مقدمه
- تزئینات داخلی ساختمان
- نحوه پارتیشن
- پاراوان
دکوراسیون داخلی ساختمان مهمترین عنصر جلوه دهنده تزئینات داخلی است و نمایسازی داخی و خارجی ساختمان بیانگر هنرنمائی هنرمندان ساختمان می باشد در این مورد انتخاب رنگ و هم آهنگی رنگ امیزی مبلمان و دکوراسیون داخل هر ساختمان در اولویت قرار دارد ابتدا طراحی آن بوسیله طراح با ذوق انجام می پذیرد.
در اینجا حتماً لازم نیست که طراح تحصیلات عالی داشته باشد، بلکه استادکاران با تجربه و خوش ذوق و خوش تشخیص نیز قادر به انجام طرح مبلمان داخی و نماسازی خارجی ساختمان خواهند بود.
طراح حاذق اول هماهنگی رنگ و دوم امکان تهیه مصالح مورد نیاز مبلمان سوم نسبت و اندازه را مشخص می سازد و سپس اندازه های داخلی ساختمان را بصوت پلان بر روی کاغذ با اشل رسم نموده با توجه به امکانات موجود زمان و محل و آب و هوا طرحی برای تهیه مبلمان داخل آماده نموده و رنگ دیوارها و گچ بریها، پرده ها، موکت و فرشهای کف، تزئینات داخلی مانند ساعت و آباژور و حتی لوستر و قاب آینه و پاریشن را هم اهنگ و متناسب با طرح خود در نظر می گیرد. و اما طراح موظف است در اجرا طرح خود نظرت کامل داشته تا عملیات اجرائی آن نیز مطابق با سلیقه خود باتمام برسد و چنانجه در طرح تجدید نظری لازم باشد اعمال نماید. به طور کلی میتوان یکسری از این وسایل منزل را با یک مصالح خاص در نظر گرفت که از نظر زیبایی و هماهنگی منظر خوشی داشته باشد. ما در اینجا سعی داریم قسمتی از لوازم دکوراسیون منزل را با طراحی مناسب مورد توجه قرار دهیم مانند ساعت، قاب آینه و پاراوان .
نحوه ساخت پارتیشن
برای جدا کردن اطاقا و هال از یکدیگر معمولاً از پارتیشن های گوناگون استفاده می کنند. راحی پارتیشن ها معمولاً با موقعیت ساختمان سنجش داده می شود و احتمالاً تغییراتی در شکل و اندازه طرح خود با طرح جامع برای ساخت پارتیشن مهیا می گردد. پارتیشنها بیشتر از مصالح مخلوط از فلزات آبکاری شده و چوبهای گردو و افرا و ملچ و غیره با رنگ مات یا براق تهیه می شود. در قسمتهای دو طرفه پارتیشن میتوان بنا به تشیص طراح کابینهائی ساخته که دربها و جعبه های کشویی آن از دو طرف استفاده شود و نیز در پارتیشن جای قرار گرفتن تلویزیون و گلدانهای طبیعی و محل چیدن ظروف تزئینی و کتاب جاسازی شود.
رنگ آمیزی پارتیشن در سنجش رنگ چوب به تفضیل نوشته شده است.
پاراوان
در پاره ای از مواقع به دلایل مختلفی نظیر کمبود ضا نمی توان از پارتیشن جهت جدا کردن فضاها استفاده کرد و یا نیاز به جداسازی تا این حد منفی نیست. مثلاُ برای تقسیم بندی فضای بزرگ پذیرایی یا یک سالن به جهت کاربردی و هم زیبایی می توان از پاراوان استفاده کرد که هم فضا به دو بخش تقسیم می شود و در ضمن در عین حال دو فضی بدست آمده کاملاً با هم در ارتباط هستند و …
پاراوان نیز معمولاً با موقعیت فضا و مکان موجود طراحی می شود و نیز در ابعاد و اشکال مختلف با مصالح مختلفی از قبیل فلز چوب و حتی پارچه و تلفیق اینها ساخته می شود.
پاراوان می تواند به گونه ای طراحی شود که از دو طرف داشته باشد.
پاراوان بر خلاف پارتیشن کاملاً مستقل عمل می کند و عضوی از ساختمان محسوب نمی شود و در بخش تزئینات قرار می گیرد و به دلیل عملکردی تزئینی بسیار سبک و قابل حمل و نقل است و می توان آن را هر لحظه جایی قرار داد.
پاراوان می تواند از سه تخته و یا چهار تخته تشکیل شود که بسته به نوع مصالح بکار رفته از اتصالات مخصوص خود برای زاویه قرار دادن آن استفاده می شود.
مصالحی که می توان برای پاراوان استفاده کرد بسیار متنوع است. به طور مثال می توان از چوب برای سازه ان استفاده کرد و برای زیبایی از تکنیک معرق بهره برد. در مورد معرق در بخش بعدی نوشته شده است.
قبل از اینکه وارد مراحل کار از چوب تا دکوراسیون شویم لازم است مقدمه ای راجه به معرق و نحوه کار و اجرای آن نکاتی گفته شود.
مقدمه ی تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند» ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقشها و طرحهای زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوبهای رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
پیدایش تاریخی این هنر به درستی مشخص نیست ولی از تطیق ان با هنر کاشی کاری بدون شک رابطه این دو هنر را در می یابیم. برای آشنایی با ریشه این هنر صحیت از تاریخ تکوین کاشی معرق به میان می آید و به عنوان مقدمه از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانان ساخته شده می توان یاد کرد. این گنبد نوع بسیار ساده کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغولان نیز به همین منوال بود و تداوم آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید آثاری ارزنده در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو ه افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهای که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقشهای اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از نرمندان به اروپا و گزایش به هنر و فرهنگ، اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه حنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد.
از آن دوران تا به امروز این هنر، چونان گذشته، رونق نداشته است و تنها عده قلیلی از هنرمندان در زنده نگهداشتن این هنر کوشا بوده اند.
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه عمل است که در هر دو مورد نقشها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه این دو هنر، در قدیمی و بزرگی است که متعلق به عصر قاجاریه است. و در ضلع شمال غربی محوطه وزارت اموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این در حدود چهار و نیم متر و عرض ان سه متر است و سر دری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف ین در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقه معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه.ش بر میگردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیر باز تا به امروز با عنوانهای گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل افرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در 1346 به اداره کارگاههای هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داده است. پس از پیروزی انقلاب، اداره مذکور به اداره کارگاههای هنری تغییر نام داد و فعالیتهای خود را در اداره کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که در طی فراگیری به استخدام رسمی در می آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کار کرد و آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنار آن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میر طیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه می دهد.
در طی سالیان، معرق همپای رکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوریهای مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر به اولین کارگاه منبت و معرق که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی عی و خلیل امامی و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق پای گرفت.
این هنر در آغاز برای تزیین سطح میز، بوفه، در، تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقشهای اسلیمی یا گره با پنج رنگ محدود چوبهای ابنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برشهای خاتم برای اشباع نقشها استفاده می کردند. رنگ خاتمها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهت داشت.
در آن ایام شیوه معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق که هنرمندان ابتدا به وسیله کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را می کندند و سپس نقشها را از چوبهای رنگی به وسیله مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهانهای مخصوص قدیمی و اره ای به نام چکی، دوربری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند.
نخستین تاریخی که در رابطه با اشباع نقشهای کنده شده به وسیله چوبهای رنگی نقش دو سوارکار است که به وسیله احمد رعنا ساخته شده است و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یک زن است که توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است.
هم اکنون دو تابلوی مذکور در نمایشگاه اداره کل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.
عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود به جای کندن سطح چوب به فکر ایجاد زمینه ای در اطراف نقشها افتاد و از کنار هم قرار دادن قطعات چوب فوفل زینه ای در اطراف نقشها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بوده است.
نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است که نقش پیکار دو سوار با یک شیر را نشان می دهد. این تابلوا در ارتباط با امتحان کلاس معرق علی و خلیل امامی است و هم اکنون در موزه هنرهای ملی نگهداری ی شوند.
به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شکارگاه، کعرق را از حالت مسطح خارج کرد و به صورت نیم برجسته مطرح گردانید که همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینه فکری این نواوری از نقشهای منبت کاری شده رهای کاخ مرمر شکل گرفت.
تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود و محمد طاهر امامی که در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود در اندیشه بکارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقشهایی روی یک راکت تنیش روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی رنگ، انواع چوبهای صنعتی شاخته شد. این پیگیری همچنان ادامه دارد.
در سال 1335 تعدادی پاراوان و بوفه معرق کاری شده از طرف دولت چین به دولت ایران اهداء د که به هنگام حمل، تعدادی از آنها خسارت دید! مرمت بعضی از آنها با زمینه سیاه به محمد غفوری محول شد. وی با تهیه ماده سیتهی ترکیب یافته از جوهر نیکروزین، پارافین و لاک الکل قسمتهای اسیب دیده را ترمیم کرد. لازم به توضیح است که تا قبل از شناخته شدن جوهر نیکروژین برای سیاه کردن زمینه اشیای چوبی، صفحات موسیقی را می کوبیدند و سپس در الکل حل کرده و مقداری پارافین به آن اضافه می کردند و ماده سیاه به دست آمده را به وسیله پنبه بر روی شئ مورد نظر منتقل می کردند.
این گونه آزمون های پیاپی موجب پیدایش اندیشه نوینی در هنر معرق شد و بدین سان در سالهای 36 یا 37 یک پاراوان کوچک با نقش گل و مرغ توسط عزیزالله ویزایی با زمینه سیاه که به شیوه معرقهای چینی بود ساخته شد و بدین ترتیب این سبک معرق در میان انواع آن جای گرفت.
در ادامه این تحولات در سال 1344 محمد طاهر امامی تابلویی با عنوان مرغ و اشیانه به وجود اورد که مرغ تماماً برجسته است و تنها به وسیله یکی از بالهایش به زمینه تابلو متصل شده است. وی با اجرای این تابلو به معرق تمام برجسته دست یافت.
در میان آثار معرق روی چوب که تا کنون به وجود آمده معرق خاتم، چنانکه از نامش بر می آید، ترکیبی از دو هنر بیان شده است که مقام ویژه خود را از دیرباز حفظ کرده است.
از بدو پیدیش کارگاه منبت و معرق، نوع ساده معرق خاتم در میان شمسه قش های گره با همان پنج رنگ طبیعی محدود اولیه به کار گرفته می شد.