مقدمه
توسعه اقتصادی نیازمند سرمایه گذاری در بخشهای مختلف اقتصادی است. جهت اجرای پروژه های اقتصادی نیازمند تأمین منابع مالی هستیم.
یکی از روشهای تأمین منابع مالی لازم برای سرمایه گذاری، پس انداز ملی است. اما در اکثر کشورهای در حال توسعه، به واسطه پایین بودن سطح درآمدها، حجم پس انداز ملی بسیار ناچیز است. در صورتیکه پس انداز صورت پذیرد، غالبا صورت غیر اقتصادی دارد و به تشکیل سرمایه نمی انجامد.
روش دیگر تأمین منابع مالی، جلب سرمایه گذاری خارجی است. در سرمایه گذاری خارجی به جای تولیدات، عمدتا عوامل تولید از قبیل سرمایه (پول و ماشین آلات)، تکنولوژی، سیستم های مدیریت هستند که از مرزهای اقتصادی عبور می کنند.
ما در این مقاله سعی می کنیم با طرح و بسط موضوع جلب سرمایه گذاری مستقیم خارجی (Foreign Direct investment)، اهمیت و نقش آن در رشد اقتصادی، افزایش تولید، ایجاد اشتغال، ارتقاء دانش تکنولوژی یک کشور و نیز اثرات و امتیازهای مثبت آن را معرفی نماییم. در عین حال امیدواریم شرایط لازم جهت پرداختن به موضوع FDI در کشور سریع و در عین حال عمیق فراهم گردد و این جز با همت اساتید، محققان و دانشجویان علم اقتصاد میسر نخواهد بود.
در سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI)، منابع مالی و بخصوص غیر مالی به صورت بخش عمده ای از مالکیت واحدها جابجا می شوند. در این شرایط ضرورت حضور سرمایه دار در بازار و کنترل مستقیم سرمایه گذاری توسط او ایجاب می شود.
با یک بررسی تاریخی، در کشورهای توسعه یافته در دهه 70 و 80 ، مشاهده میشود که مشکلات ناشی از افزایش هزینه های تولید (همچون انرژی و دستمزدها)، مالیات، مقررات اضافی در خصوص تولید، تجارت بین الملل و بویژه واردات بعضی از شرکتها را بر آن داشت که به جای تولید داخلی و صادر کردن کالا و خدمات، به صدور عوامل تولید از قبیل: پول، ماشین آلات و ابزارهای تولید، تکنولوژی و مدیریت و ... روی آورند. اینها زمینه پیدایش روانه FDI را نشان می دهد.
در دهه 80 ، از مجموع میلیاردها دلار روانه FDI ، کشورهای در حال توسعه حدود 40% آن را جذب کردند. این کشورها بعداً به کشورهای تازه صنعتی شده (ببرهای آسیا) شهرت یافتند. کره جنوبی، تایوان، هنگ کنگ و سنگاپور.
ما در دهه 90، شاهد پیوستن گروهی دیگر از کشورها از جمله هند، مکزیک، مالزی، ترکیه و تایلند و ... بوده ایم.
(1-1) طبقه بندی نگرش به موضوع سرمایه گذاری خارجی
در مورد سرمایه گذاری خارجی ایدئولوژیهای سیاستی مختلفی وجود دارد و این از دیر باز یکی از موضوعات بحث انگیز بوده است. این دیدگاههای ایدئولوژیک را می توان به دو گروه بندی افراطی و دیدگاه سومی که در بینابین قرار می گیرد طبقه بندی کرد.
دیدگاه رادیکال نسبت به سرمایه گذاری خارجی بیانگر آن است که موجب غارت منابع کشور، نفی حاکمیت و استقلال ملی، ایجاد وابستگی و ... می باشد. در پاره ای موارد معتقدند ویژگی های فرهنگی منحصر به فرد کشور را ویران می سازد. و به طور کلی افراد طرفدار این دیدگاه موضوع FDI و پرداختن به آن را به طور کلی رد می کنند.
دیدگاه طرفدار بازار آزاد متکی به آرمان اقتصاد در عرصه تجارت است و هیچ مانعی را در نظر نمی گیرد. می گوید همه فعالیتها خوبند و جریان باید آزاد باشد.
دیدگاه سوم، که برداشت پراگماسیتی از سرمایه گذاری خارجی و فاصله FDI دارد، معیار تحلیل هزینه فایده 1(CBA) را در رد یا پذیرش سرمایه خارجی در نظر میگیرد.
2 منبع اصلی تأمین و فواید و عیوب احتمالی FDI (از منظر میزبان)
(1-2) منبع اصلی تأمین FDI:
مهمترین منبع اصلی تأمین FDI ، بنگاهها و شرکتهای متعلق به کشورهای صنعتی می باشد. بگونه ای که 2Triad (ژاپن، آمریکا و اتحادیه اروپا) و انگلیس، 3TNCs (شرکتهای فرا ملیتی) سهم عمده ای از موضوع روانه FDI را به خود اختصاص داده اند.
در نظریه « سانتوس» وابستگی صنعتی تکنولوژیکی که در دوره پس از جنگ جهانی دوم پدید آمد، ناشی از گسترش شرکت های چند ملیتی دانسته شده است. به عقیده وی شکل جدیدی از وابستگی در حال توسعه است و تحت تأثیر بازارهای کالا و سرمایه قرار دارد. از این گذشته، نظریه های مبتنی بر بازارهای ناقص بر نقش ساختار بازارها و ویژگی بنگاهها در سرمایه گذاری خارجی تأکید دارند و استدلال می کنند که وجود شرکت های چند ملیتی زاده وجود بازارهای ناقص یا نقص بازارهاست.
در نظریه «ورون» به این نکته تأکید شده است که، چون شرکتهای چند ملیتی بودجه بیشتری صرف کارهای تحقیقاتی می کنند، تولیدشان دارای کیفیت بالاتر و تکنیک های تولیدی پیچیده تری است. از عوامل «بهره مندی از منابع بیشتر، یعنی فراوانی سرمایه در مقابل کار» و «سطح درآمدهای بالاتر» و «رقابت» به عنوان مهمترین عوامل به وجود آورنده این نظریه نام برده شده است.
شرکت های چند ملیتی عمدتاً به یکی از دلائل زیر در یک کشور سرمایه گذاری می کنند:
1 سرمایه گذاری به منظور صدور، که غالبا هدف از آن، استخراج منابع و تولید در کشور محل سرمایه گذاری و فروش محصول از طریق کانال های توزیع پیشرفته خود میباشد.
2 سرمایه گذاری به منظور بسط بازار.
3 سرمایه گذاری به تشویق دولت سرمایه پذیر.
(22) فواید FDI:
1 تأمین منایع ارزی پروژه های بزرگ صنعتی، عمرانی و ...
2 انتقال تکنولوژی جدید
3 الحاق به اقتصاد جهانی و تقویت بازار رقابتی
4 ایجاد مشاغل جدید
5 بهبود روشهای مدیریت و ارتقاء دانش سازماندهی
6 بهبود تراز پرداخت، دسترسی آسان به بازار صادرات و تسهیل صدور کالاهای میزبان
7 ارتقاء کیفیت تولیدات، تحت تأثیر قرار دادن سایر بخشهای اقتصادی.
(3-2) عیوب احتمالی FDI: (از منظر میزبان):
1 ترس از دست رفتن حاکمیت ملی و استقلال و به تبع آن ایجاد وابستگی
2 آثار منفی روی حساب جاری در صورتیکه همه امکانات تولید از خارج وارد شود.
3 تهدید تولید داخلی
4 در بعضی کشورها FDI موجب افزایش کسری تراز پرداختها گردیده.
5 FDI پراکندگی درآمدها در زمینه توزیع درآمد منجر شده است.
در سال 1980 کشورهای در حال توسعه فقط 26 درصد از کل FDI را دریافت داشتند، درحالیکه این سهم در سال 97 به 37 درصد افزایش یافت.
6 FDI درپاره ای موارد نه تنها مکمل پس انداز نبوده است، بلکه جانشین آن شده است.
7 ارزش افزوده خیلی کم ناشی از انتقال فرایندهای جزئی تولید.
3 شرایط لازم برای جلب سرمایه گذاری خارجی
به طور کلی جذابیت کلی یک کشور در جلب سرمایه گذاری خارجی نقش بسزایی ایفا می نماید. در ذیل تعدادی از عوامل مؤثر بر جلب سرمایه گذاری ارائه می گردد.
1 ثبات سیاسی و اقتصادی: ثبات قوانین و مقررات، اطمینان از جان و مال
2 درجه باز بودن اقتصاد: تحقیقات نشان می دهد که رابطه مثبت و معنا داری بین حجم سرمایه گذاری مستقیم خارجی جذب شده و درجه باز بودن اقتصاد و ثبات سیاسی وجود دارد.
3 شفاف بودن قوانین و مقررات: تصویر واضح مقررات مربوط به مالکیت، مقررات ارزی، تضمین اصل و سود سرمایه، قوانین مالیاتی مقررات صادرات و واردات، نقش مهمی در جلب سرمایه های خارجی دارد.
4 تأسیسات زیر بنایی (inffrastructures): شامل راهها، بنادر، سیستم های ارتباطی، صنایع عمومی
5 عملکرد اقتصادی یک کشور و به طور کلی کارایی کشور میزبان
شرکتهای فراملیتی TNCs به هزینه های تولید و برخورداری از امکانات زیر بنایی اهمیت خاصی می دهند.