قل بگو، هرکسی که بگوید شامل اوست. اعوذ پناه می برم . پناهی جز او نیست. او پناه بی پناهان است. او پناه پناهان است. او پناه علی و زهرا و محمد است. او پناه حسین و حسن و رضا و موسی است و تو پناهی جز او نداری و نخواهی یافت.
هر پناهی به اعتبار او پناه است والا هیچ نیست.
برب: رب مربی، تربیت کننده تو و هستی و هر ذره
الفلق:
فلق در چشم تو هاله ای است از نور قرمز که به ماتی می رود؛ آنگاه که خورشیددر غروب است، از چشم تو،والا فلق، فلقی است در هستی، در سیاه چاله ها و در هر نقطه ای که نور بشکند از ذره تا هستی.
هر جا، نوری می شکند فلقی است و چه نورها که در کهکشانها نمی شکند.
من شر: از شر! شر چیست؟
هر عامل ضد تحول و تکامل در بستر غیر الهی شر است.
برب الناس: ناس مردمند که مشخص است.