آسیه همسر فرعون
دیگر زن اسوه و نمونه قرآن، آسیه بنت مزاحم است که هرچند پرورش یافته دربار فرعونیان و همسر فرعون زمان بود از استکبار و فساد پیرامون خویش رها شد و یکباره بههمه تعلقات دنیوى پشت نمود و نه تنها اسوه زنان، بلکه اسوه تمام مؤمنان شد؛ چه، قرآن، او و حضرت مریم را اسوه و نمونه اهل ایمان معرفى کرده است:
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَکَ بَیْتاً فِى الجَنّه ِ؛(1)
و براى کسانى که ایمان آوردهاند، خدا همسر فرعون را مثل آورده، آنگاه که گفت: پروردگارا پیش خود در بهشت خانهاى برایم بساز.
و شکى نیست که اسوه بودن براى تمام مؤمنان بالاترین ستایشى است که در قرآن براى یک زن ابراز شده است. در روایات نیز از او به عنوان یکى از چند اسوه برتر زنان عالم یاد شده است: إنّ الله اختار من النساء أربع: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه؛ خداوند از میان زنان چهارتن را برگزیده است: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه(علیهنالسلام).(2)
آسیه، اسوه ایمان در شرایط سخت
مهمترین شاخصه آسیه آن است که علىرغم زندگى در محیط پر از شرک و استکبار به خداخواهى روى مىآورد و جاذبههاى دنیوى را به هیچ مىانگارد و تا سرحدّ جان در راه ایمان پابرجا و استوار مىماند.
امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَکَ بَیْتاً فِى الجَنّه ِ؛(3)
همسر فرعون ( را مثل آورده) آنگاه که گفت: پروردگارا، پیش خود در بهشت خانهاى براى من بساز.
او گر چه بزرگ ترین و زیباترین کاخهاى دنیا را در اختیار دارد، خانهاى بهشتى از خداوند مىطلبد چون جانش از ایمان لبریز شده و در کاخ فرعونى نمىگنجد. نیز از فرعون و از اخلاق فرعونى رهایى مسألت مىنماید. این ثمره دعوت انبیاست که انسان غرق شده در دنیا و مظاهر آن را چنان دگرگون مىکند و فارغ از دید تنگ مادى، افقى بلند و درخشان و وسیع فرا روى او مىگشاید که در اثر آن، یک لحظه او را یاراى تحمل محیط کفر نیست و راه گریزى به وادى نور و افق ایمان مىجوید؛
وَنَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِى مِنَ القَوْمِ الظّالِمِینَ؛(4)
و مرا از فرعون و کردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان.
و این زن فرعون است که طوفان کفر اطرافیانش او را متزلزل نکرد، حتى در قصر فرعونى با تبرّى از فرعون و قوم ستمکار، از خدا طلب نجات و طلبِ خانهاى در بهشت نمود. کسى که در تمام مملکت پهناور فرعون، زنى به جلالت و قدرت او نبود. و اینچنین بر تمام مظاهر دنیوى کفر غالب و چیره گردید.(5)
شیوه هاى تبلیغى آسیه
این اسوه قرآنى نیز شیوههاى مستقیم تبلیغى ندارد و تنها مىتوان از برخوردها و رفتارش، شیوههایى عملىرا استخراج نمود که به طور غیرمستقیم مبلّغ ایمان، فداکارى وخداجویى است:
1. قصد جدى گریز از محیط کفرو فساد
اولین شیوهاى که از زندگى آسیه برداشت مىشود این است که چون توان تغییر عقاید فرعونیان واصلاح مفاسد آن دستگاه حکومتى را نداشت، از وظیفه فردى خود غافل نگشت و یک تنه عقیده وایمان خود را ابراز داشت و از خدا رهایى از فضاى کفر واستکبار را طلب کرد. باید توجه داشت که او حتى قبل از ایمان به رسالت موسى در کودکى او به وى پناه داده بود و بارها فرعون را از تصمیم بر کشتن این فرزند خوانده برحذر مىداشت، که این همه بیانگر فطرت سلیم و آمادگى روحى او براى پیوستن به صف مؤمنان بود و مرحله به مرحله مسیر هدایت را مىپیمود؛
گفتهاند آسیه همسر فرعون به محض آن که عصاى موسى دروغپردازى ساحران را بلعید، ایمان آورد و فرعون بسیار او را شکنجه کرد و در نهایت او را به شکلى فجیع به قتل رساند.(6)
2. برائت از ستم و ستمگر
آسیه تا آنجا که توان داشت از ظلم ظالمانى چون فرعون به ویژه در مقابل موسى جلوگیرى کرد، اما آنگاه که به کلى از تغییر و اصلاح عقیده و عمل آنان ناامید گردید، به صورت علنى از فرعون و اعمال ننگین و ظالمانه و مستکبرانهاش بیزارى جست و خود را بهطور کامل از صف فرعونیان جدا کرد؛
وَنَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِى مِنَ القَوْمِ الظّالِمِینَ؛(7)
و مرا از فرعون و کردارش نجات ده و مرا از دست قوم ستمکار برهان.
برائت آسیه را داراى دو مرحله مىتوان دید؛ مرحله اول که در راز و نیاز او با خدایش جلوهگر است و چون از خدا خانهاى در بهشت مىطلبد، مفهوم آن ناخشنودى از خانه دنیوى و مصاحبت فرعون است. و مرحله دوم که در آن از فرعون صریحاً بیزارى مىجوید و از خدا رهایى از چنگال کفر و ستم او را مىطلبد.