اسلام به انگیزه و نیت انسان در کارها چنان ارج نهاده است که ممکن است گمان رود تنها شرط ارزشیابى و درستى و نادرستى عمل، چگونگى نیت است، در حدیثى از رسول اکرم(ص) آمده است:
(انما الاعمال بالنیات)
بى گمان کردار انسانها در گرو نیت آنهاست.
در حدیث دیگر از آن حضرت نقل شده است:
(أ لکل امرء ما نوى)
براى هر کس همان است که قصد کرده است.
حدیث دیگرى، بود و نبود عمل را در گرو نیت و انگیزه عمل دانسته است:
(لا عمل الاّ بنیه )
هیچ عملى بدون نیت پذیرفته نیست.
در سوره مبارکه بقره خداوند دو گروه از مردمان را نام مى برد که بخشى از مال خود را به مستمندان مىبخشند، انگیزه و نیت یکى از آن دو گروه از این بخشش، جلب رضایت مردم و خوشایند انسانهاست، و انگیزه گروه دیگر رضایت و خوشنودى پروردگار است. سپس به ارزیابى کار این دو گروه مىپردازد و انفاق گروه نخستین را به تودهاى ازخاک، همانند مىکند که بر روى سنگ صافى قرار دارد و با بارش باران فرو مىلغزد و چون بنگرى چیزى بر سنگ نمانده است. اما کار گروه دوم را به بوستانى تشبیه مىکند که بر پشتهاى از خاک غرس شده و بر اثر بارش باران اندک یا فزون، محصول دو چندان مىدهد!
(یا ایها الذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمنّ و الأذى کالذى ینفق ماله رئاء الناس و لایؤمن باللّه و الیوم الآخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فأصابه وابل فترکه صلداً لایقدرون على شیئ ممّاکسبوا و اللّه لایهدى القوم الکافرین. و مثل الذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات اللّه و تثبیتاً من انفسهم کمثل جنّه بربوه اصابها وابل فآتت اکلها ضعفینأ) بقره/ 265 و 264.
اى اهل ایمان! صدقه خود را با منت و آزار، بىثمر نسازید، مانند آن کس که مال خویش را به خاطر مردم انفاق مىکند و به خدا و روز واپسین باور ندارد. مَثَل او مَثَل کوه خارا است که بروى آن قشرى ازخاک را به صورت بوستان پرورده باشد که اگر باران دانه درشتى بر آن ببارد، قشر خاک را فرو بلغزاند و غیر تخت سنگ صاف باقى نگذارد و از آنچه هزینه کرده است چیزى بدست نیاورند. خداوند ناسپاسان را هدایت نمىکند.
و اما مثل آنان که مال خویش را در راه رضاى خداوند مىبخشند مثل بوستانى است بر سر پشتههاى خاکى در صحرا که باران دانه درشتى بر آن ببارد و حاصل خود را دو چندان بپردازد.
چنانکه پیداست دراین دو آیه شریفه یک کار از سوى دو شخص،مورد بررسى قرار گرفته است که تنها در یک جهت با هم تفاوت داشته است و آن انگیزه فاعل فعل است. همان تفاوت، سبب ارزشمندى یکى و بى ارزش بودن دیگرى شده است.
در سوره دهر، هنگام حکایت حال بهشتیان، دستهاى از بهشتیان با نام و صفت ابرار یاد شدهاند و به دنبال آن خداوند به بیان کارها و اعمالى مىپردازد که (ابرار) در دنیا انجام داده و در پرتو آن به نعمتهاى جاوید بهشتى دست یافتهاند، آن کارها عبارتند از: وفاى به نذر، پروا از روز واپسین، رسیدگى به مسکینان، یتیمان و اسیران.
قرآن ضمن برشمردن این کارهاى ستوده، به انگیزه و نیت نیکان از انجام این افعال مى پردازد و مىگوید: نیکان تمام این کارها را تنها براى رضایت خداوند انجام دادهاند و نه هیچ چیز دیگر!
تبیین این ویژگى و انگشت نهادن بر آن، بیانگر این است که حتى کارهایى چون وفا به نذر و عهد و دستگیرى از مسکینان و یتیمان که در عرف بشرى نیک و ستوده است در نگرش قرآنى، زمانى ارزش واقعى و ملکوتى دارد که برخاسته از نیت و انگیزه الهى باشد.
(انّ الأبرار یشربون من کأس کان مزاجها کافورا. عیناً یشرب بها عباداللّه یفجّرونها تفجیراً. یوفون بالنذر و یخافون یوماً کان شرّه مستطیراً. و یطعمون الطعام على حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً.إنّما نطعمکم لوجه اللّه لانرید منکم جزاءاً و لا شکوراً)دهر/ 10- 5.