد و آن صحیفهای است که طولش هفتاد ذراع است و در وی آنچه بنیآدم محتاج است مضبوط است؛
7- از همه مردم عالمتر، حلیمتر، عابدتر، پرهیزگارتر، شجاعتر، سخیتر باشد؛
8- از همه تواضعش برای خدا بیشتر باشد؛
9- از همه حاکمتر یعنی حکمش از همه بهتر باشد؛
و .... » 8
علایم تشریفی و تکریمی قائمیت
نوع اول آثار و مواریث انبیا
تابوت آدم، عصای موسی، حجر موسی، تورات و انجیل و سایر کتب آسمانی، الواح موسی، پیراهن یوسف و خاتم سلیمان.
نشانههایی که از پیامبر گرامی اسلام دارد
بیرقی که جبرئیل در روز بدر آورد، پیراهنی که در روز احد پوشیده بود و علامت خون هنوز در وی هست، عمامه سحاب، زره پیغمبر، انگشتر پیغمبر، عصای پیغمبر و ...