معاشرت و مهربانی با مردم
در این میان پیامبر گرامی اسلام (ص) از همه پیشقدمتر است تا جایی که خداوند در وصف ایشان میفرماید: « وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ»به تحقیق تو دارای خلقی عظیم و نیکو هستی »، «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَئوفٌ رَحِیمٌ»همانا رسولی از جنس شما برای هدایت خلق آمد که از فرط محبت و نوع پروری، فقر، پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت می آید و بر نجات شما حریص و به مؤمنان مهربان است.»
اگر چه او خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین و محبوبترین خلائق در نزد خداست لکن خداوند اورا به خاطر مردم به زحمت انداخته، به ایشان امر می نماید«وَ اخْفَضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ»«بال عطوفت و مهربانی خویش را برای مؤمنین بگستران». ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز چون رسول خدا (ص) الگوی عطوفت، مهربانی حسن معاشرت و خدمت به خلق بودهاند. در روایات نیز نسبت به این امر تأ کید فراوان شده است:
حضرت علی(ع) فرمودند: «با مردم نرمخو و مهربان و خوش رفتار باشید که آن درختی که نرم تر وشادابتر است شاخههای انبوه تر و پربار تر هم دارد.» پیامبر اسلام(ص) فرمود: «کسی که برادر دینی اش را احترام کند و او را گرامی بدارد خدا را احترام کرده و گرامی داشته است»طبق فرمایش امام صادق(ع)؛ «خلائق به منزلهی عائله پروردگار هستند و محبوبترین مردم نزد خدا مهربانترین آنها برای عائلهی الهی است و دوست داشتنی ترین آنان کسانی هستند که در رفع نیازمندیهای بندگان خدا کوشا باشند.» در بیانی دیگر پیامبر اسلام (ص) به ابوذر فرمودند: ای اباذر، هرچه می توانی در انجام کارهای خیر و اعمال نیک بکوش و اگر از دست تو بر نمی آید که برای مردم ، کاری و خدمتی انجام دهی لا اقل با روی باز و چهرهی گشاده با آنان روبه رو شو.»
از همین روست که، پس از پیامبران و ائمه (ع) عالمان دین، سودمندترین، خادم ترین و خوش خلق ترین افراد جامعه نسبت به تودههای انسانی بودهاند و از نظر مادی و معنوی فوق العاده در این راه کوشیده و در طریق بی نیاز کردن مردم از فقر فرهنگی و اقتصادی و زنده کردن ارزشهای والای الهی و انسانی و رهانیدن محروم از قید و بندهای ستم و خیانت بزرگترین رنج ها را به جان خریدهاند.
در این گفتار کوتاه به برخی از نمونهها از سیرهی علمی بزرگان دین در حسن معاشرت با مردم و خدمت به آنها اشاره می کنیم.
معاشرت با مردم و خدمت به خلق در کلام بزرگان :
علامه مجلسی(ره): «علماء به هر مقدار که در علم و کمال کاملتر باشند باید به همان میزان، نسبت به مردم مهربان تر و همین مهربانی و دلسوزی است که آنها را به خدمتگذاری می کشاند و عالم باید بوسیلهی تواضع و خدمت و مهربانی در دلهای مردم راه پیدا کند و قلوب مردم را به طرف خود جلب کند تا بتواند آنها را هدایت کند وگرنه در هدایت مردم توفیقی به دست نمی آورد و این را تجربه ثابت کرده است.»
شیخ محمد بهاری همدانی (ره): «ومنها ان یکون ملجأً وملاذاً للمسلمین حقیقه فی موارد حاجاتهم وابتلاءاتهم» و از جمله اموری که عالم باید رعایت کند این است که حقیقتاً در موارد نیازها و گرفتاریهای مردم پشت و پناه مسلمین باشد»
حضرت امام خمینی(ره): صد ها سال است که روحانیت اسلام تکیه گاه محرومان بوده است، همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شدهاند...»
آیت الله العظمی بهجت: ایشان در درس خارج فقه به طلاب فرمودند: آیا می توانیم سالم بار خود را به منزل برسانیم و در عین حال به امور مسلمانان و مؤمنین بی تفاوت باشیم. آیا امکان دارد بدون اهتمام به امورمسلمانان به مقصود خود برسیم؟!»
معاشرت و خدمت به خلق در سیره عملی بزرگان:
حضرت امام خمینی(ره): یکی از نزدیکان امام می گوید: بخشی از زیباترین فراز زندگی امام چگونگی ارتباط و علاقه امام با مردم بود... علاقهی امام به مردم یک علاقهی عادی نبود، یک عشق بود... امام برای مردم می سوخت و مانند یک پدر مهربان همیشه برای فرزندان پاک خود سعادت آرزو می کرد. امام بارها در کنار تلویزیون که صحنههای دلخراش فقر و محرومیت نشان داده می شد، گریه می کردند. در روزهای اول انقلاب که امام در قم بودند، بعضی روزها متجاوز از 6ساعت با مردم دیدار داشت.هیچگاه از ملاقات با مردم ابراز نگرانی و خستگی نمی کردند.صبح از ساعت 8 تا ساعت یک بعداز ظهر و از ساعت چهار تا 8 شب مرتب مردم رفت و آمد می کردند برخی شبها نیز تا ساعت ده ، مردم خانهی امام را ترک نمی کردند و و می آمدند پشت خانهی امام فریاد می زدند، ما منتظر خمینی هستیم و امام از خانه بیرون می آمدند... وقتی با ماشین در میان جمعیّت می رفتیم و راه برای حرکت ماشین باز بود، دستور می دادند ماشین را متوقف کنید تا مردم را ببینم و بعضی مواقع بچه ها دنبال ماشین می دویدند تا کنارخانه امام، آنها را با خود به خانه می برد وبه آنها کتاب و یا هدیهی دیگری می داد.»
امّا نسبت به رعایت حقوق همسایگان اهمیت زیادی می دادند، از همین رو چه زمانی که در تهران بودند و چه قبل از آن به اطرافیان سفارش همسایگان را می کردند، که نکند برای شخصی به خاطر ایشان مزاحمت ایجاد شود. یکی از همراهان امام در پاریس، نقل می کند:«امام خیلی سفارش کرده بودند که یک وقت حرکتی نشود که همسایه ها (که همه مسیحی بودند) ناراحت شوند. و این عمل موجب شده بود که وقتی ایشان می خواستند به ایران بیایند، همه آنها ناراحت بودند. چون امام نسبت به حقوق آنها و بر خورد اسلامی با آنها خیلی مقید بودند. آنها هم از فراق ایشان ناراحت شدند و مقداری از خاک فرانسه را هدیه به ایشان دادند.»
علامه سید مهدی بحرالعلوم(ره): سید جواد عاملی صاحب مفتاح الکرامه از شاگردان علامه است. شبی موقع صرف شام، علامهی بحرالعلوم سید را به منزل خویش احضار کرده و وقتی شاگرد به منزل استاد می رسد می بیند استاد کنار سفره نشسته و دست به غذا نمی زند. با خشم شاگرد را مورد عتاب قرار داده می فرماید: سید جواد! از خدا نمی ترسی، از خدا شرم نداری؟ شاگرد که متحیر مانده، تقصیر خود را از استاد جویا می شود؟ خلاصه قضیه به این صورت بوده که سید جواد همسایهای داشته که هفت شبانه روز چیزی برای خوردن نداشتهاند و خرما از بقّال قرض می کرده و روز هفتم دیگر بقّال به او قرض نداده و شرمنده شده است. شاگرد اظهار بی اطلاعی می کند. علامه او را مورد توبیخ قرار می دهد که همهی داد و فریادهای من برای این است که چرا اطلاع نداشتی وگرنه، اگر با خبر بودی و کمک نمی کردی مسلمان نبودی و یهودی بودی. سپس سینی غذای بزرگی را که آماده کرده بود و مقداری پول به شاگرد می دهد، تا به همسایهاش برساند.»
ملا احمد مقدس اردبیلی(ره): در گران سالی، تمام طعامهای خود را با فقراء تقسیم می کرد و برای خودش نیز مثل سهم یک فقیر برمی داشت، تا وقتی زوجهاش بر آشفت که چرا در چنین سالی فرزندان خود را بی آذوقه می گذاری؟ ایشان بدون اینکه جوابی دهد برای اعتکاف به مسجد کوفه رفت و در همین حین شخصی مقدار زیادی آرد و گندم به منزل ایشان آورد و گفت اینها را صاحب خانه که در مسجد اعتکاف کرده فرستاده بعد فهمیدند که این عنایت الهی به آنها بوده است.»
شیخ انصاری(ره): ایشان در معاشرت با مردم و خصوصاً افراد ضعیف جامعه بسیار با ملاطفت و مهربانی وسعه صدر بر خورد می کرد. منزل شیخ همیشه ملجاء فقرا و نیاز مندان بوده است و کمکهای بسیاری به فقرا می کرد. هرگاه هدیهای برای ایشان آورده می شد اگر چه خود به آن نیازمند بود ولی آنرا می فروخت و صرف محرومین می نمود. حتی در مواردی ایشان خود نماز و روزه استیجاری انجام می داد و هزینه آن را به نیازمندان که به او مراجعه می کردند می داد و نمی گذاشت که کسی از نزد ایشان مأیوس برگردد.»
حکیم آقا محمدرضا الهی قمشهای (ره): شهید مطهری (ره) در بارهی ایشان می نویسد: وی مردی به تمام معنی وارسته و عارف مشرب بود... در جوانی ثروتمند بود ولی در خشکسالی 1288 تمام اموال منقول و غیر منقول خود را صرف نیازمندان کرد و تا پایان عمر درویشانه زیست.
سید مرتضی(ره): در زمان خلیفه «قادر بالله» که شیعیان تحت فشار عباسیان بودند، ایشان برای اینکه مذهب شیعه رسمی اعلام شود و مردم از فشار حاکم آسوده شوند حاضر شد صد هزار دینار را از طرف مردم از مال خود به حکومت بپردازد. ایشان پیوسته مراقب حال مستمندان بودند و برای خانوادههای نیازمند مقرری مشخص کرده بودند