قال الله تبارک و تعالی: «و أمر اهلک بالصّلاه و اصطبر علیها»[1]
«و تو اهلت را به برپایی نماز بخوان و در این امر پایداری و صبوری پیشه کن.»
در گرایش نوجوانان و جوانان به نماز سه عنصر اصلی خانه، مدرسه و رسانه های گروهی نقش اساسی و محوری دارند. تربیت و آموزش، انتقال اطلاعات نیست، بلکه تغییر در جهان بینی است.[2] هیچ تربیت و آموزشی بدون زمینه سازی، موفق نیست. اگر مجموعه عناصر و عوامل تأثیر گذار در ارسال یک پیام ارزشی، از وحدت و هماهنگی لازم در عمل برخوردار نباشند، نمی توانند مؤثر واقع شوند و چه بسا آثار یکدیگر را خنثی کنند.
عناصر و عوامل تأثیر گذارنده در محیط خانه و مدرسه و جامعه در القای یک ارزش معنوی و رسانیدن پیام و بیان روح نماز، اگر عملا یکدیگر را نفی کنند و یا در برنامه ها و اظهار مطالب، هر کدام راه و هدفی متفاوت و مغایر با یکدیگر بپیمایند، در ذهن فرد تناقض به وجود میآورند و پیام منجر به ایجاد انگیزه، شوق، اراده و عمل نمی شود.
خانواده
آموزش نماز و پرورش روحیه مذهبی مناسب برای اقامه آن، ابتدا از خانه شروع میشود و خانواده نقش مهمی در انتقال فرهنگ نماز از خود بروز میدهد. آنچه در مورد فرزند در گرایش به نماز مهم است، وجود انگیزه است، و آنچه در تربیت و آموزش نماز اهمیت دارد، رسوخ روح معنوی نماز به اعماق دل اوست، نه تحمیل فرم و قالب به او. زمانی آموزش نماز به توفیق میانجامد و قرین موفقیت میگردد که با احساس خوشایندی همراه باشد.
بدون تردید همه انسان ها به طور فطری استعداد و گرایش به نیایش دارند، اما آنچه که درباره کودکان و نوجوانان مهم است، چگونگی روش های آموزش و نحوه ارائه و انتقال این ارزش هاست.
آداب و عبادت های مذهبی چون پاسخی به عالیترین نیازهای معنوی انسان است، اگر به طور طبیعی و با جلب رضایت قلبی جوانان ارائه شود، احساس خوشایندی در آنان برمی انگیزد و آن را به راحتی جذب میکنند، چرا که احساسات و عواطف،مهمترین نقش را در تکوین و رشد و پرورش شخصیت جوان دارد. بدیهی است زمانی که نوجوان در معرض یادگیری و آموزش احکام و عبادات قرار دارد، لازم است از قبل برای این موضوع زمینه سازی شود تا همراه با آموزش، احساس خوشایندی در او ایجاد گردد و به این ترتیب، نتیجه ای مطلوب به بار آورد. در این صورت، تقویت چنین گرایش فطری نیز بسیار آسان و طبیعی خواهد بود. کسب عادت ها و رفتارهای مذهبی پیش از آنکه متأثر از اندرزها و سخنان والدین باشد، معلول پذیرش رفتار، عواطف و احساسات مرتبط و همراه با مهر و محبت آنان است.
با بر انگیختن احساساتی خوشایند در حین انجام فرایض مذهبی در کودکان و نوجوانان، زمینه یادگیری رفتارها و احساسات مطلوب فراهم میگردد و این نیز به نوبه خود موجب تقویت انگیزه و گرایش به نیایش و ارتباط با پروردگار متعال میشود. یادگیری بیشتر رفتارها و گفتارهای کودکان و نوجوانان، بر اساس مشاهداتی است که نسبت به اعمال والدین دارند و احساسی که فضای ارتباطی خانواده در آن ها پدید میآورد. در کانون خانواده است که گرایش دینی افراد تقویت مییابد و خمیر مایه شخصیت مذهبی در آنان تکوین مییابد. در همین مکان است که رغبت ها، احساسات خوشایند و ناخوشایند و رفتارهای متعادل و نا متعادل و نگرش ها و باورهای درست یا غلط منعقد میگردد.
امام علی (ع) میفرماید:
«قلب الحدث کالارض الخالیه ما ألقی فیها من شیء قبلته فبادرتک بالادب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لبّک»[3] «قلب نوجوان، همچون زمینی خالی است. هر بذری که در آن افکنده شود میپذیرد. من پیش از آنکه دلت سخت گردد و فکرت مشغول شود، به ادب و تربیت تو مبادرت نمودم.»
بسیاری از رفتارها و گرایشات کودک و نوجوان، از قبیل گرایش به نماز و روزه و شرکت در کارهای خیر و اهمیّت دادن به وظایف و تکالیف دینی، غالباً متأثر از تجارب خوشایند تربیتی آنان در خانه و خانواده است. کودکان به شدت نیازمند و تشنه یادگیری هستند و احتیاج به امنیت و آرامش خاطر و اتصال به یک منبع قدرت و رحمت و عطوفت دارند. آوای ملکوتی قرآن و نوای دلنشین اذکار نماز، حتی در دوران بارداری مادر موجب جنب و جوش و شکوفایی گرایش و احساسات دینی در کودک میشود.[4]
سکوت، عصبانیت، رفتار، نگاه و سخن پدر و مادر و اطرافیان، برای کودکان سر مشق و اِعمال بجای هر کدام، سبب ارضای نیاز و اغنای گرایش فطری آنهاست. آنان پیوسته میآموزند و نسبت به هر چیز کنجکاوند. خانواده باید تلاش کند تا آموخته های مذهبی آنان با تجارب و احساسات خوشایندی شکل بگیرد. سعه صدر، ابراز احساس خرسندی و روحیه رضایتمندی، گرایش به این احساسات مذهبی را برای کودکان گوارا میسازد. بر این اساس، زیباترین و خوشایندترین حالات و اوقات کودکان و نوجوانان در خانواده زمانی است که پدر و مادر آماده اقامه نماز میشوند، آنگاه که کودک همه شادی و نشاط را در چهره بر افروخته و شادمان اطرافیان خویش مشاهده میکند، یعنی به هنگام وضو گرفتن و جا نماز انداختن و معطر ساختن لباس نماز و خود را به زیباترین شکل آراستن [5] و گوش فرا دادن به آوای دلنشین قرآن و اذان [6] که نسیم آرامش بخشی در کالبد افراد میدمد و روح چون پرنده ای که از بند و قفس آزاد شود، در فضایی ملکوتی بال و پر میگشاید و به سوی محبوب حقیقی اوج میگیرد:
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده است [7]
خانوادهها میتوانند بسیاری از رفتارهای مطلوب و احساسات خوشایند و دوست داشتنی خود را به طور غیر مستقیم در قالب ارزشها و احکام دینی و از طریق بهرهگیری از الگوهای رفتاری، در وجود کودکان و نوجوانان تثبیت نمایند.
مشاهده رفتار اطرافیان، انگیزه ای قوی و غنی برای یادگیری و آموزش فرزندان است، در حالی که آموزش های خطابی و توصیه های مستقیم و آمرانه، نه تنها چندان رغبت و انگیزه ای در درون جوان و نوجوان ایجاد نمی کند، بلکه گاهی مایه آزردگی و تنفر نیز میشود.
نماز خواندن کودکان خردسال نیز رفتاری است که در آغاز امر از طریق مشاهده حرکات پدر و مادر و اطرافیان آموخته میشود و فرد نسبت به موقعیت و حالات رفتار آنان احساس معنوی خاصی پیدا میکند. نحوه نماز خواندن، چگونگی نگرش اطرافیان نسبت به نماز و میزان اهمیّت دادن آنان نسبت به این فریضه الهی، حالت ایستادن به نماز، تأنی و ادب و وقار در نماز، نحوه نماز خواندن، حضور قلب در نماز و توجه و خضوع و خشوع افراد خانواده، در کودکان بسیار تأثیر میگذارد. وقتی که کودک نسبت به رفتار و نحوه حرکات و حرف زدن والدین و اطرافیان کنجکاو میشود، باید توجه داشت که کنجکاوی وی بی هدف و بی نتیجه نیست، بلکه متضمّن الگوگیری و مشارکت فعالانه او به صورت انجام تجربه ای جدید در فرازهای حساس زندگی است. زمانی که نوجوان، الگوهای رفتاری مطلوب خویش را در موقعیتها و شرایط مختلف زندگی، در رفت و آمدها، میهمانیها و برخوردهای فامیل و دوستان و از جمله حضور آنان در صفوف نماز جماعت مشاهده میکند، احساس شادمانی و شوق و شعف سراسر وجودش را فرا میگیرد و عمیقاً نسبت به رفتار آنها کنجکاو میگردد و از آنان الگو میگیرد.
مهیا کردن چنین فضایی، بخصوص اگر همراه با مشارکت فعال کودکان و نوجوانان و همسالان آنان باشد، برایشان بسیار دلنشین و دلپذیر است، همین امر به تدریج گرایش به امور مذهبی و روحیه اجتماعی را در آنان تقویت مینماید. بدیهی است هر قدر الگو محبوب تر باشد، یاد سپاری رفتار آسان تر میگردد. نگاه ها و حالات چهره فامیل و یا همسالان نسبت به یکدیگر دراین هنگام، اگر با تعظیم و تکریم و گشاده رویی همراه باشد، بر میزان تقویت گرایش معنوی کودکان و نوجوانان میافزاید. آنان از مشاهده این حالت ها و به سر بردن در این لحظات، غرق در سرور و خوشحالی میشوند و سعی دارند که خود این قبیل رفتارها را با اشتیاق تمام باز آفرینی کنند. پدر و مادر و اطرافیان اگر در رفتارهای خود، به راست گویی، صداقت، عفاف و حجاب، صبر و بردباری و توجه و حساسیت نسبت به اوقات نماز ارج بنهند و در عملکردهای خود ثابت قدم باشند، تأثیر گذاری و درون سازی گفتار و رفتارشان به مراتب بیشتر از زمانی است که تنها با گفتار و یا اجبار، فرزندان خویش را به کارهای مذهبی وادار سازند، در حالی که خود در عمل سهل انگاری میکنند. لحظه های حساس و پر جاذبه رفتار پدر و مادر در ایجاد فضایی دوستانه و صمیمی و دلنشین عاطفی در مواجهه با فرزندان، سبب میگردد که آنان بدون زحمت، رفتار مورد علاقه خود را مورد توجه و تقلید آگاهانه قرار دهند. پدر و مادر و اعضای خانواده، اگر توجه داشته باشند که در خانه یا سفر یا گردش، در میهمانی و یا حین کار و به طور کلی در هر موقعیتی که ندای پر طنین و دلنشین اذان را میشنوند، از هر کاری که دارند، دست کشیده و پیش از هر چیز دیگر به اقامه نماز اهمیت دهند، در تلقی و نگرش فرزندان نسبت به این فریضه الهی تأثیر مضاعف خواهد داشت.
باید برای تعلیم و تربیت نماز زمینه سازی کرد و همه جوانب و ابعاد گوناگون قضیه را در نظر گرفت و کوشید تا همه عوامل مهم و دست اندر کار و تأثیر گذار از وحدت و هماهنگی لازم برخوردار باشند.
پی نوشت ها:
[1]. (طه، 20 آیه 132.)
[2]. تربیت صحیح تغییر سازنده در بینش و منش فرد است.
[3]. نهج البلاغه، نامه 31.
[4]. تحقیقات انجام شده نشان داده است که جنین انسان در ماه های آخر بارداری نسبت به صداهای مختلف حساس است و در رشد و پرورش خود، به خصوص از کلام مادر و صداهای مختلفی که مادر به آن گوش فرا میدهد، متأثر است.
[5]. «یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد» ای فرزندان آدم در هر جایگاه نمازی خود را بیارید. (اعراف 7 آیه 31)
[6]. پیامبر (ص) دلتنگ که میشدند، میفرمودند:«ارحنی یا بلال.» ای بلال (با گفتن اذان) به من آرامش ببخش (و بعد نماز میخواندند).