این مسئله غیر طبیعی نیست که مادری بعد از یک روز پرکار در خانه، از اقدامات ناگوار کودکش عصبانی و خشمگین شود. اما بهتر است در اوج عصبانیت به این نکته بیندیشید که کدام نحوه رفتاری در این موقعیت می تواند کارساز و مفید باشد؟
خشم، واکنشی هیجانی است که در اثر وقوع شرایطی که بر خلاف میل و خواسته افراد است، ممکن است بروز پیدا کند. خشونت از دیدگاه روان شناسی یعنی ناتوانی در کنترل خشم. بنابراین برخلاف آن که برخی خشونت را نشانه قدرت میدانند، نمایانگر ضعف و درماندگی فرد در مقابله با مشکلات و کنترل خود است و بدیهی است کسی که از کنترل حالات خود ناتوان است، فرد قدرتمند و موفقی در زندگی نخواهد بود.خشونت شیوه بروز خشم است و آموختنی است.
ظهور چنین احساسی در انسان، غیر طبیعی نیست اما آنچه مهم است نحوه کنترل و مدیریت کردن این احساس است. واکنش خشم و عصبانیت ممکن است بر هر انسانی عارض شود. این واکنش در برابر افراد مختلف رخ می دهد اما آنچه در این نوشتار مورد نظر است به چگونگی کنترل این واکنش در برابر کودکان مربوط می شود.
کودکان موجوداتی ظریف، حساس و باهوش هستند که از همان روزهای اول تولد و حتی در دوران جنینی، قادر به فهم خشونت و محبت، می باشند. محققان بسیاری بر این موضوع اذعان داشته اند که کودکانی که در دوران جنینی با مادری آرام، شاد و بامحبت زندگی کرده اند، در مراحل بعدی زندگی شان، افرادی بوده اند که کمتر با خلاء های شخصیتی مواجه شده اند. وقتی کارشناسان بر این عقیده اند که نوزاد در دوران جنینی، معنای کلمات محبت امیز و معنای خشم و عصبانیت را حس می کنند، مسلما باید توجه داشت که بعد از تولد یک نوزاد و در دوران کودکی، چگونه باید با او رفتار کرد.
آنچه مشخص است اینکه کودکان بیش از آنچه که ما تصور می کنیم، قدرت فهم و درک و تشخیص خوبی و بدی را دارا می باشند و تک تک رفتارهای والدین بر روح آنها تاثیرگذار است.
عوامل بسیاری ممکن است موجب خشم و عصبانیت والدین شود. این مسئله غیر طبیعی نیست که مادری بعد از یک روز پرکار در خانه، از اقدامات ناگوار کودکش عصبانی و خشمگین شود. اما بهتر است در اوج عصبانیت به این نکته بیندیشید که کدام نحوه رفتاری در این موقعیت می تواند کارساز و مفید باشد؟ برای شرح این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
مامان در آشپزخانه مشغول تهیه غذاست، چون تا چند دقیقه دیگر پدر از راه می رسد. پسرکوچولوی دو ساله، دائما دوست دارد با چیز تازه ای سرگرم باشد. چون مامان به او توجه ندارد، به دنبال راهی است که توجه مامان را به سمت خود جلب کند. به سراغ مجسمه های کوچکی می رود که می داند مامان انها را دوست دارد. با شدت تمام، مجسمه را به کف آشپزخانه پرتاب می کند و مجسمه می شکند. در این لحظه عصبانیت مامان به نقطه اوج می رسد. مامان سر او فریاد می کشد و با عصبانیت جملاتی نثار او می کند و حتی او را تهدید می کند. نتیجه این عصبانیت این است که کوچولو درب کابینت را باز می کند و تمام ظروف را با عجله به بیرون می ریزد. مامان متوجه می شود که نتیجه واکنش عصبانیت چیزی نیست جز اینکه در برابر کودکش بی اعتبار شود. این بار خشم خود را فرو می دهد و با محبت کودک را در آغوش می گیرد. کودک مدتی بعد با آرامش به سراغ اسباب بازی هایش باز میگردد.
نتیجه عصبانیت و خشم در برابر کودکان، تبعات بسیاری دارد که بسیاری از انها در آینده بروز پیدا می کنند. یعنی اگر در دوران کودکی مراقب باشیم که چطور واکنش خشم مان را در برابر کودک مهار کنیم، قدمی مثبت در جهت شکل گیری شخصیت آینده او برداشته ایم
...این جملات داستان نبودند. این واقعیتی است که اغلب مادران با آن روبرو هستند و به خوبی آنرا درک می کنند. اگر باور کنیم که نتیجه عصبانیت ما در برابر فرزندانمان، چیزی جز بی اعتباری ما و ایجاد آسیب بر روح لطیف کودکمان نیست، شاید به گونه ای دیگر به این احساس بنگریم و بر روی این جمله که "نمی خواستم عصبانی شوم اما دست خودم نبود" تجدید نظری کنیم و بدانیم که کنترل احساسات ما در دستان خود ماست به شرط اینکه بخواهیم اینگونه فکر کنیم.
نتیجه عصبانیت و خشم در برابر کودکان، تبعات بسیاری دارد که بسیاری از انها در آینده بروز پیدا می کنند. یعنی اگر در دوران کودکی مراقب باشیم که چطور واکنش خشم مان را در برابر کودک مهار کنیم، قدمی مثبت در جهت شکل گیری شخصیت آینده او برداشته ایم.
دکتر فاطمه قاسم زاده (روانپزشک)، معتقد است که خشونت، همه ابعاد رشد و سلامت نوجوانان را تحت تأثیر قرار میدهد. رشد جسمی آنان را به علت ایجاد استرس و تنش فراوان مختل میسازد. در رشد ذهنی یا شناختی آنها تأثیرات کاهش دهنده بر جای میگذارد و یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنان را کاهش می دهد. رشد عاطفی- روانی آنان را با مشکلات متعددی روبرو میسازد و سازگاری اجتماعی و ارتباط مناسب آنان را با دیگران - همسالان و بزرگسالان- دچار اختلال میسازد. از این رو، پرهیز از خشونت، نقش مؤثری در حفظ و تأمین سلامت جسمی ، روانی و اجتماعی نوجوانان بر عهده دارد و به عنوان راهکار چه در سطح پیشگیری و چه از نظر درمان مطرح میشود.
نوجوانی ، سالهای تغییر و تحول در همه جنبههای رشد جسمی، ذهنی، عاطفی، روانی و اجتماعی است و آشنایی نوجوانان و کسانی که با آنها در ارتباط هستند، با معیارهای رشد و سلامت، به ایجاد زندگی سالم و پرنشاط برای آنان کمک فراوانی خواهد کرد.
آنچه مشخص است زندگی در حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی همیشه با مشکلات گوناگونی همراه است و خشونت هرگز نمی تواند روش سنجیدهای برای کاهش مشکلات، باشد، بلکه دشواریهای دیگری را نیز ایجاد خواهد کرد و این را تجربه افراد بیشماری درطول زمانهای زیاد و در مکانهای مختلف، نشان داده است. خشم از جمله هیجان هایی است که به طور طبیعی و ذاتی در همه افراد با تفاوتهایی وجود دارد و انسان در طول زندگی خود میآموزد و یا باید بیاموزد که هیجانات را تحت کنترل خود درآورد.
کلام آخر
آنچه مشخص است اینکه خشم به طور کلی رفتاری است که نمی تواند تبعات خوبی را به دنبال داشته باشد. خشم حالتی نفسانی است که وقتی رخ می دهد، که نور عقل و تفکر در انسان خاموش شده است و یا اینکه در حالتی ضعیف قرار گرفته است.
به همین خاطر است که پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) فرمودند: غضب ایمان را فاسد مىکند چنان که سرکه عسل را فاسد مىکند.
بنابراین آنچه مشخص است اینکه خشم و عصبانیت رفتاری است که تبعات فردی و اجتماعی منفی به دنبال دارد. فردی که از این واکنش در برابر خانواده و اطرافیانش استفاده می کند، موجب بروز خلل در روابط عاطفی با همسر و فرزندانش شده است و از طرف دیگر موجب ایجاد احساسی مخرب و منفی در درون خود گشته است. اگر خشم را ابتدا به خاطر خود و سپس به خاطر دیگران، کنترل کنیم، قطعا طعم اتفاقات زندگی برایمان به گونه ای دیگر خواهد بود.