نام تهران در حدود اواخر سده دوم بیش از میلاد ، برای اولین بار در یمی از نوشته های تیودیس یونانی آمده است .
ابو اسعد سمعانی در کتاب خود از شخصی به نام ابو عبدالله محبدابن حامد تهرانی رازی نام برد که اهل تهران بوده و در سال 261ه.ق چشم از جهان فرو می بندد و لذا این کتاب قدیمی ترین سندی است که به موجودیت تهران قبل از سده سوم هجری قمری اشاره می کند.ابن حوقل در سال 331هجری قمری تهران را شهری سرسبز و دارای باغهای فراوان ذکر می کند که میوه های فراوانی داشته و ساکنان آن بیشتر در زیر زمین زندکی می کردند.
استخری در سال 340هجری قمری در مورد تهران به تفضیل در کتاب خود (المسالک الممالک )ذکر کرده است . ابن بلخی نیز در فارسنامه حدود سالهای 500هجری قمری از آثار تهران سخن به میان آورده است .یاقوت حموی در کتاب خود
المعجم البلدان به سال 620هجری قمری تهران را قریه ای از قرا ری می داند که اکثر آن زیر زمین ساخته شده و شامل دوازده محله است و اطراف آن باغهای زیادی است که به هم راه دارند.
ذکریای قزوینی در کتاب آثارالبلاد (674هجری قمری )که تقریبا 70 سال بعد از یاقوت حموی نوشته شده درباره تهران چنین مینویسد: تهران شهری است زیرزمینی مانند لانه مورچه که اهالی آن به محض حمله دشمن در زیرزمینها مخفی می شدند.
حمدالله مستوفی در کتاب نزهه القلوب خود به سال 740 هجری قمری تهران را اینطور تشریح می کند: تهران یکی از ییلاقات ری بوده و آب و هوایی گوارا و سالم دارد و دارای باغهای میوه فراوانی است و جمعیت زیادی هم داشته است .رونق تهران بس از حمله مغول به سبب مهاجرت اهالی ری به تهران بیشتر شد.بعدها بای جهانگردان نیز به این قسمت رسید و احتمالا اولین جهانگردی که به تهران سفر کرد روی کونثالث دکلاویخو نماینده هانری سوم پادشاه اسپانیا در دربار امیرتیمور بود که در سال 806هجری قمری به تهران آمد.وی درسفرنامه خود از باغها و میوه های فراوان ، آب زیاد و آب و هوای ناسالم تهران نوشته است . شهرت تهران با روی کار آمدن سلسله صفویه بیشتر شد و رونق آن با به قدرت رسیدن شاه طهماسب آغاز کردید. به دلیل وجود آب فراروان و باغهای زیاد و شکارکاههای متنوع شاه طهماسب به تهران علاقه ای وافر نشان می داد و اقامتهای طولانی در ان داشته است و حتی در سال 961هجری قمری دستور دادحصاری دور شهر بنا کنند که 4 دروازه و 114برج داشت(برابر با سوره های قرآن) و طول آن حدود 6000قدم بود.شاه عباس صفوی نیز به بیروی از شاه طهماسب تا مدتها به آبادی تهران برداخت و حتی باغی به نام چهارباغ احداث کرده و در ان عمارتی برای اقامت موقتی خاندان سلطنت بناکرد.
سرتوماس هربرت در سال 1308هجری قمری در مورد تهران می نویسد:
تهران در میان جلگه قرار کرفته است و دارای 3000خانه و چند بازار است که از آجر ساخته شده اند و بازارهای آن بطوری بناشده که فاقد سقف می باشند. و چشمه ها و تاکستانها، باغها و جویبارهای زیبایی دارد. شاه سلیمان صفوی نیز تا اندازه ای در آبادی تهران سهم داشته و نخستین کا بدستور او بنا شد. در دوره حمله افاغنه تهران سقوط کرد و به دست انان افتاد و به دستور اشرف افغان تمامی باغها و تاکستانها تبدیل به ویرانه شد با ظهور نادرشاه و شکست اشرف افغان در دامغان 1141هجری قمری آنها بزرکان تهران را کشته و راهی اصفهان شدند و اشرف افغان نیز از ورامین رانده شد. در زمان نادرشاه افشار تهران جانی تازه گرفت . وی رهبران بزرک شیعه راجمع کرد و از آنان خواستار رفع اختلاف شیعه و سنی و اتحاد اسلام شد.در سال 1154هجری قمری شهر را به فرزندش رضا قلی میرزا سپرده که به علت عدم کفایت توسط خود نادرشاه کورشد. با انقراض خاندان افشاریه تهران به دست سلسله قاجاریه که رقیب کریم خان زند بودند افتاد.در جنکی که بین خاندان قاجار و خاندان زند(محمد حسن خان ) برپا شد خان قاجار شکست خورده و کریم خان چون تهران را جایی مناسب برای خود یافته بود به تهران عزیمت کرد و دستور بنای عمارت ایوانی و حرمخانه را داد و کویی قصد اشت تهران را پایتخت قرار دهد. ولی با کشته شدن محمد حسن خان قاجار و اسارت پسرش آغا محمدخان آسایش خیال پیدا کرده و راهی شیراز شد. پس از مرگ کریمخان زند آغامحمدخان فرصت را مغتنم شمرده و از شیراز فرار کرده و با تنی چند از بستکان خود راهی تهران شد و با همت ایل قاجار و همراهان خود موفق به تصرف تهران شد و در روز یکشنبه 11جمادی الثانی سال 1200 هجری قمری که مصادف با نوروز بود در تهران جلوس کرد و از آن تاریخ تهران دارالخلافه خوانده شد و به عنوان بایتخت قاجاریه انتخاب کردید و به ساختن عمارت تخت مرمر که تنها یادگار آن عهد است اکتفا کرد. ولی در زمان فتحعلیشاه ساختمانهای تازه ای احداث شد که از آن جمله می توان مسجد امام خمینی (مسجدشاه)، مسجد سیدعزیزالله ،درسه مروی ، قصر قاجار، نگارستان و لاله زار نام برد. در آن زمان طبق گفته ژنرال گاردان فرانسوی تهران حدود 50000 نفر جمعیت داشت (سال 1222هجری قمری ) در زمان به سلطنت رسیدن محمد شاه قاجار رونق و رشد تهران ادامه یافت .
باغ داودیه ، مسجد جمعه وبازار بین الحرمین در زمان سلطنت وی احداث شد. در همین دوره به دستور میرزاآقاسی دو محله به نامهای عباس آباد و محمدیه به محله های تهران اضافه شد. علاوه بر اینمهاجرت اهالی قفقاز که به علت جنک روس و ایران صورت کرفت هم در رونق و رشد تهران موثر بوده است ، چرا که اکثرا در تهران سکونت گزیدند.
در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به همت میرزا تقی خان امیرکبیر بناهای زیادی احداث شد. از جمله آنها می توان از مدرسه دارالفنون ، بازار امیر، بازار کفاشها و سرای امیر نام برد. جمعیت تهران نیزدر این زمان بسیار زیاد شده و به 150هزار نفر رسیده بود. لذا میرزا یوسف مستوفی الممالک (صدر اعظم) و میرزا عیسی (وزیر) مامور شدند تا محدوده جدید شهر را تعیین کنند و از انجایی که این مهم نیازمند نقشه بود در سال 1275هجری قمری کروهی به سربرستی علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه و با همکاری موسیوکرشیش سرتیب و معلم توپخانه و دستیاری چند نفر از شاگردان مدرسه دارالفنون برای اولین بار از تهران نقشه برداری کردند و در سال 1284 هجری قمری با همکاری مهندس بوهلر فرانسوی و جمعی از مهندسان و معماران نقشه جدیدی از تهران تهیه کرده و اراضی وسیعی را داخل محدوده شهر وارد کردند و شهر را باخندقها و باروهای جدید (به شکل هشت ضلعی) محدود ساختند. ارتباط شهر نیز با خارج از طریق 12 دروازه به نامهای : شمیران ، دولت ، یوسف آباد، دوشان تبه ، دولاب ،خراسان ، باغشاه ، قزوین ، کمرک ، حضرت عبدالعظیم ، غار و خانی آباد امکان پذیر بود.
در سال 1305 هجری قمری مهندس عبدالغفار نجم الملک معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون با کمک عده ای از معلمان دیگر و بیست نفر از شاگردان مدرسه مزبور از تهران جدید به مقیاس 2000:1 نقشه برداری کردند . بر اساس همین عملیات محیط شهر را 19200 متر محاسبه کردند و جمعیت تهران راهم 250 هزار نفر سرشماری کردند. این هییت برای تهیه نقشه حدود 4 سال وقت صرف کردند و بالاخره در سال 1309 هجری قمری نقشه تهران جدید به بای جاب رسید که در مقایسه با نقشه موسیو کرشیش از دقت بالایی برخوردار بود. از دیکر بناهای مهم دوره سلطنت ناصرالدین شاه می توان باغ کلستان ، باغ و قصر سلطنت آباد، مدرسه و مسجد شهید مطهری (سبهسالار) ، باغ فردوس ، میدان امین السلطان ، شمس العماره و... را نام برد.
در این دوره جند محله نیز با نامهای سنکلج ، خانی آباد، قنات آباد، باچنار، کود زنبورکخانه و بازار بزرک به محله های تهران اضافه شد. اینها مربوط به تحولاتی بود که تا قبل از سال 1300هجری شمسی بوقوع بیوست ولی تحول اساسی و نوین سازی تهران از سال 1300 هجری شمسی به بعد انجام شد.
تحولات بعد از 1300هجری شمسی را میتوان به 4 دوره تقسیم نمود:
در دوره اول (سالهای 1300 تا 1320): تقریبا تمامی خندقها و دروازه ها از میان رفت و کوچه ها و معابر قدیمی اصلاح شد و چهره شهر شکل منظم هندسی به خود گرفت. جمعیت تهران هم در این سده افزایش چشمگیری بیدا کرد به نحوی که طی دو سرشماری در سالهای 1310و1319 هجری شمسی از 300 هزار نفر(سرشماری اول) به540 هزار نفر(سرشماری دوم ) رسید. از ساختمانها و تاسیسات مهم این دوره می توان بانک ملی ایران ،وزارت امورخارجه ، شهربانی کل کشور، ایستگاه راه آهن تهران ، دانشگاه تهران ، ایستگاه فرستنده رادیویی تهران ، باشگاه افسران و چند بیمارستان نام برد.
دوره دوم (سالهای 1320 تا 1332) : این دوره مصادف با بروز جنک جهانی دوم بود لذا تغییرات زیادی انجام نشد و تنها شهر از اطراف اندکی توسعه یافت . جمعیت تهران در این دوره مطابق آمار رسمی سال 1325 حدود 880 هزار نفر بود. دوره سوم (سالهای 1332 تا 1357ه.ش ) در این دوره به علت احداث بزرگراهها، خیابانها و بلوارها ، شهرکهای جدید، ساختمانهای بزرگ ، تهران رشد چشمگیری داشته و از هر سو کسترش بیدا کرده بود به نحوی که یکی از شهرهای بزرگ قاره آسیا محسوب می شد. جمعیت ان نیز به سرعت افزایش پیدا کرده بود و از یک میلون و هشتصد هزار نفر 1335 به چهارمیلیون و پانصدو سی هزار نفر در سال 1355 (طی 20 سال ) رسید.