مطالعات نشان می دهد که بیش از 99%استخوانهای به دست آمده جانوران در نقاط مختلف شهر سوخته متعلق به چارپایان اهلی بوده که گوشت آنها به مصرف غذایی می رسیده است تاکنون هزاران قطعه از استخوان جانوران مورد بررسی قرار گرفته اند که از این مقدار5/21%استخوان گاو،5/54%استخوان گوسفند و 6/23%استخوان بز بوده است در حالیکه مجموع استخوانهای یازده نوع جانور وحشی که تاکنون شناسایی شده ، تنها یک درصد کل استخوانهای مطالعه شده را تشکیل می دهد.
به نظر می رسد مصرف گوشت جانورانی چون گوزن و آهو کمتر رایج بوده و احتمالا جزوغذاهای تفننی و گرانبها شمرده می شده استو از طرفی با اینکه 2/4% پیکره های گلی بدست آمده از شهر سوخته ، پیکره خوک وحشی یا گراز است اما در میان هزاران قطعه اسستخوان آزمایش شده و بدست آمده تاکنون حتی یک قطعه استخوان گراز نیز دیده نشده است . در حقیقت تنها یک استثنا وجود دارد و آن یک قطعه کار کرده از دندان گراز است که در رود بیابان شده است این تنها قطعه استخوان گراز پیدا شده از میان 30000قطعه آزمایش شده است از سوی دیگر وفور گراز در اطراف دریاچه هامون نه تنها از روی پیکره های گلی و سفالی شهر سوخته قابل اثبات است بلکه حتی تا یکی دو سده پیش تعداد این گرازان به قدری زیاد بوده که به کراتمورد اشاره سیاحان و بازدید کنندگان منطقه قرار گرفته است . احتمال زیادی وجود دارد که مصرف گوشت این جانور در شهر سوخته رایج بوده است اما به دلایلی که هنوز روشن نشده استخوانهای این جانور به کلی سوزانده و از بین برده می شده است یکی ازاین دلایل می تواند اجرای برخی رسوم خاص و ناشناخته باشد هر چند نمی توان دلیلی قطعی و قابل اثبات باشد.
در میان استخوانهای جانوران ، بقایای استخوان 41 نوع پرنده دیده شده است که مهمترین آنها عبارتند از »غاز،زغن،درنا ، قو،غاز، پلیکان و مرغ جنگلی یا انقوب که در این بین 60% استخوان پرندگان شناسائی شده مربوط به این مر غ است که پرنده ای مهاجر و آبی بی شمار میرود و امروزه نیز در فصلهای پائیز و زمستان در سیستان دیده می شود یادآوری می کنم که فهرست کلی بالا تنها شامل استخوان جانورانی است که تاکنون مورد بررسی و شناسائی قرار گرفته اند.و هزاران قطعه استخوان جمع اوری شده دیگر وجود دارد که هنوزمورد مطالعه قرارنگرفته اند استفاده از تخم این پرندگان نیز به منظور تغذیه در شهرسوخته رایج بوده است و پیدا شدن هزاران قطعه تخم پرنده تایید کننده این مدعا است صید ماهی نیز از کارهایی بوده است که برای تامین قسمتی از مواد غذایی مورد نیاز جامعه انجام می گرفته و نشانه های آن به صورت تیره های ماهیان و قلاب های ماهی گیری پیدا شده است .جالب است اشاره کنیم در مقابل شناسایی بیش از چهل نوع پرنده شناخته شده تنها اسخوانهای دو گونه ماهی مخصوص آبهای کوهستانی دیده شده است به طور کلی می توان گفت که شکار پرندگان و صید ماهی دامداری و به خصوص دامداری در حاشیه شرقی دریاچه انجام می شده وکشاورزی در ناحیه دلتا صورت می گرفته است اطلاعات بالا نشان می دهند که اقتصاد شهر سوخته از نوع محلی و تقریبا خود کفا بوده است به نظر می رسد شهر سوخته از سویی وظیفه توزیع محصولات کشاورزی و صنعتی منطقه را برعهده داشته و از سوی دیگرامکان تهیه برخی از
محصولات کشاورزی در طول هزاره سوم بیش از میلاد در شهر سوخته وجود نداشته است تا جایی که اطلاعات موجود نشان می دهند در خلال 5هزار سال گذشته تغییرات بسیار مهم آب و هوایی چنان که بتواند محیط زیست را به کلی دگر گون کند در سیستانب وقوع نپیوسته تنها اتفاق مهم طبیعی تغییرات مکرر بستر رودخانه هیرمند بوده که ان هم تنها در سرزمین های کناره ای این رودخانه موثر بوده است بنابراین می توان به این نتیجه رسید که برخی از محصولات کشاورزی مورد نیاز شهر سوخته از مناطق اطراف به این شهر وارد می شده اند .
بررسی های انجام شده برروی استخوانهای جانوران شهر سوخته نشان داده اند که تقریبا 80% درصد استخوان جانوران علف خوار متعلق به گوسفندان و بز ها بوده و تقریبا 20% باقیمانده مربوط به انواع گاو ها است آمار مزبور نشان از کمبود قابل توجه استخوان جانوران وحشی دارداین نکته به آن معناست که در شهر سوخته پرورش جاوران بزرگ و شغل دامداری اهمیت زیادی دادهمی شده است با انکه نسبت عددی استخوان گوسفندان و بز ها بیشتر از گاو هاست اما از آنجا که وزن و اندازه گاو چند برابر گوسفند و یا بز است طبیعتاگاو ها تولید کنندگان درجه یک پروتئین مورد نیاز شهر بوده اند بر این اساس به نظر می رسد تقریبا 76%پروتئین مصرفی شهر را گاو ها و 24%باقی مانده را گوسفندان و بز ها تامین می کرده اند بر این محصولات گوشتی باید مواد لبنی چون شیر،پنیر ،ماست،کره و روغن را نیز اضافه نمود هر چند تاکنون هیچ مدرک و سند قابل قبولی مبنی بر وجود این محصولات در شهر سوخته بدست نیامده است ، در هر صورت نمی توان استفاده از شیر و روغن حیوانی را منتفی دانست.
منابع غذایی و ماهیان
چنانکه گفتیم بیشتر پروتئین شهر سوخته از طریق گوشت جانوران عظیم الجثه تولید می شده است و با آنان که جانوران وحشی بزرگ اندام چون گوزن و گور خر نقش بسیار ناچیزیدر تولید پروتئین داشته اند ، اما پرندگان و ماهیان به طور وسیع برای تغذیه (و استفاده های دیگر ابزاری ) مورد استفاده قرار می گرفته اند در میان استخوانهای پرندگان خوراکی شناخته شده نسبت عددی استخوانهای انقوت (مرغ جنگلی )و اردک گردن حنائی نسبت به استخوان دیگر پرندگان خوراکی بسیار بالاست در میان پرندگان غیر خوراکی مقدار بسیار بالای استخوان قره غاز (نوعی کلاغ سیاه) را چنانکه خواهیم دید ، می توان بعلت استفاده از این پرنده در صید ماهی دانست.
اشاره کردیممقدار بسیار زیادی از پوست تخم پرندگان مختلف از میان زباله دانی ها و مناطق مسکونی شهر بدست آمده که نشانه مصرف زیاد این منبع خوراکی مهم در جامعه پنج هزار سال پیش سیستان بوده است . اگر چه تا کنون مدرکی مبنی بر مرغداری و تربیت پرنده در شهر سوخته برای مصارف غذائی به دست نیامده است اما تخم پرندگان وحشی به آسانی در بخش های باتلاقی دریاچه یعنی جائی که پرندگان آبزی ،همچون قوها ،در زمان گذشته همچون امروز در آن زندگی می کرده اند ،به دست امده است.
ارقام بالای استخوان و تیغه ماهی به دست آمده نشان می دهد که مصرف گوشت ماهی در شهر سوخته روستاهای اطراف آن بالا بوده است در کنار تیغه ماهی ها، پیدا شدن برخی ابزار ماهیگیریو صیادی همچون قطعات تور ماهیگیری و همچنین قلاب های فلزیاین فرضیه را تائید می کنند ماهیگیر به روشهای مختلفی انجام می گرفته است . استفاده از تور ،قلاب ،دست آزاد ،پیکان ، سبد و یا استفاده از پرندگانی چون قره غاز ، درصد بالای استخوان های ماهی در شهر سوخته می توانداین نظریه را نیزمطرح سازد که شاید از ماهی برای معاملات پایاپای ، جدا از میان صیادان و ساکنین شهر سوخته و روستاهای آن،با ساکنان سرزمین های نسبتا دورترینیز انجام می شده است و در این صورت لاجرم به نتیجه دیگری می رسیم که براساس آن مردم آن جامعه با روش های نگهداری ماهی مانند خشکاندن و دود دادن آن نیز آشنائی داشته اند.
ماهیان به دست آمده از شهر سوخته از همان گونه ماهیانی است که در دیگر رودخانه ها و دریاچه های ایران رایج هستند اما با توجه به اندازه ساختمان و تیغه ماهی های پیدا شده می توان گفت که ماهیان مصرفی شهر سوخته از نوع ماهیان کوچکی به درازای11تا30سانتی متر بوده اند نمونه های ماهیان پیدا شده از خانواده کپور یان ،گونه ای ماهی ریشه دار Barbus و شاید Varicorhnus و یا کپور کوچکcyprion هستند امروزه ظاهرا انواع دیگری از ماهیان نیز در دریاچه وجود دارند که عبارتند از چند گونه ماهی بومی و فوق العاده مقاوم در برابر شرایط سخت و گرمای زیاد .مهمترین و فراوانترین این ماهیان گونه ای از خانواده به وزن متوسط یک کیلوگرم در سن چهار سالگی هستند گونه دیگرماهیکوچکتر و ریزتر از گونه قبلی است که حداکثر وزن ان از 250گرم تجاوز نمی کند . گونه ای دیگر ،نوعی ماهی قرمز به نام Carassisus Aurtus است که بومی دریاچه نبوده و از مناطق دیگر به آنجا آورده شده است . علاوه بر این گونه های دیگری از قبیل ماهی علفخوار یا آمورسفید و کپور معمولی نیز به ماهیان دریاچه اضافه شده است که در این میان وضعیت رشد کپور ماهی موفقیت آمیز بوده است به طوری که وزن برخی از آنها تا 10کیلوگرم نیز رسیده است از دیگر آبزیان دریاچه ، دو نوع پلانکتون یعنی دافنیاDaphnia و سیکلو پسCyclops می باشند در کاوش های سال 1376 در قبر ثروتمند شماره 1400از نوع سرد آبه ای متعلق به یک زن جوان بقایای پوسیده واز بین رفته یک ماهی به طول تقریبی 4سلنتی متر داخل یک کاسه سفالی نخودی رنگ دیده شد که به محض برخورد با هوای آزاد بقایای آن از بین رفت . پیداشدن این نمونه نشان دهنده آن است که شاید در آن روزها علاوه بر تغذیه از ماهیبرای زینت نیز استفاده می شده است .