نوع تفکر و برداشتی که یک مکتب و دینی نسبت به جهان و هستی عرضه داشته و در واقع تکیه گاه فکری همان مکتب حساب میگردد جهان بینی نامیده میشود.
عناصر جهان بینی
جهان بینی در واقع قسمتی از هستی شناسی میباشد و عناصر آن عبارتند از:
الف : توجیه جهان هستی ب: توجیه انسان ج : رابطه انسان با هستی
شهید مطهری علیه الرحمه مینویسد: جهان بینی به معنی جهان شناسی است نه جهان احساسی و به مسأله معروف شناخت مربوط میشود، شناخت از مختصات انسان است بر خلاف احساس که از مشترکات انسان و سایر جانداران است، لذا جهان شناسی نیز از مختصات انسان است و به نیروی تفکر و تعقل وابستگی دارد. سپس در تعریف جهان بینی میگوید:
نوع برداشت و طرز تفکری که حذف یک مکتب درباره جهان و هستی عرضه می دارد زیر ساز و تکیه گاه فکری آن مکتب به شمار میرود، این زیر ساز و تکیه گاه اصطلاحاً جهان بینی نامیده میشود. همه دین ها و آیین ها و همه مکتبها و فلسفه های اجتماعی متکی به نوعی جهان بینی بوده است.
انواع جهان بینی
بر اساس تعریف جهان بینیما دارای انواع جهان بینی هستیم که بنا به تفاوت نگاهها بر عالم هستی بوجود آمده، که یه ترتیب زیر است.
جهان بینی تجربی
در شناخت جهان هستی بر اساس تجربی، جهان بینی ما بر دو عامل فرضیه و آزمون وابسته است، یعنی در علوم تجربی، برای اثبات و کشف علت یک پدیده ابتدا فرضیهای را ارائه میدهند، و پس آن فرضیه را از طریق آزمایش، بررسی میکنند و با این روش، به کشف علتها و معلولها پی میبرند.
مزایای جهان بینی تجربی
البته این یکی از مزایای این نوع جهان بینی است چون که بر اساس آزمون، کشفیات و شناختهایش دقیق و مشخص است و میتواند با این روش در مورد یک موجود جزئی اطلاعات خیلی زیادی به انسان بدهد و دومین مزیتش این است که چون این نوع جهان شناسی، قوانین خاص هر علوم را به انسان میشناساند، راه تصرف و تسلط آن را نیز بر بشر میشناساند.
نقصهای جهان بینی تجربی
ولی در مقابل نقصهایی نیز متوجه این نوع جهان بینی هست و آن اینکه علوم تجربی فقط در مورد چیزهای جزئی قادر بر پاسخگویی است یعنی دایره و حوزهاش محدود است به آزمون یعنی قدرت شناخت در جائی است که آزمون بر آن راه دارد در حالیکه همه عالم هستی را نمیتوان به توسط آزمون شناخت یعنی در جهان بینی تجربی مسائلی مانند جهان از کجا آمده است؟ به کجا میرود؟ جهان حق است یا پوچ، زشت است یا زیبا و غیره به دلیل اینکه تحت آزمون در نمیآیند قابل پاسخگوئی نیست و بیشترین جسارتی که اینگونه جهان بینی در مواجه با این سوالات هستی شناسانه از خود نشان داده، گفتن نمیدانم بوده است!
جهان بینی فلسفی
جهان بینی فلسفی در طرز برخورد و عکس العمل انسان در برابر جهان موثر است یعنی موضع انسان را در جهان مشخص میکند، و نگرش انسان را نسبت به جهان هستی شکل میدهد و به طور کلی این جهان بینی به زندگی انسان، معنی داده و او را از احساس پوچی بدور نگه میدارد بر خلاف جهان بینی تجربی، که قادر نیست به انسان جهان بینی دهد. در واقع جهان بینی فلسفی از آن نظر که متکی به یک سلسله اصول بدیهی و غیر قابل انکار میباشد و دیدگاهایش را با استدلال ثابت میکند و از تزلزل و لغزشی که جهان بینی تجربی دارد، بدور است از محدودیت جهان بینی تجربی نیز بدور میباشد.
جهان بینی دینی
در برخی از ادیان مانند دین اسلام جهان شناسی دینی در متن دین، صورت فلسفی دارد و به صورت استدلال، به بیان دیدگاهایش می پردازد. یعنی مسائل با تکیه بر عقل و استدلال عرضه شده است از این رو جهان بینی اسلامی در عین حال یک جهان بینی عقلی فلسفی است.
معیار مقبولیت جهان بینی
با نظر اینکه سه نوع جهان بینی در شناخت جهان هستی وجود دارد و قطعا از بین این سه نوع، یک نوع آن صحیح میباشد برای اینکه صحیحترین نظریه را بدست آوریم باید معیار مقبولیت جهان بینی را بدانیم که به ترتیب زیر است.
1) جهان بینی باید از طرف عقل تائید شود.
2) به زندگی انسان و جهان معنی دهد.
3) جهان بینی باید آرمان پرور و شوق انگیز باشد.
4) استعداد و قدرت تقدس بخشیدن به هدفهای انسانی و اجتماعی را داشته باشد.
5) و جهان بینی ما باید تعهد آور و مسئولیت ساز باشد.
جمعبندی
با نظر به مطالب مطرح شده و با نگاه به انواع جهان بینیها، ما در جهان بینی تجربی به دلیل محدودیتش در دایره آزمون و خطا و جزئی بودنش چنین معیارهایی را نمیتوانیم بدست آوریم و در جهان بینی فلسفی بدلیل اینکه به طور کامل به دلیل عدم شناختنش از جهان هستی، نمیتواند آرمانساز باشد و دیگر معایبش نمیتوان به عنوان یک مکتب قابل قبول پذیرفت اما جهان بینی دینی با نظر اینکه همه معیارهای یک جهان بینی را دارد، تنها جهان بینی است که میتواند به عنوان یک جهان بینی قابل قبول در بین سایر جهان بینیها، لحاظ گردد چون از یک طرف شناخت کاملی از آفریننده عالم هستی دارد و اینکه نظام هستی بر اساس خیر و رحمت و رساندن موجودات به سعادت و کمال میشناسد که موجودات عالم با نظامی هماهنگ در جهت حرکت به کمال به سوی پروردگار عالم در حرکتند و اینکه آفرینش هیچ موجودی از روی بیهوده انگاری نبوده بلکه جهان بر اساس یک سلسله قوانین که به اصطلاح سنت الهی نامیده میشود اداره میگردد. که در میان موجودات عالم، انسان را اشرف مخلوقات میشناساند، و به طور کلی جهان بینی دینی تنها نوع جهان بینی است که تعهد و مسئولیت افراد را نسبت به خودش، نسبت به همنوعانش، نسبت به محیط طبیعت و نسبت به خدایش بوجود میآورد و بر این اساس انسان را از خطر سقوط به دره هولناک پوچگرایی و نیست انگاری نجات میدهد.
همچنانکه میدانیم جهان بینی به مفهوم نوع دیدگاهی است که یک مکتب و به تبع آن پیروان یک مکتب نسبت به جهان هستی دارد. هر مکتبی بر اساس نوع شناختش از عالم، در جواب سوالاتی از اینکه جایگاه انسان در دنیا کجاست؟ انسان از کجا آمده است؟ اصلا آفرینش انسان به چه خاطر بوده و هزاران سوال دیگر بر اساس نوع نگاهش به عالم هستی و مبدا این عالم و مقصدش جواب داده است. البته لازم به یادآوری است که ما در جهان مجموعا سه نوع جهان بینی داریم، جهان بینی تجربی، جهان بینی فلسفی و جهان بینی دینی که در این نوشتار به جهان بینی دینی توحیدی که در زمان ما اسلام هست خواهیم پرداخت.
جهان بینی اسلامی
از بین انواع سه گانه جهان بینی، جهان بینی دینی بر اساس معیارهای مقبولیت جهان بینی، به عنوان صحیحترین نوع جهان بینی میباشد زیرا جهان بینی تجربی هر چند به دلیل شناخت دقیق از اجزا مورد برسیش دقیقتر میباشد اما چون بر آزمون و خطا وابسته است و دوم اینکه همه چیز عالم امکان را نمیتوان بوسیله آزمون شناخت ناقص میباشد، و جهان بینی عقلی را به خاطر اینکه از منبع اطلاعاتی دقیقی برخوردار نیست و اطلاعات ناقصی درست دارد نمیتوان به عنوان دقیقترین روش شناسایی جهان برگزید. اما جهان بینی اسلامی به دلیل اینکه از طرف خالق عالم ارائه شده، کسی که عالم به همه موجودات میباشد، دارای همه معیارهای مقبولیت جهان بینی میباشد یعنی هم از طرف عقل و منطق پشتیبانی میگردد و هم به زندگی معنی میدهد و انسان را از پوچگرایی نجات میدهد و آرمانساز میباشد و تعهد آور نیز میباشد و با استدلال گفتههایش را اثبات میکند، به همین جهت در بین انواع جهان بینی به عنوان یک جهان بینی صحیح آشکار میگردد.
نمونههایی از جهان بینی اسلامی
در دین اسلام نسبت به سوالات هستی شناسی هر انسانی پاسخ دقیق گفته شده وقتی به قرآن مجید که کتاب آسمانی این مکتب است نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که اسلام در برابر سوالات اساسی از قبیل چگونگی آفرینش جهان، پدیدههای طبیعی و فراطبیعی، و روابط حاکم بین آنها و اینکه آخر انسان چه خواهد شد و این این قافله عزم کجا دارد؟ رابطه انسان با خدا چگونه باید باشد؟ و غیره، بیپاسخ نشسته و با دلایل محکم عقلی به پاسخگویی میپردازد که در اینجا به نمونهای از جهان بینی اسلام میپردازیم.
عالم غیب و عالم شهادت
از دیدگاه اسلام، موجودات در همین موجوداتی که ما میبینیم منحصر نمیباشد بلکه علاوه بر این موجودات عادی مانند انسان، حیوانات، گیاهان، کوهها و... یک سری موجوداتی هستند مانند خدا، فرشتگان، عالم برزخ و جنها که به دلیل که به دلیل جسمانی نبودنشان ما توانایی دیدنشان را نداریم. که این نوع نگاه به عالم هستی مهمترین تفاوت این مکتب با مکاتیب دیگر است که در پاسخگویی به چنین سوالاتی درمانده ماندهاند. در حالیکه قرآن کریم اعتقاد به عالم غیب را نخستین ویژگی پرهیزگاران بیان میدارد، در آیه دوم و سوم سوره بقره میخوانیم که "این است کتابی در (حقانیت) آن هیچ شکی نیست و مایه هدایت تقوا پیشگان است آنان که به غیب ایمان می آورند." که در واقع پیش شرط هدایت انسانها را ایمان به غیب میداند.
مزایای چنین نگرشی
از مزایای چنینی نگاهی به جهان این است که اندیشه انسان را باز میکند و انسان را آگاهی میدهد که عالم فقط آنچه که تو میبینی نیست بلکه تو یکی از عالمها را میبینی و علاوه بر این عالم، دنیایی نیز هست که در ادراک حس تو، گنجایش درک آن نیست. که در آیه 38 و 39 سوره حاقه نیز به عالم غیب قسم خورده شده که "سوگند یاد میکنم به آنچه میبینید و آنچه نمیبینید".