در سالهای اخیر در سراسر دنیا هزینههای فناوری اطلاعات (IT) در سازمان ها، اعم از کوچک یا بزرگ، خدماتی یاتولیدی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، افزایش یافته است. هزینههای خودکار سازی دفتری و خودکار سازی تولید که شاملکامپیوترها، بستههای کاربردی، توسعه نرمافزارهای مطابق با نیاز، ارتباطات، شبکههای کامپیوتری و اینترنت استسرمایهگذاری محسوب میشود و معمولا به منظور توسعه اثربخشی، افزایش بازدهی، نگهداری و ارتقای جایگاه رقابتیسازمان صورت میگیرند.
متاسفانه همه سرمایهگذاریها و فناوری اطلاعات نتایج مورد انتظار را به بار نمیآورند. این واقعیت به همراه گامهایسریع تغییر در منسوخ شدن فناوری اطلاعات در ابعاد سختافزار و سکوهای نرمافزاری، مدیران سازمانها را وامیدارد کهبرنامهریزی بلند مدت در سرمایهگذاری فناوری اطلاعات را مورد توجه قرار دهند.
این مقاله یک مدل ورودی خروجی را برای توسعه برنامه اصلی سیستمهای اطلاعات مدیریت ارائه میدهد و در آنچندین روش برنامهریزی از جمله روشهای برنامهریزی سیستمهای کسب و کار (BSP) و رویکرد مهندسی اطلاعات برایتولید چنین برنامهای مورد مقایسه قرار میگیرد.
علاوه بر این، در این مقاله یک روش جدید برای برنامهریزی فناوری اطلاعات که در آن سعی شده است ضمنبرطرف کردن نقاط ضعف روشهای موجود، بر نقاط قوت آنها تاکید شود ارائه شده است. در پایان مجموعهای از عواملارزیابی روشهای برنامهریزی فناوری اطلاعات ارائه شده که اهمیت نسبی هر یک از آنها از طریق مصاحبه روشمند بامتخصصان ایرانی گزارش شده است.
کلید واژهها: فناوری اطلاعات، برنامهریزی راهبردی، معیار گزینش، ضرورت برنامهریزی، مدل ورودی خروجی، اولویتسیستمها، سیستمهای اطلاعات مدیریت، فرایند کسب و کار، عوامل حیاتی موفقیت
چکیده:
مقدمه
مدیران، شرکتها و سازمانها، اعم از خصوصی ودولتی، هر ساله هزینههای بسیار زیادی را در زمینهفناوری اطلاعات (نرمافزار، سختافزار، شبکه،آموزش، استخدام نیروی انسانی، تحول در سازمانو ...) صرف میکنند. متاسفانه در بسیاری مواردبازدهی و اثربخشی فناوریهای بهکار گرفته شدهنسبت به هزینههای مصرف شده پایین است کهقابل تامل و بررسی است.
بقا و رشد سازمانها در گرو تغییر نگرش بهاطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی هر سازماناست و بر این اساس، ضرورت برخورد مناسب،منسجم و برنامهریزی شده مدیران با این منبعاولویت بسیار بالایی پیدا خواهد کرد. اهداف ورهآوردهای مقاله متعدد هستند و در ادامه به آنهااشاره میرود، اما هدف اصلی تحقیق انجام شدهایناست که یک مدیر چگونه روی فناوریاطلاعات سرمایهگذاری کند.
مفهوم سرمایهگذاری در سیستمهایاطلاعات مدیریت، که در این گزارش از آن بسیاراستفاده خواهد شد شامل تمامیسرمایهگذاریهایی است که در زمینه سیستمهایپردازش تراکنش، سیستمهای گزارش مدیریت،سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری، سیستمهایپشتیبانی مدیریت ارشد، سیستمهای مدیریتدانش و خودکار سازی اداری و مجموعهنیازمندیهای آنها اعم از سختافزار، نرمافزار وشبکه خواهد بود.
برای آنکه موضوع از همین ابتدا روشنشود سؤالهایی را که سعی شده است در این مقالهبه آنها پاسخ داده شود در اینجا مطرح میکنیم.
1. چرا برنامه راهبردی سیستمهای اطلاعات مدیریت برای بنگاه ضروری است؟
2. ویژگیها و محتوی یک برنامه راهبردیسیستمهای اطلاعات مدیریت چیست؟
3. آیا میتوان فرایند برنامهریزی را در قالب یکمدل تدوین و ارائه کرد؟
4. نقاط قوت و ضعف روشهای فراگیر کداماند؟ وآیا میتوان روشی را معرفی کرد که نقاط ضعفکمتری داشته باشد؟
5. یک روش برنامهریزی مناسب چگونه انتخابمیشود؟
6. معیارهای گزینش روش مناسب کداماند؟
ضرورت برنامهریزی
تحولات انجام شده در چند دهه اخیر جایهیچگونه شک و تردیدی را نسبت به ضرورتبرنامهریزی راهبردی سیستمهای اطلاعاتمدیریت باقی نمیگذارد، زیرا:
- اقتصاد جهانی و بر اثر آن رقابت نیز بسیارفشردهتر شده است و عملیات هر بنگاه باید بهشکل جهانی انجام شود.
- اقتصاد در صنایع مختلف تغییر پیدا کرده و بردانش و اطلاعات بنیانگذاری شده است.
- ساختارهای سازمانی و خطمشهای مدیریتیکاملا متحول شدهاند.
- فناوری اطلاعات کاملا دگرگون شده است و بهلحاظ کمی (توسعه در کل جهان) و کیفی (تنوعو سرعت اطلاعات) با قبل قابل مقایسه نیست.
- از اطلاعات به عنوان منبع راهبردی نامبردهمیشود.
آنچه از دیدگاه مدیریت هر بنگاه پراهمیت به نظرمیرسد نحوه سرمایهگذاری در فناوری اطلاعاتاست، زیرا:
- اجرای برنامه مستلزم سرمایهگذاری بسیارسسنگین است.
-نتایج حاصل از اجرای برنامه باید پاسخگوینیازهای واقعی سازمان باشد.
- اجرای برنامه نیاز به ایجاد فرهنگ جدید دارد.
- اجرای برنامه مستلزم جذب و تربیت نیرویانسانی است.
- اجرای برنامه تاثیر بسیار گسترده و عمیقی درسازمان ایجاد میکند.
- طبیعت اجرای برنامه بلند مدت است.