تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام

تعداد صفحات: 24 فرمت فایل: word کد فایل: 12953
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۱۲,۵۰۰ تومان
قیمت: ۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام

    بدون تردید مراسم عزاداری و روضه‏ خوانی در تبیین و تقویت مذهب شیعه و گسترش آن در اعماق جامعه و نفوذ آن در قلبها نقش بسزایی داشته است. همچنین سلاطین صفویه به عنوان زمامدار و روحانیون به عنوان متولّی مذهب، در برگزاری آن مؤثر بوده‏اند، ولی با توجه به سابقه دیرین مراسم عزاداری در ادوار پیشین و اهتمام مردم به ویژه شیعیان در اقامه آن، نمی‏توان صفویه را آغازگر این مراسم دانست و آن را وارداتی و گرته‏برداری از غرب تلقی نمود؛ چنان که برخی را عقیده بر این است(1). مقاله حاضر نگاهی دارد به تاریخچه و پیشینه عزاداری در اسلام و چگونگی رسمی شدن آن در عهد آل بویه.

    نگاهی گذرا به عزاداری در اسلام

    عزاداری برای شهدا در اسلام سابقه‏ای دیرین دارد و از اخبار برمی‏آید که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز آن را تأیید کرد و در برگزاری آن همت می‏گماشت. ابن هشام می‏نویسد بعد از تمام جنگ اُحد که رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به خانه خود می‏رفت، عبورش به محله بنی عبدالاشهل و بنی ظفر افتاد و صدای زنان آنها که بر کشتگانشان گریه می‏کردند به گوش آن حضرت خورد و موجب شد که اشک بر صورت او نیز جاری گردد و در پی آن بفرماید: ولی کسی نیست که بر حمزه بگرید!

    سعد بن معاذ و اسید بن حضیر (رؤسای قبیله بنی عبدالاشهل) پس از آگاهی از این موضوع، و زمانی که به خانه‏های خود باز گشتند، به زنان قبیله‏شان دستور دادند لباس عزا بپوشند و به درِ مسجد بروند و در آنجا برای حمزه اقامه عزا و ماتم کنند. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله که صدای گریه آنها را شنید، از خانه خویش (که جنب مسجد بود) بیرون آمده (از آنها سپاسگزاری کرد و) فرمود: «به خانه‏های خود بازگردید، خدایتان رحمت کند که به خوبی مواسات خود را انجام دادید»(2).

    پیامبر در شهادت جعفر طیار نیز هم خود گریست و هم برای عزاداران که در خانه او گرد آمده بودند طعام تهیه کرد(3). بنابر روایت ابن سعد، اندوه و افسردگی پیامبر برای شهدای جنگ موته چندان زیاد بود که اصحاب نیز به شدت اندوهگین و افسرده شدند(4).

    هنگامی که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله رحلت کردند، مردم مدینه، از زن و مرد، به گریه و ندبه پرداختند و بنا بر قول عثمان بن عفان «برخی از اصحاب چنان اندوهگین شدند که چیزی نمانده بود به وهم دچار آیند»(5). و بنا بر نقل عایشه زنان به عزاداری پرداختند و به سینه و صورت خود می‏زدند(6).

    در شهادت علی علیه‏السلام فرزندان آن حضرت و مردم کوفه به شدت می‏گریستند(7) و هنگامی که امام حسن علیه‏السلام به شهادت رسید، برادرش محمّد حنفیه مرثیه و نوحه‏سرایی کرد(8).

    با شهادت امام حسین علیه‏السلام و یارانش در محرم 61ق عزاداری وارد مرحله‏ای جدید شد و در گستره‏ای وسیع‏تر از جهان اسلام برگزار گردید، با این تفاوت که دیگر تنها گریه و ندبه برای از دست دادن عزیز یا عزیزان نبود، بلکه از یک سو به ابزاری قاطع برای مبارزه با ستمگران و غاصبان تبدیل شد و از سوی دیگر تبیین‏کننده، حافظ و حامل اسلام راستین گردید. از این رو ائمه طاهرین در اقامه و اشاعه آن از هیچ کوششی دریغ نکردند، چنان که خانواده امام حسین علیه‏السلام همچون زینب و امّ کلثوم و امام سجاد علیه‏السلام برای شهدای کربلا به نوحه‏سرایی پرداختند، به طوری که کوفیان که در قتل امام حسین علیه‏السلام و یارانش نقشی مستقیم داشتند، در کوی و بازار عزاداری می‏کردند.

    سید بن طاووس در این باره می‏نویسد:

    «زنها گیسو پریشان کردند و خاک بر سر پاشیدند و چهره‏های خویش را خراشیدند و سیلی به صورت زدند و فریاد «واویلا» و «واثبوراه!» بلند نمودند. مردها گریستند و موهای محاسن خود را کندند. هیچ موقعی دیده نشده بود که مردم بیش از آن روز، گریه کرده باشند»(9).

    بنابر روایت مقاتل، زنان و مردان قبیله بنی اسد به هنگام دفن اجساد شهدا و بعد از آن نوحه‏سرایی و عزاداری می‏کردند(10) و بنابر روایتی اهل بیت امام حسین علیه‏السلام به عزاداری اشتغال داشتند(11). مردم مدینه هم به ویژه بنی هاشم همین که از شهادت امام حسین علیه‏السلام آگاه شدند به گریه و ندبه‏ای پرداختند که تا آن هنگام کسی ندیده و نشنیده بود(12).

    امام سجاد علیه‏السلام که در دوران خفقان اموی به سر می‏برد، برای حفظ واقعه خونبار کربلا و انتقال آن به نسلهای بعد از ابزار گریه بهره گرفت. از امام صادق علیه‏السلام روایت شده است:

    «زین العابدین علیه‏السلام چهل سال در مصیبت پدرش گریه کرد، در حالی که روزها روزه‏دار و شبها به عبادت بیدار بود و چون وقت افطار می‏رسید، خدمتگزارش آب و غذا در برابر او می‏نهاد و می‏گفت: «آقاجان! میل فرمایید».

    آن حضرت می‏گفت: «چگونه غذا بخوریم، در صورتی که فرزند رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله گرسنه کشته شد؟ و چگونه آب بنوشیم در صورتی که فرزند رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله لب تشنه کشته شد؟» و پیوسته این سخن را می‏گفت و می‏گریست، تا آب و غذا با اشک چشمش مخلوط می‏شد. همواره بر این حال بود، تا از دنیا رفت»(13).

    از عملکرد امام سجاد علیه‏السلام و سفارشهای ایشان و سایر ائمه درباره گریه برای امام حسین علیه‏السلام و یارانش(14) برمی‏آید که برگزاری مجالس عزاداری و گریه از مؤثرترین ابزاری بوده که می‏توانسته با توطئه‏های بنی امیه برای محو آثار مادی و معنوی قیام کربلا مقابله کند. ابو ریحان بیرونی می‏نویسد:

    «بنی امیه در این روز لباس نو پوشیدند و زیب و زیور کردند و سرمه به چشم خود کشیدند و این روز را عید گرفتند و عطرها استعمال کردند و مهمانیها و ولیمه‏ها دادند و تا زمانی که ایشان بودند، این رسم در توده مردم پایدار بود»(15).

    این معنی از زیارت عاشورا نیز معلوم می‏شود: «هذا یومٌ فرحت به آل زیاد و آل مروان بقتلهم الحسین صلوات اللّه‏ علیه».

    بدین‏سان شیعیان بنابر توصیه و تأکید ائمه طاهرین برای بزرگداشت عاشورا و حفظ آثار آن در کربلا از هیچ کوششی فروگذار نکردند، بدان معنی که ایام عاشورا را به سوگواری می‏پرداختند و امام حسین علیه‏السلام و یارانش را در کربلا زیارت می‏کردند. توابین که در سال 65ق قیام کردند، قبل از ورود به صحنه نبرد، به زیارت قبر امام حسین علیه‏السلام و یارانش رفتند و یک روز و یک شب گریه و زاری و تضرع بسیار نمودند، چنان که بنابر نقل طبری، کسی تا آن روز چنان گریه‏ای ندیده بود.

    از روایت ابن قولویه برمی‏آید که در زمان امام صادق علیه‏السلام مردم اطراف کوفه و نواحی دیگر، از زن و مرد، برای زیارت قبر امام حسین علیه‏السلام و یارانش به کربلا می‏رفتند و به قرائت قرآن، ذکر مصائب و نوحه‏گری و مرثیه‏سرایی می‏پرداختند(16).

    در ایام فترت پایان امویان و آغاز عباسیان بر تعداد زائران و عزاداران امام حسین علیه‏السلام و یارانش افزوده شد، چنان که به سرعت کربلا به کانون مبارزه علیه ستمگران تبدیل شد؛ مبارزانی که شیوه جهاد را در مکتب اهل بیت آموخته و از شهدای کربلا الگوهای عملی و عینی انتخاب کرده بودند. این وضع برای متوکل خلیفه عباسی که ضدّ شیعه بود قابل تحمّل نبود؛ از این رو نه تنها دستور به ویرانی مشاهد و قبور شهدا داد (336ه ق)، بلکه به منظور محو آثار آن، سرزمین کربلا را به آب بست و شخم زد و زراعت نمود و مردم را از زیارت منع کرد(17)، امّا از آنجایی که نور خدا خاموش شدنی نیست، متوکل به سزای اعمال خود رسید و کربلا مجددا احیا شد و پناهگاهی برای عاشقان اهل بیت گردید که از اقصی نقاط به آنجا می‏رفتند.

    از منابع برمی‏آید که گروهی از پیروان احمد بن حنبل که خود را سلفیه می‏نامیدند و رهبرشان محمّد بربهاری بود در گذرگاهها کمین می‏کردند و زائران و عزاداران شیعه را مورد آزار و اذیت قرار می‏دادند و این‏از بیانیه خلیفه الراضی باللّه‏ که علیه این فرقه صادر شده به خوبی پیداست. راضی در بخشی از این بیانیه خطاب به آنها می‏نویسد:

    «دیگر ناسزاگویی شما به نیکان است، نسبت دادن شما شیعیان اهل بیت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را به کفر و گمراهی، در کمین نشیتن برای شکنجه و آزار ایشان در هر کوی و برزن، دیگر؛... بدگویی شما از زیارت کردن گور پیشوایان صلوات اللّه‏ علیهم و سرزنش کردن زائران و بدعتگذار نامیدن ایشان است»(18).

    این بیانیه، حاکی از این است که گرچه در نیمه اول قرن چهارم، خلفا بر خلاف عهد متوکل، محدودیتهایی برای شیعیان در انجام مراسمشان قائل نبودند، لیکن دیگر فرق مسلمانان به ویژه حنابله به آزار و اذیت آنها می‏پرداختند و احتمالاً این وضع تا سلطه آل بویه بر بغداد (332ق) ادامه داشت و از آن پس که شیعیان به سبب حاکمیت آل بویه قوت گرفتند گر چه باز هم به سبب اکثریت اهل سنت در بغداد برای برگزاری مراسم عزاداری با مشکلاتی روبه‏رو بودند با حمایت حکومت، مراسم عزاداری را به صورت علنی در کوچه و بازار انجام می‏دادند.

    آگاهی مردم ایران از واقعه کربلا

    متأسفانه مورخان از بازتاب واقعه کربلا در شهرهای ایران اطلاعی نمی‏دهند، جز اینکه مؤلف تاریخ سیستان می‏نویسد:

    «چون این خبر به سیستان آمد، مردمان سیستان گفتند نه نیکو طریقتی برگرفت یزید که با فرزندان رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله چنین کردند، پاره‏ای شورش اندر گرفتند»(19).

    به احتمال زیاد طبق معمول، یزید خبر این پیروزی را به سرتاسر امپراتوری جهت آگاهی والیان ارسال کرده است و شاید واکنشهایی هم صورت گرفته که خبر آن به ما نرسیده است. طبری از شورش مردم ری به رهبری فرخان رازی به سال 64ق خبر می‏دهد(20)، ولی گمان نمی‏رود که این قیام در ارتباط با واقعه کربلا باشد، ولی عکس العمل گسترده مردم ایران را می‏توان در قیام مختار مشاهده کرد. بنابر روایت دینوری حدود بیست هزار تن از سپاهیان او موالی ایرانی بودند(21). قیامهای علویان به‏ویژه زید بن علی و فرزندش یحیی و ارتباط مردم ایران با آنها به ویژه خراسان، گرگان و ری، از دیگر مواردی است که ایرانیان را با واقعه کربلا آشنا کرد(22). نقش داعیان عباسی در آگاهی ایرانیان از جنایات بنی امیه را نمی‏توان نادیده گرفت، آنها برای برانگیختن احساسات مردم، فهرستی از مظالم بنی امیه را نسبت به خاندان پیامبر تهیه کرده که در رأس آنها واقعه کربلا بود و به آگاهی آنها می‏رساندند

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام, مقاله در مورد تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام, تحقیق درباره تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام, مقاله درباره تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت