دنیای خاکی: دنیای حیات انتخابی است که تنها دراین دنیا است که ما توان بهروری واقعی را از خویشتن داریم. استعدادی که ما درعالم ذر، به وسیله کسب علم و دانش به دست آوردیم، می توانیم کشف و شکوفا کنیم. که اوج کمال در خیال پردازی انسان است. این رشد در آدمی، در طول حیات دنیوی تنها درصدی ناچیزی ازآن به فعلیت می رسد. ما بقی با تاثیر از محیط وکسالت ما انسانها نابود می شود. بی توجهی به کسب علم، مشغول خواستهای نفسانی شدن، به سائقهای ذهنی توجه نکردن و .....از این موارد، انسان را در پایین ترین رتبه وجودی قرار می دهد. آنها که رشد بهتری دردنیا دارند، رتبه های بالاتر را کسب می کنند. بعضی به مراتب بالای کمال دست می یابند.
عالم برزخ :
عالم واسط است، بین دنیای خاکی و عالم حشر. این عالم، عالم تصرف عقل است. در این عالم، انسانها به اندازه علم و کمال نفسانی آنها در طبقات مختلف جای دارند. هرچه آگاهی آنها بر حقیقت وجودشان بیشتر باشد وعملکردشان در مسیر درکشان باشد و بین عمل و آگاهی شان رابطه کاملتر باشد. عالم برزخ راحتتروروشن تراست. آنهایی که در مادیات و هوسها غوطه ورند ودردرک دنیا کاری نکرده اند. در عالم برزخ هراسان وسرگردان خواهند بود.
عالم حشر:
عالم حساب است. پرونده هرشخص به او تحویل داده می شود. در این پرونده همه مراتب انسان از عالم ذر تا حشردر اختیار قرار می گیرد. در اینجا آگاهی انسان کامل می شود. این روز است که در حسرت تام قرار می گیرد. می بیند که چه می توانسته باشد و دردنیا چه اندازه رشد کرده وقصور وتقصیر او تا چه اندازه بوده است. این محاسبه با خود انسان انجام می شود، قبل از محکومیت به وسیله میزان انسان خود را محکوم نموده است. خود را لایق مواخذه یا ثواب خواهد دید.
عالم دوزخ :
عالم مواخذه و مکافات است. با یک مثال توضیح خواهم داد. فرض کنید شب دامادی شماست. حجله گاه را آماده کرده وعروس را آراسته اند. ولی شما در یک واقعه نا خوشایند. شما با لجن و روغن ماشین آلوده اید. آیا حاضر هستید با این وضع داخل حجله شوید؟ آیا با این لباس در مقابل عروس حاضر می شوید یا خیر؟ عالم بعد عالم قرب است و انسان به آن آگاه تا حمام دوزخ را طی نکند امکان حضوردربهشت را برای خود میسر نمی داند. عالم دوزخ عالم دروی وهجران است. ودرتب جدایی می سوزد. درحسرت عدم رشد ونقصان ویران می شود.
عالم بهشت :
عالم قرب است. الفت وآشنایی انسان با حقیقت خودش وغرق درعظمت انسانی. در این مسیر تا به خدا رسیدن، در تلاش کمال با عشق و علاقه به پیش می رود تا به خواسته خود که غرق در وجود مطلق است برسد.
سعی نمودم تا شمایی از هستی انسان را به تصویر بکشم. نمی دانم تا چه حد توفیق یافته ام. امیدوارم توانستهباشم روح تشنگان را سیر آب سازم. نظر شما سازنده خواهد بود.