مسیحیت دینى است که از قرنها تجربه دینى و تحت لواى یک دین سازمان یافته دیگر یعنى یهود سر برآورده است. مسیحیت نیز مانند سایر ادیان، از آسیا نشات گرفته و داراى متون مقدسى است که تحت نام "کتاب مقدس" جمعآورى شده است. این کتاب، منبع اولیه مطالعه در باره بنیانگذار و منشا کلیساى مسیح و خلاصهاى از اصول مسیحیت مىباشد. اما دنیاى مسیحیتبر سر این که چه چیزى دقیقا کتاب مقدس را تشکیل مىدهد، توافق ندارد. طبق نظر پروتستانها (1) ، این کتاب مقدس شامل سى و نه کتاب عهد عتیق (تورات) است که متون قانونى دیانتیهود بوده و عمدتا به زبان عبرى و در طول قرون متمادى نوشته شده است; به همراه بیست و هفت کتاب عهد جدید (انجیل) به زبان یونانى که در قرن اول کلیساى مسیحى به رشته تحریر در آمده است. از این بیست و هفت متن مقدس، چهار مورد آن را اناجیل اربعه (متى - مرقس - لوقا - یوحنا) تشکیل مىدهد.
قسمت مسیحى کتاب مقدس، همان عهد جدید یا بیست و هفت متن مقدس است که "انجیل" نام دارد. از نظر مسیحیان، کتاب مقدس انجیل فعلى، بیش از هر متن مقدسى اصالت و اعتبار دارد; (2) لیکن از نظر ما مسلمانان، متن اصلى کتاب مقدس مسیحیان که توسط عیسى آورده شده، بعد از عروج ایشان مفقود گردیده است و متون مقدس فعلى، تحریف شده مىباشند. در مورد تاریخچه پیدایش اناجیل اربعه، امام رضا«علیه السلام» در مناظرهاى که با "جاثلیق" - یکى از رهبران مسیحى داشتهاند مىپرسند: " آیا مىتوانى مرا از سرگذشت انجیل نخستین آگاه سازى؟ آیا وقتى آن انجیل را گم کردید آن را پیش کسى باز یافتید؟ انجیلهاى فعلى را چه کسى بهوجود آورده است؟ جاثلیق پاسخ مىدهد: انجیل را بیش از یک روز گم نکردیم، بزودى آن را باز یافتیم در حالى که تازه و شاداب بود! یوحنا و متى این انجیل را بیرون آوردند. امام رضا«علیه السلام» مىفرمایند: معلومات تو درباره تاریخ انجیل و سرگذشت علماى آن چقدر کم و محدود است! اگر جریان به این سادگى باشد که نقل مىکنى چرا درباره انجیلهاى فعلى اختلاف نظر دارید؟ گوش کن تا من تاریخچه انجیل را براى تو تعریف کنم: وقتى حضرت عیسى از میان مسیحیان رفت و انجیل حضرت مفقود شد، نصارى نزد علماى خود آمدند و گفتند ما چه کنیم و چاره ما چیست؟ عیسى به قتل رسید! تنها انجیلى از او به یادگار مانده بود که آن هم مفقود گردید، شما علماى ما هستید چارهاى بیندیشید و تکلیف ما را روشن کنید! لوقا و مرقس در جواب گفتند: انجیل و کتاب عیسى در سینههاى ماست! و ما هر چند وقتیکبار سفرى از آن را به شما مىدهیم. شما از این جهت ناراحت نباشید و کنیسهها را خالى نگذارید. هر وقت آن را نوشتیم به شما اطلاع مىدهیم. لوقا، مرقس، یوحنا و متى نشستند و این انجیلهاى فعلى را براى شما تدوین کردند; در حالى که این چهار نفر، شاگرد شاگردان پیشینیان بودند و شاگردان بلافصل خود حضرت عیسى نبودند. (3) بنابراین اناجیل اربعه بعد از مفقود شدن متن اصلى انجیل بهوجود آمدهاند. از بین اناجیل اربعه، انجیل لوقا مورد بحث ماست:
این انجیل همانطور که قبلا نیز گفتیم، توسط "لوقا" به نگارش در آمده است. لوقا از بت پرستان بود که توسط پولس (4) به دین مسیح گرایش پیدا کرد و نصرانیت را پذیرفت. لوقا نه از شاگردان دوازدهگانه حضرت عیسى یعنى حواریون بود و نه از آن هفتاد نفر (5) ، بلکه او فقط با پولس که از شاگردان شاگردان عیسى«علیه السلام» (شاگرد با واسطه ایشان) بود در بعضى از مسافرتها همراه بوده است. (6) به عقیده کلیسا، این انجیل را لوقاى طبیب، دوست پولس تالیف کرده است (7) ; اما بنا بر آنچه که در کتاب "تحقیقى در دین مسیح" آمده است، امروزه مسلم شده که لوقاى همزمان با پولس نمىتواند مصنف این رساله باشد، هرچند برداشت لوقا (مصنف این انجیل) بسیار نزدیک به پولس است ولى بوضوح مىتوان دریافت که او مىکوشد در نظریات پولس تعدیل بهوجود آورد. (8) این انجیل بر پایه دو انجیل قبلى (متى و مرقس) و پس از آنها تنظیم شده است و از نظر ادبى بر دو انجیل گذشته برترى دارد. انجیل لوقا در قرن دوم میلادى تالیف شده است و بین انجیل مرقس و متى راه میانهاى را برگزیده، سعى در تعدیل نظریات پولس کرده است. محل تالیف این انجیل بنا به حدسى که زدهاند، روم مىباشد و برخى نیز آسیاى صغیر را محل تالیف آن مىدانند. (9) خود لوقا در جایى مىگوید که او شاهد عینى وقایعى که براىعیسى«علیه السلام» توصیفکرده،نبوده است (برخلاف مؤلفان دیگر انجیل) (10) .
از این بیست و هفت رساله انجیل، تعدادى مربوط به سرگذشت مسیح و تعدادى مربوط به شرح تعلیمات مسیح و تبیین و توجیه آراى مسیحى و افکار و تجربیات دینى حواریون و یاران او مىباشد. در این میان، اناجیل اربعه، خصوصا سه انجیل اول (متى - مرقس - لوقا) بطور مشخص اوصاف و خصوصیات و سرگذشت مسیح را توضیح داده است و در این مورد با هم اشتراک دارند. در مجموع، این چهار رساله، غالبا از یک رساله به زبان یونانى، الهام گرفتهاند.
گزیدهاى از آیات انجیل لوقا
نویسنده لوقا داستان تولد عیسى«علیه السلام» را بصورت معجزهاى، بعد از ذکر داستان تولد یحیى بن زکریا که آن هم با معجزه رخ داده است، بیان مىکند و حتى قبل از تولد عیسى«علیه السلام»، فرشتهاى آمدن عیسى را و اینکه او مسیح است، به زکریا خبر مىدهد(آیه 17). در ابتدا انجیل لوقا صراحتا بیان مىکند که مادر حضرت عیسى«علیه السلام» زنى پاک و باکره بوده لذا تولد عیسى«علیه السلام» یک تولد فوق طبیعى است چون بنابر گفته خود مریم که مىگفت هنوز شوهر نکرده پس چطور ممکن بود که بچهدار شود؟! (آیه 34) لیکن جبرئیل بر او نازل مىشود و خبر مىدهد که مورد لطف الهى قرار گرفته است و خدا از روح پاک خود بر او نازل خواهد کرد و نوزادى کاملا مقدس که پسر است و نامش عیسى، به او عطا خواهد فرمود. این نوزاد، فرزند خداوند خوانده مىشود چرا که از روح خداست نه از طریق طبیعى. لیکن در فصل دوم (تولد عیسى مسیح)، آیه 48 بصراحت او را پسر یوسف مىخواند; یوسف نامزد مریم بود و با او ازدواج کرد، لیکن عیسى«علیه السلام» زمانى در رحم مریم شکل گرفت که هنوز او با یوسف ازدواج نکرده بود و شوهرى نداشت. در این فصل براى او بعدى طبیعى و انسانى قایل مىشود: "پدر و مادر او نمىدانستند چه کنند! مادرش به او گفت: پسرم، چرا با ما چنین کردى؟ من و پدرت دلواپس بودیم و همه جا را بخاطر تو زیر پا گذاشتیم"(آیه 48) لیکن عیسى«علیه السلام» این را قبول ندارد و خود را فرزند خدا مىخواند; آنجا که مىگوید: "مگر نمىدانستید که من باید در خانه پدرم باشم."(آیه 50).
در انجیل لوقا، عیسى«علیه السلام» از نسل داوود معرفى مىگردد; آنجا که جبرئیل خبر آبستن شدن مریم را به او داده درباره عیسى بشارت مىدهد که "خداوند تختسلطنت جدش داوود را به او واگذار مىکند"(آیه 33). در اینجا بصورت ضمنى فرزند بشر معرفى مىشود، چرا که جد او را داوود معرفى مىکنند - یوسف نامزد مریم از خاندان داوود است و این مطلب در تناقض با مطلبى است که در همان آیه، جبرئیل در مورد عیسى«علیه السلام» مىگوید که او "فرزند خدا"ست. در جایى دیگر در انجیل لوقا، عیسى را در دوران جوانى اش، در بین جوانان هم سن و سال وى، فردى استثنایى معرفى مىکند