این لفظ تعریب «توره یا تورا» ى عبرى است که یهودیان استثنا آن را ناموس یا شریعت مىدانند ولى معناى درست و دقیق آن آموزش یا ارشاد است (فرهنگ و واژه نماى مصور کتاب مقدس:«~ I llustrated Dictionary and Concordance of the Bible,P.1001) ~»و نیز از بصریان و کوفیان اقوالى نقل شده است که نشان دهد آن را اصلا عربى مىدانستهاند.
تورات نام پنج کتاب اول از کتاب مقدس یا به عبارت دیگر پنج کتاب [سفر] اول از عهد عتیق که به اسفار خمسه هم شهرت دارد، و گاه توسعا به کل عهد عتیق اطلاق مىگردد. در قاموس کتاب مقدس ذیل عنوان «پنج سفر موسى» آمده است: «کتابهاى پنجگانهاى که در اول مجلد عهد عتیق واقع است.» این کتاب به اعتقاد یهودیان و نیز مسلمانان در کوه سینا، به زبان عبرى، به صورت الواحى بر موسى کلیمالله (ع) نازل شده است. این پنج کتاب به ترتیب عبارتند از: 1) سفر تکوین یا «سفر پیدایش» که از تاریخ اول خلقت تا فوت یعقوب گفتوگو مىکند در سفر پیدایش، گزارش آفرینش جهان و سلسله النسب انسان و سلسله النسب نوح و اعقاب او پس از فرو نشستن طوفان آمده است. در این سفر یا کتاب از پیمانى که خداوند با ابراهیم (ع) بسته است، سخن گفته شده است، 2) سفر خروج «از تأسیس احکام دینیه بر کوه سینا سخن مىگوید» . و نیز از رویدادهایى از آغاز روزگار اسارت و بردگى بنىاسرائیل پیمان مىبندد و تورات را به موسى (ع) مىبخشد. مراد از «خروج» خارج شدن یا مهاجرت بنىاسرائیل از مصر است. در سفر خروج احکام بسیارى بیان شده است و ده فرمان یا احکام عشره (دکالوگ) موسى (ع) در همین بخش است، 3) در سفر لاویان «از نظم و نظام احکام دینیه و شرایع و قواعد و حدود سبط لاوى صحبت مىدارد» . (قاموس..). و شامل قوانین و آداب عبادت در معبد و قوانین قربانى و از آیینهاى تقدس کاهنان و از حدود طهارت و پاکى و از نهى از زنا با محارم و سایر روابط جنسى منهى و از تقدیس اوقات و اعیاد خاص و نظایر آن است، 4) سفر اعداد «از مسافرت [چهل ساله] بنى اسرائیل در دشت و فتح اراضى کنعان گفت و گو مىکند» . (قاموس ..). . در این سفر، گزارش سرگذشت قوم بنىاسرائیل در صحرا پس از سال دوم خروج از مصر تا وفات هارون در آمده است، 5) سفر تثنیه «تکرار شرایع را به طور اختصار مذکور مىدارد» . قاموس...و چون تکرار احکام و گزارشهاى کتابهاى پیشین است (قاموس..). گاه آن را «تکرار تورات» یا «تورات مکرر» مىگویند. «مجموع این پنج کتاب نظام و قواعد دین موسوى [یهودیت] را به واضحى بیان مىنماید» (قاموس..). . در سنت یهودیت و مسیحیت، تورات را به موسى (ع) نسبت مىدهند و باید توجه داشت که این امر را منافى با جنبه وحیانى آن نمىدانند . یعنى چنین برداشتى در میان آنان وجود ندارد که عین الفاظ تورات وحى الهى است. و از این نظر، با مسلمانان فرق دارند. زیرا مسلمانان تورات اصلى تحریف ناشده را کمابیش مانند قرآن کریم به عین الفاظ وحى الهى مىدانند. در قرون جدید پژوهندگان کتاب مقدس، تحقیقات تاریخى و باستانشناسى و متن پژوهى به این نتیجه رسیدهاند که این پنج کتاب که سنتا مقدسترین و مهمترین بخش کتاب مقدس شمرده مىشوند، از نظر واژگان، سبک، و محتوا تفاوتهایى با همدیگر دارند. عده دیگرى از محققان با توجه به نام بردن از کسانى متأخرتر از عصر موسى (ع) بودهاند یا همچنین اشاره داشتن به وفات خود موسى (ع) در تورات، در صحت انتساب آن به موسى (ع) تردید دارند (فرهنگ و واژهنماى مصور کتاب مقدس «به انگلیسى» ، 772) . در مورد قدمت آنها نیز نوسان رأى بین محققان بسیار است و بخشهایى از آن را متعلق به 10 قرن قبل از میلاد مىدانند (مقاله «ادبیات کتاب مقدسى» در دایره المعارف بریتانیکا«~ «eiblical LiteraturB» ~»طبع 1990م، 14/773) . شادروان خزائلى در مقاله «تورات» در اعلام قرآن (260 268) مىنویسد که فعلا سه نسخه از تورات در دست است که هر کدام مقبول طایفهاى است. این سه نسخه عبارتند از: 1) نسخه عبرى، 2) تورات سامرى، 3) تورات یونانى یا سبعینى .1) تورات عبرى یا تورات حضرت موسى (ع) را دانشمندان یهود در تابوت عهد جا داده بودند، و هر هفت سال آن را از تابوت بیرون مىآوردند و بر یهود مىخواندند و این نسخه در فتنههاى فلسطین از میان رفت. سپس عزیر با همکارى حجى و زکریا، تورات را از نو جمعآورى کردند که آن نسخه هم از دست رفته است. «نسخه عبرانى که فعلا در دست مىباشد، در قرن نهم میلادى تنظیم شده و در قرن پانزدهم به طبع رسیده است» . اعلام قرآن، 264، همچنین، عهدین، قرآن و علم، بوکاى، 19)، 2) ترجمه یونانى یا سبیعینى یا هفتادى که هیأتى از یهود اسکندریه متشکل از هفتاد و دو مترجم (تسمیه سبعینى از اینجا است) با حمایت بطلمیوس فیلادلفوس در سال 285 ق. م به آن پرداختهاند. «تورات سبعینى از یونانى به لاتین ترجمه شده و در کلیساى شرق تا امروز هم جزو قوانین و دستورالعمل آنان محسوب است. ولى چون مسیحیان از آیات آن استشهاد نموده، بر ضد یهود حجت آوردند، على هذا ترجمه نامبرده را ترک کرده به اصل عبرانى رجوع کردند» (پیشین، 266 براى تفضیل بیشتر در این باره کشف الظنون، ذیل «التوراه ») ترجمه یونانى بعدها به لاتینى ترجمه شده است. همچنین ترجمههاى کهنى از اصل یا از ترجمه یونانى به ارمنى، حبشى، لاتینى و عربى انجام گرفته است. بسیارى از یهودیانى که اسلام آورده بودند نظیر وهب بن منبه، عبدالله سلام و کعب الاخبار، معارف مربوط به تورات و کتاب مقدس و تفاسیر آنها را که بیشتر جنبه قصص داشت، در همان صدر اول اسلام نقل کردهاند که این معارف «اسرائیلیات» نام دارد و در تفاسیر قرآن از جمله در تفسیر طبرى راه یافته است، و بعضى از محققان آن را با احتیاط تلقى مىکنند (اسرائیلیات) . مسعودى (التنبیه و الاشراف، 112) از سه ترجمه تورات یاد مىکند. یکى ترجمه حنین بن اسحاق (م 260 ق)، دوم ترجمه ابوکثیر عالم یهودى (م 321 یا 329 ق)، سوم ترجمه سعد بن یوسف، عالم دیگرى یهودى ملقب به فیومى (م 331 ق) که این ترجمه فعلا موجود است (اعلام قرآن، 268) . به علاوه در سال 345 ق (956 م) در اسپانیا ترجمه دیگرى از تورات، از لاتین به عربى انجام گرفته است. و ترجمههایى به عربى جدید نیز موجود است. ترجمههایى به فارسى از تورات، چه مستقل چه همراه با کل کتاب مقدس، در نیمه اول قرن نوزدهم میلادى در لندن و ادینبورگ به طبع رسیده است (فهرست کتابهاى چاپى فارسى، ذیل تورات و کتاب مقدس) .