کلیه خاکهای سطح زمین در نتیجه متلاشی شدن و خورد شدن سنگهای قبر جامد زمین بوجود می آیند, این تغییر حالت یعنی تبدیل سنگ به خاک به دو طریق یکی طریق یکی طریق فیزیکی و دیگری طریق شیمیائی صورت می گیرد.
در طریق فیزیکی عمل گرمی و سردی هوا موثر می باشد چه گرما سخت و سرمای شدید مخصوصا یخبندان موجب انبساط و انقباض سنگها شده باعث تلاشی سنگها و تبدیل آن به خاک می گردد, هر چه اتلاف درجه گرما و سرما شدید باشد این تبدیل بسرعت انجام می شود در طریق شیمیائی آبها موجب شستشو و نفوذ در شکاف سنگ ها شده ضمن حل مواد محلوله در خارج و داخل شکافها باعث متلاشی شدن سنگ و تبدیل آن به خاک می گردند. چنانچه در مناطق مجاور دو قطب بعلت سرمای فوق العاده اثر شیمیائی آبها فوق العاده کم است ولی در مقابل متلاشی سنگها در اثر اختلاف درجه گرما و سرما مخصوصا" یخبندان بسرعت صورت می گیرد. در مناطق استوائی بعلت وجود رطوبت و آب فراوان عمل شیمیائی فوق العاده می باشد نتیجه فعل و انفعال شیمیائی شدید آنست که کلیه املاح و ترکیبات خاک پس از متلاشی شدن شسته شده در صورت قابل نفوذ بودن خاک به طبقات زیرین زمین منتقل می گردند.
در ایران آب و هوای گرم و مرطوب سواحل دریایی خزر بیشتر باعث تخریب شیمیائی و شستشوی مواد و حمل آن از قسمتهای سطحی به قسمتهای تحتانی می گردند برعکس در مناطق خشک و نیمه خشک جنوبی و شرقی بعلت زیاد بودن اختلاف درجه حرارت تخریب بیشتر فیزیکی است.
الف- تغییر و تکامل خاکها
خاکهائی که بدو طریق فوق بوجود می آمده اند. بندرت در محل خود باقی می مانند بلکه اغلب وسیله فرسایش (آب- باد- یخ) به محل دیگر منتقل می شوند که در اینصورت است خاکها یا انتقالی هستند یا محلی.
منظور از خاک محلی خاکی است که پس از تشکیل در محل ایجاد خود باقی مانده و بجای دیگر منتقل نشده باشد, این نوع خاکها معمولا" زیاد حاصلخیز نمی باشند و بطور کلی بدرد زندگی انسان نمی خوردند مانند خاکهای مناطق قطبی چون خاکهای این مناطق بعلت مستور بودن غالب ایام سال در زیر برف و یخ و عدم تحرک, بیشتر در ردیف خاکهای محلی بشمار می روند. بدرد کشاورزی نمی خورند, به همین جهت زندگی نبات و حیوان و انسان در این مناطق بزحمت امکان پذیر می باشد.
در مقابل خاکهای انتقالی چون این دسته از خاکها همین که از جائی به جای دیگر انتقال یافتند قهرا" با خاکهای دیگر مخلوط می شوند بعلاوه در حین انتقال بقایای حیوانات و نباتات مرده و یا مواد آلی را که در مسیر واقعند با خود همراه می برند این دسته از خاکها از نظر کشاورزی و زندگی انسان فوق العاده اهمیت دارند. بهترین نمونه این خاکها را در مناطق معتدل می توان یافت چون در این مناطق مقتضیات جغرافیائی برای ایجاد خاکهای مخلوط و رسوبی حاصلخیز از مناطق دیگر زمین مستعدتر است زیرا در این نواحی کلیه عوامل موثر در تشکیل خاک از قبیل عوام فیزیکی و شیمیائی و یا آلی با اعتدالی که مخصوص اقلیم این نواحی است دست به دست هم داده بهترین و حاصلخیزترین خاکهای زمین را فراهم ساخته اند .
خاک های انتقالی بیشتر در جلگه ها و بستر روخانه ها دیده می شود و به همین دلیل است که مهمترین مرکز کشاورزی دنیا و بهترین مراکز اجتماعات بشری و فعالیتهای اقتصادی و جامعه های کشاورزی در این قبیل مناطقند و در ایران جلگه حاصلخیز و پربرکت خوزستان و جلگه های آباد و معمور سواحل دریای خزر را برای نمونه می توان نام بد.
خاکهای زمین را می توان از نظر ساختمان به سه نوع شنی- رسی- مخلوط تشخیص داد, خاکهای شنی و رسی بعلت قابلیت نفوذ فوق العاده آنها و عدم استعداد کافی جهت نگاهداری آب چون مناطق مرکزی ایران از نظر اقتصادی و انسانی اهمیتی ندارند در مقابل در خاکهای مخلوط است که انسان می تواند جامعه های کشاورزی و اجتماعات معتبر بوجود آورد بهترین نمونه آنرا در ایران می توان در کوهپایه های سواحل دریای خزر و در دلتاهای رودخانه ها خصوصا" دلتای رود کارون یافت.
جنس خاکهای زمین تا میزان قابل توجهی بستگی به نوع عمل فرسایش دارد چنانچه نتیجه عمل سیلابهای تند و رودخانه های پر شیب ایجاد خاکهای شنی و حاصل کار جریانات کند تولید خاکهای رسی و نرم است.
مواد مختلفی که خاک را بوجود می آورد ترکیب خاک را مشخص می سازد خاکهائی که به رنگ سیاه است مواد نباتی و یا کربنی زیاد دارند و خاکهائی که قهوه ای یا قرمز رنگند حاوی مقدار زیاد اکسید آهن می باشند. خاک سیاه بعلت مواد آلی که در ترکیب آن موجود است چون برای رشد سریع اغلب نباتات مفید می باشد بر سایر خاکها رجحان دارد.
ریزی و درشتی خاک ساختمان آنرا تشکیل می دهد نوع ساختمان خاک در خاصیت آن موثر است بدین معنی که اگر ذرات خاک درشت باشد آب را در خود نگاه نمی دارد یا اگر بسیار ریز و فشرده باشد آب در آن با کمال آسانی رسوخ پیدا نمی کند. بهترین خاکها آنست که آب را خود جذب نماید. و خوب آنرا نگاه دارد. در اغلب موارد قابلیت تولیدی خاک و مفید بودن آن برای کشت و زرع و همچنین قابلیت نگهداری رطوبت آن با ساختمان خاک رابطه مستقیم دارد از این رو اطلاع درباره خاک و مطالعات جغرافیائی آن اهمیت زیاد دارد چه موقعیت کشاورزی نتیجه مستقیم ترکیب و حاصلخیزی خاک می باشد.
ب- عوامل تخریب خاکها
دو عامل بیش از هر چیز در تخریب خاکها موثر است:
یکی عامل طبیعی (فرسایش وسیله آب و باد) دیگر عامل انسانی. در مورد اول فرسایش وسیله آب همانطور که فراوانی و کثرت آب در جلگه ها سبب آبادانی و توسعه کشت و کار می گردد در ارتفاعات موجب فرسایش خاک و حمل آن به نقاط پائین شیبها می شود و یا در اراضی قابل نفوذ سبب رسوخ املاح خاک در داخل زمین می گردد.آب به همان نحو که برای جلگه ها رحمت است برای دامنه ها و ارضی بیگیاه موجب زحمت می باشد.
در ارتفاعات و شیبهای خالی از پوشش گیاهی رگبارهای بهاری موجب جاری شدن سیلابهائی می شوند که مقادیر معتنابهی از خاک دامنه ها را شسته به قسمت پائین دامنه ها حمل می کنند تا جائیکه در نواحی کوهستانی کم پوشش گیاهی ایران به مرور زمان فرسایش باران خاک زراعتی را از قسمتهای مرتفع به طرف دره ها حمل کرده خاک زراعتی در دامنه ها کم شده است و بجای خاک صخره های سنگ ظاهر گشته است این وضع سبب شده که در دره ها غالبا" خاکهای نرم رسوبی (بافت ریز) یافت می شود که وسیله باران یا سیل از قسمتهای مرتفع به آنجا برده شده است, دامنه های بی درخت و پوشش گیاهی بیشتر در معرض خطر فرسایش آب قرار دارند.
گیاه نه تنها در تشکیل و تکامل خاک موثر است بلکه در حفظ و نگاه داری خاک تاثیر بسیار دارد. در مناطق خشک و کم آب ایران بخصوص در جنوب و جنوب شرقی که سطحهای وسیعی از زمین فاقد پوشش گیاهی می باشد خاکها هم بوسیله آب و هم بوسیله باد بشدت فرسایش می یابند, فرسایش وسیله آب چون زمین لخت و بافت خاکها ریز است سیلابهای عظیمی که از کوههای حاشیه ای بداخل دشت لوت جاری می شوند خاک را بشدت شسته با خود به نقاط پست تری می برند, در صورتی که در مناطق شمالی مانند دامنه های البرز که تقریبا" همه جا را گیاه پوشانده با آنکه بارندگی زیاد است معهذا خاک کمتر در معرض فرسایش قرار می گیرد. زیرا پوشش گیاهی انبوه, خاک را در مقابل تاثیر فرسایشی آب حفظ می کند فقط در مناطقی که شیب زمین بسیار زیاد و پوشش گیاهی بعلت از بین رفته خاک فرسایش یافته است. در اراضی قابل نفوذ فرسایش وسیله آب خاکهای سطح زمین را شسته ضمن عمل شیمیایی املاح مفید را در خود حل نموده بداخل می برد و خاکهای سطحی را بی حاصل می سازد.