اهداف یادگیری:
پس از اتمام این فصل خواننده باید
نقش پژوهش های بازار سرمایه در ارزیابی محتوای اطلاعات افشا حسابداری را درک کند.
مفروضات پذیرفته شده کارایی بازار در پژوهش بازار سرمایه را درک کند.
تفاوت بین پژوهش بازار سرمایه ای که محتوای اطلاعاتی افشاء حسابداری را جستجو می کند و پژوهش بازار سرمایه ای که از داده قیمت سهم به عنوان یک تحلیل موقعیت برای ارزیابی افشاء های حسابداری را درک کند.
قادر باشد تا توضیح دهد که چرا سود غیر منتظره حسابداری و بازده های غیر نرمال قیمت سهم انتظار می رود که به هم وابسته باشد.
قادر باشد تا نتایج اصلی پژوهش بازار سرمایه را در حسابداری مالی و افشابه طور مختصر شرح دهد.
مسائل آزاد
فرض کنید 5 شرکت در یک صنعت مشابه با تاریخ تراز نامه یکسان 31 دسامبر وجود دارند. هر 5 شرکت برای سال مالی سود اعلام کرده اند(اعلام سود در feb انجام می گیرد) و اما اعلام سود بیش از دو هفته منتشر خواهد شد و هیچ دو شرکتی سودشان را در تاریخ مشابه اعلام نکنند.
(a)آیا شما انتظار دارید که اعلام سود قیمت سهم هر شرکتی را تحت تاثیر قرار دهد و اگر چنین است چرا؟
(b)اگر درک شود که قیمت سهم برخی شرکتها بیشتر حول تاریخ اعلام سود سایر شرکتها تغییر کند، علت تفاوت در تاثیر قیمت چیست؟
(c)آیا شما انتظار دارید قیمت سهم شرکتهای بزرگتر یا کوچکتر از طریق اعلام سود نسبتا بیشتر تحت تاثیر قرار گیرد؟
(d)هنگامی که اولین شرکت در مثال از 5 شرکت موجود اعلام سود خود را انجام دهد، آیا شما انتظار دارید که این اعلام سود روی قیمتهای سهام 4 شرکت دیگر تاثیر بگذارد، چرا؟
مقدمه
در برخی از فصل های پیشین ما به دستورالعمل های هنجاری مختلفی مربوط به نحوه به کارگیری حسابداری توضیح دادیم. برای مثال فصل 5، درباره تئوری هایی بحث می کند که توسعه داده شده اند برای تجویز نحوه به کارگیری حسابداری در زمانهای افزایش قیمت ارائه شده است(برای مثال، حسابداری سطح عمومی قیمت ها، حسابداری ارزش جاری، و به طور پیوسته حسابداری معاصر). فصل 6 به نقش چارچوب مفهومی در تهیه دستورالعمل توجه دارد(چنین چارجوب هایی می تواند به ما بگوئید اهداف حسابداری چیست، اطلاعات حسابداری باید چگونه و چه ویژگی های کیفی داشته باشند، عناصر حسابداری باید چگونه تعریف و سازماندهی شوند و چطور دارایی ها و بدهی ها باید اندازه گیری شوند). بخش هایی از فصل 9 بینش در مورد رویکردهای گوناگون پذیرفته شده برای افشا اطلاعات درباره عملکرد محیطی و اجتماعی سازمانها محیا می کند(که به راستی یک حوزه ای از پژوهش های حسابداری است که درسالهای اخیر به سرعت پیشرفت کرده است).
در حالی که فصل های نام برده بالا مقدار زیادی از دستورالعمل را ارائه کرده اند، آنها تمایلی ندارند تا هر مباحث تئوریکی را به عنوان انگیزش برای مدیران جهت افشا اطلاعات حسابداری اجرا کنند. این فضای خالی به وسیله فصل 7 و8 و بخش هایی از فصل 9 پرشده است، که دیدگاه های تئوریکی مختلفی درباره اینکه چطور مدیریت را به سمت افشا اطلاعات حرکت دهد، تهیه می کند. فصل 7 درباره تئوری های حسابداری اثباتی بحث می کند و آن نشان می دهد که کجا مدیریت فرصتی برای انتخاب یک رویکرد خاص در حسابداری دارد. مباحث کارایی و فرصت طلبی می تواند برای تشریح و پیش بینی انتخاب های حسابداری مدیریت گسترش یابد. فصل 8 توضیحات جایگزینی درباره رفتار مدیریت ارائه می دهد. آن نشان می دهد که انتخاب یک روش حسابداری خاص ممکن است برای اصلاح ساختار قانونی یک سازمان(از تئوری قانونی) ایجاد شود یا به دلیل اینکه روش های حسابداری به وسیله دیگر سازمانها پذیرفته شود(تئوری شخصیت).
در حالی که موارد بالا یک دیدگاه درباره اینکه چه چیزی مدیران را در تهیه اطلاعات حسابداری خاص برمی انگیزاند ارائه می دهد،این موارد نمی تواند مسائل بیشتری را که چطور افراد یا گروهی از افراد، در کل، افشای اطلاعات حسابداری واکنش نشان می دهند، مورد توجه قرار دهد.
این فصل و فصل 11 مطالبی را که این مسائل را نشان می دهد، ارائه می دهد. این فصل و فصل 11 تاثیر حسابداری مالی و تصمیمات افشا اطلاعات بر استفاده کنندگان اطلاعات مالی را بررسی می کند. به طور خاص، ما به تحقیقاتی توجه داریم که بر تاثیر حسابداری گزینش و انتخاب های افشای اطلاعات روی تصمیمات سرمایه گذاری استفاده کنندگان صورتهای مالی مانند سرمایه گذاران بازار سهام، تجزیه و تحلیل کنندگان مالی، مقامات بانکهای وام دهنده و حسابرسان تمرکز دارند. سود گزارش شده به تصمیمات حسابداری مالی زیادی بستگی دارد. مدیران زمینه گسترده ای در انتخاب بین روشهای حسابداری گزینش و مفروضات حسابداری دارند. برای مثال آنها بین هزینه ای کردن یا سرمایه ای کردن هزینه های خاص، بین روشهای حسابداری گزینش مانند روش خط مستقیم یا روشهای نزولی استهلاک انتخاب خواهند کرد. آنها در رابطه با برآوردهای حسابداری مانند عصر مفید دارایی ها و غیره احتیاط را اعمال خواهند کرد. به علاوه، تصمیماتی در رابطه با میزان اطلاعاتی که باید افشا شود، واسطه ای برای افشای اطلاعات، و در برخی شرایط، اینکه آیا موارد خاص در صورتهای مالی شناسایی شود، یا صرفا در یادداشتهای همراه صورتهای مالی افشا گردد، باید اتحاد شود. تصمیمات گزارشگری مالی روی اطلاعات تهیه شده برای استفاده کنندگان صورتهای مالی تاثیر دارد. این به نو به خود ممکن است استنباطاتی برای تصمیمات استفاده کنندگان داشته باشد. دو روش برای ارزیابی تاثیرات تصمیمات گزارشگری مالی وجود دارد:
تعیین اثر اطلاعات روی تصمیمات فردی استفاده کنندگان مالی(پژوهش های رفتاری)، و
تعیین اینکه انتشار اطلاعات روی قیمت سهم تاثیر دارد یا خیر(پژوهش بازار سرمایه)
در این فصل ما پژوهش بازار سرمایه را بررسی می کنیم(که واکنش ها را در سطح کل یا بازار بررسی می کند). در فصل 11 ما پژوهش رفتاری در سطح فردی را بررسی می کنیم.
یک دیدگاه از پژوهش بازار سرمایه
پژوهش بازار سرمایه نقش حسابداری و سایر اطلاعات مالی را در بازار سهام بررسی می کند. این نوع از پژوهش شامل بررسی های روابط آماری بین اطلاعات مالی و قیمت و بازده سهام می شود. عکس العمل های سرمایه گذاران از طریق معاملاتشان در بازار سهام معلوم می گردد. فرض می شود عکس العمل های مناسب به اطلاعات از طریق افزایش قیمت در سهام خاص مشخص گردد در حالی که عکس العمل های نامناسب به اطلاعات از طریق یک کاهش در قیمت معلوم می شود. هیچ تغییر قیمتی در طول زمان از افشای اطلاعات به عکس العمل نسبت به اطلاعات متکی نیست اطلاعات جدید هیچ چیز جدیدی ارائه نمی دهد.)
نتایج در مورد واکنش بازار نسبت به انتشار اطلاعات خاص یا حوادث عموما بر شواهدی یا تعداد زیادی از شرکتها با گسترش اطلاعات سالهای مختلف متکی است. این نوع از پژوهش برای بررسی واکنش های بازار سهام به اعلام اطلاعات شرکت و ارزیابی ارتباط حسابداری گزینش و فرصت های افشای اطلاعات برای سرمایه گذاران استفاده می شود. اگر قیمت سهام در طول زمان انتشار اطلاعات خاص تغییر کند و فرض کنیم که اطلاعات و دیگر حوادث سبب تغییر قیمت هستند پس اینکه اطلاعات برای تصمیم گیری سرمایه گذاری مناسب است بررسی می گردد . در مقابل برای پژوهش رفتاری(که در فصل 11 بررسی شد) که پاسخ های فردی را نسبت به گزارشگری مالی تجزیه و تحلیل می کند، پژوهش بازار سرمایه اثر کل گزارشگری مالی، بالا حض گزارش سودهای حسابداری را روی سرمایه گذاران ارزیابی می کند. با تجزیه و تحلیل واکنش های قیمت سهام روی انتشار اطلاعات مالی مجموعه تصمیمات فردی سرمایه گذار در کل تحت تاثیر قرار می گیرد، اما زمانی که چنین پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد سوال احتمالی که به ذهن خطور می کند این است که چرا مطالعات پژوهشی زیادی برای این مسئله ارائه کرده است که چرا مطالعات پژوهش زیادی روی پاسخ بازار به سودهای حسابداری اعلام شده تمرکز دارد، انجام می گیرد؟ براون(1994ص 24) یک جواب برای این مسئله ارائه کرده است. او چنین بحث می کند:
چهار دلیل وجود دارد که بر طبق FASB، اطلاعات درباره سودها و اجزای آن هدف اصلی گزارشگری مالی است. سودها در جهت علایق سهامدارانی که گروه مهمی از استفاده کنندگان صالی هستند قرار دارد، سودها ارقامی هستند که به وسیله تحلیلگران اوراق بهادار زیاد تجزیه و تحلیل و پیش بینی می شوند و داده های قابل انکاروی سودها به آسانی در دسترس هستند.
اختلاف مهم دیگر بین پژوهش رفتاری و پژوهش بازار سرمایه این است که پژوهش بازار سرمایه بر سرمایه گذاران توجه دارد. در حالی که پژوهش رفتاری اغلب برای تصمیم گیری انواع دیگری از استفاده کنندگان صورتهای مالی مانند مدیران بانکها، مقامات وام دهنده یا حسابرسان مورد استفاده قرار می گیرد. پژوهش بازار سرمایه روی این فرض اساسی و پایه که بازارهای سهام کارا هستند قرار می گیرد. کارایی بازار در رابطه با فرضیات بازار کارا به عنوان یک بازاری که سریعا با اطلاعات کامل در مورد قیمتهای سهام زمانی که اطلاعات انتشار می یابد تطبیق می یابد، پژوهش می شود(فاما 1969) پژوهش بازار سرمایه در حسابداری فرض می کند که بازارهای سهام از نظر کارایی نیمه قوی هستند. یعنی اینکه همه اطلاعات موجود عمومی در صورتهای مالی و سایر افشائیات حسابداری مالی، به سرعت و کامل در قیمت سهام در یک روش بدون انحراف همانگونه که انتشار یافته است لحاظ می شود. اطلاعات مربوط به وسیله بازار نادیده گرفته نمی شوند.
شکل نیمه قوی برای پژوهش بازار سرمایه در حسابداری بسیار مناسب است. چون آن به استفاده از اطلاعات عمومی موجود مربوط است. سایر فرضیات در مورد کارایی بازار دیدگاه شکل ضعیف کارایی و شکل قوی کارایی است. شکل ضعیف کارایی بازار فرض می کند که قیمت موجود سهام به آسانی اطلاعات را درباره قیمت های گذشته و حجم معامله مشخص می کند. شکل قوی بازار سرمایه فرض می کند که قیمتهای سهام نسبتا تمام اطلاعات مربوط به هر شخص در آن نقطه از زمان(که شامل اطلاعاتی است که قابل دسترس عام نیست) منعکس می کند. بر طبق یافته های واتزوزیمرمن(1986 ص 19) شواهد موجود عموما شامل شکل نیمه قوی فرضیات بازار سهام هستند. این دیدگاه که بازارها کارا هستند بر این دلالت نمی کند که قیمت سهم همیشه یک پیش بینی صحیح از ارزش جریانهای نقدی آتی ارائه می کند. در برخی اوقات اثبات می شود که پیش بینی های بازار در گذشته اشتباه بوده اند. بنابراین اصلاحات بعدی ضروری اند. همانگونه که هندریکسن و ون بردا(1992ص 177) بیان کرده اند:
باید براین نکته تاکید کرد که کارایی بازار به معنی بصیرت بازار نیست. آنچه از عبارت مزبور استنباط می شود این است که بازار منعکس کننده بهترین حدس هایی است که نیروهای فعال در بازار بر مبنای اطلاعات موجود در آن زمان می زنند. با ورود اطلاعات جدید ثابت می شود که راه بازار نادرست بوده است. در واقع با توجه به تعریفی که از بازار کارا می شود بازار نمی تواند واکنش نشان دهد. مگر اینکه مطلبی بیاموزد که روز قبل از آن بی اطلاع بوده است. از این رو با نگاه به گذشته و با توجه به منافعی که در گذشته وجود داشته است و انگشت گذاردن بر روی مواردی که بازار دچار اشتباه شده بود نمی توان اثبات کرد که بازار کارایی ندارد و به زبان بسیارساده کارایی بازار به این معناست که با توجه به اطلاعات موجود در بازار قیمت ها به شیوه ای مناسب تعیین می شوند. شواهد و مدارک عملی نشان می دهند که در گذشته بازار همواره به شیوه نادرست عمل کرده است.
فرض کارایی بازار برای پژوهش بازار سرمایه فرض اصلی است اما چرا فرض کارایی بازار اهمیت زیادی برای پژوهش بازار سرمایه در حسابداری دارد؟ توضیح آن آسان است، مگر آنکه چنین فرض کارایی بازار پذیرفته شود. آن سخت است تا تلاش ها را برای مرتبط ساختن وکات قیمت سهام را به انتشار اطلاعات توجیه کنیم. دلیل جستجوی این ارتباط این است که قیمتهای سهام در یک بازار کارا بر اساس انتظارات سودهای آتی فرض شده است.
اگر اطلاعات خاص منجر به تغییر قیمت شود پس فرض بر این است که اطلاعات مفید بوده و سبب شده است که سرمایه گذاران انتظاراتشان را در مورد سودهای آتی سازمان تجدید نظر کنند یعنی بازده ها و قیمت های سهام به عنوان تحلیل موقعیت در مقابل غیر مفید بودن ارزیابی اطلاعات مالی مورد استفاده قرار می گیرد. اگر ما فرض کارایی بازار را نداشته باشیم یک ناتوانی برای توضیح چگونگی و چرایی تغییر قیمت های سهام در طول تاریخ انتشار اطلاعات وجود دارد.