اوضاع سیاسی آذربایجان دردوران خلفای راشدین(11-41ه.ق)
در بحث آذربایجان در دوران خلفای راشدین به دوره سه تن ازخلفا پرداخته می شودبدین صورت که این بخش اواخر خلافت عمر ودوران عثمان وعلی (ع) رادربرمیگیرد چراکه آذربایجان دردوره عمر فتح شد.
پس ازرحلت پیامبر (ص)،ابوبکردرجریان سقیفه به عنوان نخستین خلیفه به خلافت رسیدوبنابه وصیت او، عمربن خطاب به خلافت رسید دوره ده ساله خلافت عمر فراز ونشیب های زیادی داشت وقسمت اعظم خلافت عمر متوجه فتوحات شد دوره طلایی فتوح اسلام بود. عمربه دست یک ایرانی که نامش ابولولو فیروز بود درسال 23ه به قتل رسید.(طبری،***)
قتل اوسرآغاز یک رشته نابسامانی ها وآشوب هاشدپس ازاو عثمان درشورایی شش نفره به خلافت رسید وسپس درسال35 هجری به دست شورشیان به قتل رسید(ابو علی مسکویه،1/417)، سپس مردم بااجبار علی (ع) رامجبوربه قبول خلافت نمودند وعلی (ع) درسال 40هجری به شهادت رسیدند.
آذربایجان دراین دوره به جهت اینکه منطقه وولایات ثغرنشین بود مورد توجه واهتمام خلفا قرار می گرفت به جهت همسایگی باخزر ها ومناطق ارمنی نشین شمال آذربایجان ونیز رقابتی که خلافت اسلامی باامپراطوری روم داشت این منطقه راازاهمیت ویه ای برخوردار ساخته بود خلفای راشدین درانتخاب والی این منطقه نهایت دقت رابه خرج می دادند واگر خطایی ازاومشاهده می کردند بلافاصله عزل می کردند.
پس ازفتح آذربایجان خدیفه بن الیمان به دستور عمر ازحکمرانی آذربایجان عزل شد وعمر عتبه فرقد سلمی راجانشین اوکرد. عتبه به اردبیل که درآن زمان مرکز وکرسی آذربایجان بود، وارد شد ودرآن زمان نواحی چندی ازآذربایجان سرپیچی کرده بودند که عتبه بن فرقد مجددأ بااینان نبردکرد وپیروزشد(بلاذری،485).
درسال 23ه که سال کشته شدن عمربود، عامل عمر درآذربایجان عتبه بن فرقدسلمی بود عثمان بلافاصله پس ازبه دست گرفتن امور خلافت عتبهراعزل نموده وولید بن عقبه بن ابی معیط راکه ازبستگان خودبود به حکمرانی آذربایجان منصوب کرد. مدتی ازحکمرانی اونگذشته بود که مردم آذربایجان سربه شورش برداشته وفرمانبرداری از ولید راپذیرفتند ولیدباسپاهی گران باشورشیان به مقابله پرداخت وشورشیان راسرکوب کرد وآنها رابه تسلیم واداشت. همین که شورشیان خودرانزدیک شکست دیدند ازولید طلب صلح کردند واین صلح درسال 25ق صورت گرفت. به دنبال صلح وآرام شدن قیام مردم، ولیدبه دستور عثمان آذربایجان رابه قصد کوفه ترک کرد واشعث بن کندی راجانشین خویش قرارداد.(همو،46-459).
اشعث بن قیس کندی دراوایل خلافت حضرت علی(ع) امارت آذربایجان راداشت، علی(ع) به بعضی ازامرا وحکام نامه نوشت وبه بیعت فراخواند که یکی از آنها اشعث بن قیس عامل آذربایجان بود. درآن نامه عنوان کردند که مااعتقادی عظیم به تو داشتیم لکن سخنانی ازتوبه ما اطلاع داده اند وحرکاتی کرده ای که مابدان مطلعیم. به دنبال آن حضرت وی رامورد بخشش قرارداده وجریان کشته شدن عثمان رابه اوبیان نموده واعلام کرد که باتعجیل هرچه تمامتر به جانب حضرت بشتابد دراین نامه حکومت آذربایجان راامانتی شمرده دردست اشعث واوراامانتدار آن عنوان کرده اند ودرپایان این نامه علی(ع) قول حکمرانی آذربایجان رابه اشعث داده است(ابن اعثم،456).
اشعث موقعی که نامه حضرت علی(ع) رادریافت نمود ابتدا می خواست ازآذربایجان رهسپار شام شود وبه معاویه بپیوندد وشاید ازعقوبت وبازخواست علی(ع) می ترسید امابه تشویق پسرعمویش به سوی شام نرفت چراکه پسرعمویش درخدمت علی (ع) بود واورا به بیعت باعلی(ع)تشویق کرد وباعلی(ع)درکوفه بیعت کرد(همو،459-458).
نحوه اداره آذربایجان دردوران خلفای راشدین ازطریق فرستادن والیان ازمدینه وزمانی ازکوفه صورت گرفته است درزمان عمروعثمان فرماندار کوفه مستقیمأازناحیه خودخلفامنصوب می شد. وحکمران آذربایجان باسفارش خلفا وبه واسطه والیان کوفه انتخاب می شد وبه منطقه اعزام می شد. درزمان علی(ع)حکام نواحی مستقیمأ توسط خود خلیفه انتخاب ومنصوب می شد.غالبأ حکام آذربایجان، ارمینیه رانیز درقلمرو خودشان داشتند.
نواحی سرحدی مثل آذربایجان دردوره ساسانی از استقلال برخوردار بودند واین نواحی مستقل اختیارات و مسئولیت هایی رابرای بقای خود وحفظ استقلال داشته است امادردوره خلفای راشدین، آذربایجان مستقیمأ زیرنظرخلفااداره می شد(ابو یوسف،175)
اوضاع اقتصادی وتجاری آذربایجان دردوران خلفای راشدین
آذربایجان ازلحاظ اقتصادی دارای اهمیت بود، مخصوصأ دردشت مغان دامداری وتولید محصولات مختلف کشاورزی امکان پذیربود اعراب به دنبال فتح آذربایجان به منظور سکونت به آنجا روی آوردندو زمین های وسیعی راخریدند وکشاورزان آنجارا رعیت خودقرار دادند(ابو یوسف،40)
از راه های آذربایجان درزمان خلفا یکی راه بزرگ شمالی بود که ازشاهراه خراسان درهمدان منشعب می شد وبه سیسرمی رفت وازآنجا به برزه درآذربایجان درشصت میلی جنوب دریاچه ارومیه می رسید وآنجادو شعبه می شد ازسمت راست راه اصلی ازمراغه درخاور دریاچه به تبریز می رفت وآنجا به طرف شرق پیچیده ازراه سر اوبه اردبیل می رسید وشعبه سمت چپ که دربرزه منشعب شده بود درمغرب دریاچه امتداد یافته به شهر ارومیه وسپس به خوی می رسیدوازآنجا به نخجوان وازآنجا به دبیل کرسی ارمنیه می رفت همچنین ازتبریز راهی بود که ازمرند وازآنجا به ارجیش وازآنجا به خلاط درکناره باختری دریاچه وان می رفت ازاردبیل سمت شمال راهی بودکه ازولایات موغان گذشته وبه ورثان می رسید ودرآنجا رود ارس عبور می کرد وبه بردعه می رفت(یعقوبی،البلدان،46؛ابن خرداذبه،119).