مالیات ارزش افزوده
با توجه به جو و قوانین جهانی حالا نوبت ایران است که برای دست یابی به مزایای مالیات ارزش افزوده هر چه سریع تر این نظام مالیاتی را طراحی و اجراء نماید
تاریخچه
در سال های پس از جنگ دوم جهانی فردی آلمانی به نام قو زیمنس جهت ایجاد درآمد برای دولت و نیز بازسازی کشور طرح مالیات ارزش افزوده را ارائه داد. اما این فرانسه بود که به عنوان اولین کشور، موفق گردید در 1954 این نظام مالیاتی را به صورت کامل به اجرا در آورد و تا مرحله ای خرده فروشی بسط دهد.
به موازات اجرای این طرح در فرانسه، دیگر کشورهای عضو جامعه ی اروپا از فوائد این نظام مالیاتی آگاهی یافتند تا بدانجا که یکی از شرط های پیوستن به بازار مشترک اروپا را داشتن نظام مالیات ارزش افزوده در کشور داوطلب عضویت دانستند. لذا این نظام مالیاتی، ریشه و خاستگاه اروپایی است. به هر جهت پیرو این فعل و انفعالات کشورهای متعدد اروپایی یکی پس از دیگری به راه اندازی این نظام مالیاتی پرداختند در دهه های 1960 و 1970 کشورهای زیادی از اروپا به این نظام مالیاتی روی آوردند. از آن جمله هستند؛ دانمارک 1967، آلمان غربی 1968، لوکزامبورگ 1970، بلژیک 1971، ایرلند 1972، ایتالیا 1973 و انگلستان 1973.
البته کشورهای دیگر قاره ها نیز این نظام مالیاتی را راه اندازی نموده اند.و از این میان برزیل، اروگوئه، مکزیک، آرژانتین، شیلی، ساحل عاج، آمریکا،، استرالیا، الجزایر، مغرب، و تونس را می توان نام برد.
ناگفته پیدا است که در این زمینه موفقیت کشورها با هم متفاوت است. و بعضاً در اجرای طرح مالیات ارزش افزوده حتی با شکست مواجه گردیده اند. سابقه ی مالیات ارزش افزوده در کشورهای آسیایی به حدود 30 سال قبل و به اقدامات مسولین کشور کره باز می گردد. در آسیا کره به عنوان پیشرو این نظام مالیاتی، در 1977 توانست این مالیات را راه اندازی نمایند. بعد از آن، کشورهایی هم چون اندونزی 1985، تایوان 1986، فیلیپین 1988، تایلند و فیجی به این نظام روی آوردند.
به هر جهت هم اینک بیش از 70 کشور جهان دارای نظام مالیات ارزش افزوده با کارایی های متفاوت هستند. به این تعداد و کیفیت اجرای آن نیز سال به سال افزوده می گردد. با توجه به جو و قوانین جهانی حالا نوبت کشورمان رسیده است تا برای دستیابی به مزایای مالیات ارزش افزوده، که متعاقباً پاره ای از آنها عرضه خواهد شد، این نظام مالیاتی را سریعاً طراحی و اجرا نماید.
نمایشگر 1 مثالی از ارزش افزوده
الف 1: ارزش افزوده ی پنبه چینی
پرداخت ها
|
دریافت ها
|
شرح
|
مبلغ
|
شرح
|
مبلغ
|
مواد اولیه
دستمزد
اجاره
هزینه استهلاک
سود
|
صفر
4000
2000
1000
3000
|
فروش پنبه
|
10000
|
جمع
|
10000
|
جمع
|
10000
|
ب 1: ارزش افزوده ی نخ ریسی
پرداخت ها
|
دریافت ها
|
شرح
|
مبلغ
|
شرح
|
مبلغ
|
مواد اولیه (پنبه)
دستمزد
اجاره
هزینه استهلاک
سود
|
10000
5000
3000
2000
5000
|
فروش پنبه
|
25000
|
جمع
|
25000
|
جمع
|
25000
|
ج 1: ارزش افزوده ی پارچه بافی
پرداخت ها
|
دریافت ها
|
شرح
|
مبلغ
|
شرح
|
مبلغ
|
خرید مواد اولیه (پنبه)
دستمزد
اجاره
هزینه استهلاک
سود
|
25000
5000
3000
2000
10000
|
فروش پنبه
|
35000
|
جمع
|
35000
|
جمع
|
35000
|
تعاریف
مالیات ارزش افزوده نوعی مالیات غیر مستقیم مصرف «مالا هزینه» است که به طور غیر انباشته به کلیه ی مراحل تولید و توزیع خصوصی کالا و خدمات تعلق می گیرد. به عبارت دیگر مالیات ارزش افزوده مالیاتی است که از تفاوت ارزش کالا و خدمات در مقاطع مبادله ی تا مصرف نهایی وضع می شود و توسط فروشنده ی هر مرحله محاسبه و با به حساب دولت واریز می گردد.
شناخت
برای تبیین این که اساساً از نقطه نظر مالیات ارزش افزوده به چه چیزی ارزش افزوده گفته می شود به مثال زیر توجه فرمایید.
فرض کنید که در قسمتی از صحنه ی اقتصادی سه بخش به صورت زنجیره ای و یکی پس از دیگری به شکل کاملاً ساده ای زیر قرار گرفته اند:
پنبه چینی نخ ریسی پارچه بافی
و نیز تولید کننده ی پنبه به ازای هر 10 کیلو پنبه از قرار هر کیلو 1000 واحد پولی جمعاً معادل 10000 واحد پولی دریافت نموده است و لذا صورت داده و ساده ای مانتد نمایشگر الف 1 خواهد داشت.
گفتنی است که تولید هر مرحله به مثابه مواد اولیه ی مرحله بعدی است و مواد دیگری افزوده نمی شود. صرفاً اقلام هزینه شامل دستمزد، اجاره و استهلاک می باشد.
در بخش نخ ربسی واضح است که فروش پنبه ی مرحله ی قبل به عنوان مواد اولیه ی مرحله ی نخ ریسی است. با فرض این که مواد دیگری وجود ندارد و محصول این مرحله به قیمت 25000 واحد پولی فروخته می شود صورت و ستاده ی این مرحله به شکل نمایشگر ب 1 است.
به همین قیاس در مرحله ی آخر با فرض فروش پارچه به قیمت 45000 واحد پولی توان جدول داده و ستاده ی بخش پارچه بافی را به شکل نمایشگر ج 1 است.
خوب اگر در شرایط اقتصادی مثال ما از شما پرسیده می شود که به کدام بخش از هر مرحله باید مالیات بار شود احتمالاًٌ دو پاسخ وجود خواهد داشت: 1) سود: یعنی هر مرحله باید مالیاتی متناسب با سود کسب شده اش بپردازد. 2) فروش (مصرف) : یعنی هر مرحله باید متناسب خودنمایی می کند.
نمایشگر 2 مقایسه مالیات فروش و مالیات ارزش افزوده
الف 2: مالیات فروش (روش انباشته یا آبشاری)
فروشنده
|
خریدار
|
قیمت فروش
|
مالیات 10%
|
حجم پرداختی
خریدار
|
مالیات
|
پنبه چینی
|
نخ ریسی
|
10000
|
1000
|
11000
|
1000
|
نخ ریسی
|
پارچه بافی
|
25000
|
2500
|
27500
|
3500
|
پارچه بافی
|
مصرف کننده نهایی
|
45000
|
4500
|
49500
|
8000
|
جمع کل
مالیات
|
|
|
|
|
12500
|
ب 2: مالیات ارزش افزوده
فروشنده
|
خریدار
|
قیمت فروش
|
مالیات 10%
|
حجم پرداخت خریدار
|
مالیات
|
پنبه چینی
|
نخ ریسی
|
10000
|
1000
|
|
1000
|
نخ ریسی
|
پارچه بافی
|
25000
|
2500
|
1000
|
1500
|
پارچه بافی
|
مصرف کننده
|
45000
|
4500
|
2500
|
2000
|
جمع کل
مالیات
|
|
|
|
|
4500
|
خودنمایی می کند و معلوم می سازد که اشتباهی در کار است، چه این که زنجیره ای قبل و بعد از آن مودی با تسلیم اظهار نامه معلوم ساخته اند که میزان داده و ستاده چقدر بوده است و این اطلاعات از طریق یک شبکه ی مجهز رایانه ای قابل ردیابی است. بنابراین به راحتی می توان به اشتباه پی برد.
علاوه بر نکته ی اخیر، اطلاعات مکتسبه از کنترل متقابل قطعاً در قالب اطلاعیه به حوزه های مالیاتی اعلام می گردد و می تواند قرینه ای بر صحت و سلامتی دفاتر و اسناد مودی یا نادرست و بیماری آن باشد.
3 سهولت کنترل و حسابرسی
با توجه به فرم بندی اخذ این مالیات در شکل کامل و نهایی خود و با توجه به توضیحات بند 2، علی الخصوص اگر نظام تک نرخی رواج داشته باشد رسیدگی و حسابرسی مالیاتی مودیان در این روش بسیار آسان است و کمی توان با نیروی انسانی کم تر و کیفیت بالاتری تعداد بیش تری از اسناد و مدارک مودیان را رسیدگی نمود.
4 تراز پرداخت ها
مالیات ارزش افزوده یکی از ابزارهای کارآمد برای تشویق صادرات و ایجاد تراز پرداخت های بازرگانی است. بدین وسیله با اعمال نرخهای مالیاتی صفر یا حتی معافیت های مقرر، می توان صادرات را تشویق کرد و این بخش را تهییج نمود. سایر مالیات ها این انعطاف پذیری را ندارد. بدین مفهوم که با اعمال نرخ مالیاتی صفر می توان از صادر کننده مالیات نگرفت یا حتی یا اعمال معافیت می توان مالیات های گرفته شد در مراحل قبل را به وی به عنوان بستانکاری برگرداند تا انگیزه ی مضاعفی برای صادرات به وجود آید.
5 تحول در نظام مالیاتی
اساساً بسط و ترویج مالیات ارزش افزوده از مصرف کننده به خودی خود تحول نظام مالیاتی تلقی می شود. حال آنکه خود این مالیات بر سایر مالیات ها به خصوص مالیتات فروش و مالیات درآمد تأثیر مستقیم دارد. بنابراین منشا تحول مضاعف در نظام مالیاتی خواهد بود.