مقدمه
اضطراب اجتماعی پدیده ای نسبتا رایج در نخستین سالهای نوجواتی است و پژوهش حاضر به بررسی مقایسه میزان کارایی رو ش جرات آموزی توام با بازسازی شناختی انجام گرفته است . مواد و روشها : به منظور انجام این مطالعه 26 نفر از دانش اموزان 14 – 12 ساله دختر که دارای اضطراب اجتماعی بر اساس ملاکهای تشخیصی اضطراب اجتماعی بودند و بر اساس ویژگیهای جمعیتی همتا سازی شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند . پیش از شروع مداخله ازمودنیها بوسیله مقیاس اضطراب مدرسه و مقیاس ترس از ارزیابی منفی و مقیاس تنهایی و مقیاس جرات ورزی و مقیاس تعامل اجتماعی از دیدگاه معلم و نیز مصاحبه مورد ارزیابی قرار گر فتند . سپس ازمودنیها در این تحقیق بطور تصادفی به دو گروه درمانی و یک گروه شبه درمان تقسیم گردیدند و بلا فاصله پس از درمان و 1 و 3 ماه بعد از درمان ارزیابی مرحله دوم و سوم و چهارم با استفاده از همان ابزار انجام گرفت .ونهایتا از طریق شیوه های اماری نتایج تجزیه و تحلیل و به مقایسه گروهها پرداخته شد . یافته ها : نتیجه مطالعه نشان داد روش جرات اموزی و جرات اموزی توام با بازسازی شناختی نسبت به شبه درمان ( مطالعه و خواندن کتاب داستان ) برتری داشته و کاهش معنی داری در شیوع علایم غیر. (P < 0.05) طبیعی اضطراب اجتماعی بعد از مداخله نسبت به زمان قبل از آن وجود دارد نتیجه گیری : با توجه به نتایج حاصل استفاده از روش جرات آموزی و روش جرات آموزی توام با بازسازی شناختی بر کاهش اضطراب اجتماعی موثر می باشد . گر چه برتری جرات اموزی توام با بازسازی شناختی با جرات اموزی در کاهش اضطراب اجتماعی تایید نشد . از این رو به کارگیری این روشها ( جرات اموزی و جرات اموزی توام با بازسازی شناختی ) بر کاهش مشکلات اضطراب اجتماعی در بین نوجوانان بالاخص در مدارس پیشنهاد می گردد..
کم رویی، اضطراب اجتماعی
بسیاری از محققان و متخصصان، ریشه ی اصلی کمرویی را در ترس یا اضطراب اجتماعی ( SOCIAL ANXIETY) می دانند. بنابراین لازم است اشاره ی مختصری به اضطراب و اضطراب اجتماعی داشته باشیم.
اضطراب
اضطراب از نظر روان شناسی و روان پزشکی یعنی «ناآرامی، هراس و ترس ناخوشایند و فراگیر با احساس خطر قریب الوقوع که منبع آن قابل شناختن نیست» به سخن دیگر اضطراب یک پاسخ طبیعی در مقابل هر نوع تهدید یا فرآیندی آگاه کننده و اخطاری به فرد درباره ی یک خطر یا موقعیت ضربه آمیز است. الگوی پدیدآیی اضطراب در موجود زنده امری است کاملاً فطری و در حد متعادل آن نیروی محرکی برای بسیاری از اعمال و رفتار انسان و ضرورتی برای بقای حیات و صیانت نفس، تلاش و حرکت و آمادگی برای مقابله با تهدیدها و خطرهای طبیعی و اجتماعی به شمار می رود. اما زمانی که نگرانی های فرد نسبت به مسایل مختلف به طور فراگیر فزونی یابد، به تدریج شاهد بروز اضطراب مرضی خواهیم بود. ریشه اضطراب درونی و روانی است و در مراحل رشد شخصیت پدیدار می شود و همان گونه که ذکر شد پاسخی برای تهدیدی ناشناخته و نامشخص و دارای جنبه ی تعارضی و غالباً مزمن است.
اضطراب اجتماعی نتیجه ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت های مختلف اجتماعی. به دیگر سخن ، فردی که دچار اضطراب اجتماعی است هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می ورزد. برداشت یا تصور شخص از موقعیت های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزشیابی قرار گیرد، می تواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می کند در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیتش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد و یا ممکن است طوری رفتار کند که مورد تحقیر دیگران واقع شود و در فشار و مخمصه قرار گیرد.
هنگامی که چنین اضطرابی بر وجود فرد مستولی شود، اعتماد به نفس کاهش می یابد، قدرت نگرش واقع بینانه و برقراری ارتباط متقابل با دیگران به حداقل می رسد و احساس تنش یا ناتوانی در تنش زدایی، افسردگی ، ناآرامی و بیقراری، گریز از ارتباطات معمول اجتماعی و دل مشغولی های مفرط، شخصیت فرد را فرا می گیرد.
در تعدیل اضطراب، عوامل بسیاری از جمله نحوه ی نگرش یا بازخورد فرد، باورهای قلبی، ارزش ها و اعتقادات دینی و تربیت خانوادگی و اجتماعی تأثیر دارد.
اضطراب اجتماعی
اضطراب اجتماعی نتیجه ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت های مختلف اجتماعی. به دیگر سخن ، فردی که دچار اضطراب اجتماعی است هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می ورزد. برداشت یا تصور شخص از موقعیت های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزشیابی قرار گیرد، می تواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می کند در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیتش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد و یا ممکن است طوری رفتار کند که مورد تحقیر دیگران واقع شود و در فشار و مخمصه قرار گیرد.
با اذعان به این که همه ی انسان ها از کوچک تا بزرگ اساساً تشویق پذیر و تنبیه گریز هستند و دوست ندارند که بخشی از رفتار یا جنبه های مختلف شخصیتشان به توسط دیگران مورد ارزیابی و نقادی قرار گیرد و چنین شرایط یا صحنه های امتحانی برایشان خوشایند نیست؛ اما آن دسته از کودکان، نوجوانان و بزرگسالانی که به طور غیرعادی دچار ترس یا اضطراب اجتماعی هستند، کمترین تمایلی برای حضور در موقعیت های اجتماعی و ارتباط با دیگران ندارند، چرا که همه موقعیت های اجتماعی و تعامل بین فردی را صحنه های ارزیابی و انتقاد تلقی می کنند. فی المثل حضور در جلسات مصاحبه و گزینش تحصیلی و شغلی، دیدار با فردی مسئول یا مقتدر برای اولین بار، صحبت، سخنرانی و ارائه ی گزارش در حضور مخاطبان برجسته، مصاحبه در برنامه ی پخش مستقیم تلویزیون یا رادیو، ورود به اطاقی مملو از آدم های غریبه و موقعیت هایی از این قبیل تقریباً همه ی افراد را تا حدودی مضطراب می کند، لکن بعضی از کودکان، جوانان و بزرگسالان غالباً در هر موقعیت اجتماعی که ممکن است رفتار ایشان مورد ارزیابی قرار گیرد، دچار اضطراب شدید می شوند. برای این قبیل افراد ، اضطراب یک ویژگی شخصیتی محسوب می شود و نه یک وضعیت گذرا.
باید توجه داشت که صرف احساس تنهایی به معنای کمرویی یا ناتوانی و معلولیت اجتماعی نمی تواند باشد. همچنین احساس تنهایی لزوماً همیشه به معنای «تنها بودن» نیست.
اضطراب اجتماعی در شرایط زیر بیشتر مشاهده می شود
1. ترس از عدم تأیید یا انتقاد توسط دیگران.
2. ترس از قرار گرفتن در موقعیتی که می بایست مصمم و قاطع جواب داد یا اظهار نظر کرد.
3. ترس از مقابله کردن با شرایط خاص اجتماعی، عصبانیت ها و پرخاشگری ها.
4. ترس از مواجه شدن و همکلامی با جنس مخالف.
5. ترس از ناتوانی در برقراری و حفظ روابط بسیار صمیمی بین فردی.
6. ترس از بروز جدی تعارض و دوگانگی احساس در خانواده و طرد شدن توسط والدین.
7. ترس از طرد شدن و از دست دادن روابط بین فردی.
کمرویی و احساس تنهایی
تنهایی یک واکنش هیجانی است. فردی که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، احساس می کند که از دوستان و نزدیکان جداست و به طور قابل ملاحظه ای کمتر از دیگران از روابط اجتماعی بهره می برد. چنین فردی نمی تواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، ترس ها و نگرانی ها و آرزوها و امیدهایش را با نزدیکان و دوستانش در میان بگذارد و پاسخ ها و عکس العمل های ایشان را دریافت کند. احساس تنهایی نیز همانند کمرویی نوعی ناتوانی اجتماعی است و هر کدام از ما در یک موقعیت یا شرایط خاص ممکن است احساس کنیم که تنها هستیم. افرادی که دچار احساس « تنهایی » می شوند و این احساس با شدت و مداومت افکار و رفتار ایشان را فرا می گیرد، به تدریج از تمایلات اجتماعی و ارتباطات بین فردی شان کاسته می شود تا به حداقل می رسد، و از این نظر بعضی از ویژگی های افراد کمرو را پیدا می کنند.کمرویی ناتوانی و معلولیت فرد در برقراری ارتباط است و «تنهایی» مشکل انسان در اثر فقر ارتباطی است.
باید توجه داشت که صرف احساس تنهایی به معنای کمرویی یا ناتوانی و معلولیت اجتماعی نمی تواند باشد. همچنین احساس تنهایی لزوماً همیشه به معنای «تنها بودن» نیست. ممکن است یک نفر در جمع آشنایان و دوستان و در حین حضور در جشن ازدواج یکی از بستگان احساس کند که تنهاست و برعکس شخصی ممکن است در یک محیط و مکان کاملاً دور از خانواده و دوستان واقعاً تنها باشد، بدون این که احساس تنهایی کند. شایان ذکر است که به دلیل ویژگی ها و نیازهای خاص روانی – اجتماعی نوجوانان ، ظهور پدیده ی تنهایی (احساس تنهایی) در بین آنها به طور فوق العاده ای بیشتر از شیوع این احساس در میان بزرگسالان است. به همین خاطر در طول یک هفته، لحظاتی که نوجوانان احساس تنهایی می کنند به مراتب بیش از بزرگسالان است.