«الذین ان مکناهم فىالارض اقامواالصلوه و اتواالزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عنالمنکر و لله عاقبه الامور» (1)
اینها (یاران خدا) کسانى هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز بر پا مىدارند و زکات مىپردازند، و امر به معروف و نهى از منکر مىکنند و پایان همه کارها از آن خداست.
دراین آیه، سخن از برنامه هاى عملى یاوران خداست که اگر در زمین قدرت پیدا کنند، اجراى احکام الهى را سرلوحه برنامه هاى خود قرار مىدهند و با بر پایى نماز به خودسازى مىپردازند، و با پرداخت زکات مشکل اقتصادى جامعه را، حل مىکنند و با امر به معروف و نهى از منکر از جامعهاى سالم و خداپسند برخوردار مىگردند.
در اینجا به بررسى آیه مىپردازیم:
1. موقعیت آیه: قبل از این آیه، خداوند مطالبى درباره دفاع از مظلومان در برابر ظالمان و قدرت خود بر یارى آنها را بیان کرده، سپس در فایده دفاع مىفرماید: اگر دفاع نباشد، عبادتگاههاء و مساجدى که در آن یاد خدا مىشود، از بین مىرود و در پایان تاکید مىکند کسانى که خدا را یارى مىکنند، خداوند نیز آنها را یارى مىکند. چون او قوى و نفوذ ناپذیر است و هنگامى که با یارى خداوند پیروز و حاکم زمین شوند، اجراى احکام الهى را سرلوحه برنامه خود قرار مىدهند و دین الهى را حاکمیت مىبخشند.
2. برنامه عملى یاوران خدا: اینها پس از پیروزى، همچون خودکامگان، غرور مستى و دنیاطلبى را شیوه خود نمىکنند تا اینکه خود طاغوت جدیدى شوند; بلکه زندگى صالحانه توام با اصلاح خود و جامعه را به ارمغان مىآورند و بدین طریق حکومت مورد رضایتخداوند را فراهم مىسازند. برنامههاى اصلى اینها در سه امر خلاصه مىشود:
الف) بر پا داشتن نماز: اولین برنامه حکومت مورد پسند خداوند، حاکمیت توحید و ایجاد روح معنویت و تزکیه نفس است که راه را براى کمال نفسانى انسان هموار مىکند. البته، مراد نمازى است که به خاطر رعایت تمام شرایط ظاهرى و معنوى، انسان را از فحشا و منکرات باز دارد و مقبول حضرت حق، جل و علا، واقع شود. چنین نمازى اطاعت، خشیت و تقواى الهى را در همه شؤون زندگى فراهم مىسازد و نتیجه آن کامیابى و رستگارى است.
چنانکه مىفرماید:
«و من یطعالله و رسوله و یخشالله و یتقه، فاولئک همالفائزون.» (2)
هرکس خدا و رسولش را اطاعت کند و از خدا بترسد و پرهیزگارى پیشه کند; پس آنها رستگارانند.
ب) پرداخت زکات: پرداخت زکات از دو جنبه ارزشمند است:
1. همدلى و همراهى با مردم و زدودن فقر و اصلاح اقتصادى در جامعه;
2. زدودن حرص، بخل و مال پرستى از وجود انسانها و جایگزینى روح ایثار و همدردى; تا بخل در درون انسانهاست راه سعادت و رستگارى به روى آنها بسته است:
«و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون». (3)
و هر کس جان خود را از بخل حفظ کند، او رستگار است.
بنابراین، پرداخت زکات هم وسیلهاى براى رستگارى و کمال نفسانى است و هم عدالت اجتماعى را گسترش مىدهد. امام صادق، علیهالسلام، مىفرماید:
«زکات براى این قرار داده شده تا ثروتمندان امتحان شوند، و کمکى براى فقرا باشد. اگر مردم زکات اموال خود را مىپرداختند، هیچ مسلمانى فقیر و محتاج نبود و مردم با این زکاتى که خدا براى [استفاده] فقرا واجب کرده، بىنیاز مىشدند و مردم، فقیر، محتاج، گرسنه و عریان نمىشوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان... سوگند مىخورم به کسى که مردم را خلق کرد و روزى را گسترش داد، هیچ مالى د رخشکى و دریا تلف نمىشود مگر به خاطر ترک زکات... و محبوبترین مردم به خدا کسى است که در بخشندگى سخىترین مردم باشد، و سخى ترین مردم کسى است که در آنچه که خداوند از اموالش بر مؤمنان واجب کرده، بخل نورزد». (4)
در حکومت صالحان، زکات، هم به همان صورتى که خداوند واجب کرده، پرداخت مىشود، و هم به مصارف واقعى خودش مىرسد; و در نتیجه هم نفس انسان پاک مىشود و هم اقتصاد سالمى بر جامعه حکمفرما مىگردد.