موضوعی که من انتخاب کرده ام در رابطه با استاد غزل سرای ایران شهریار سخن سید محمد حسین بهجت تبریزی می باشد.
سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار در سال 1285 شهریورماه در بازار چه میرزا نصرالله (چای قیراغی) بدنیا آمد و پس از 3سال که مصادف با انقلابات تبریز بوده همراه خانواده به قریه خشکناب مهاجرت می کنند، که در سال1290تحصیلات ابتدایی خودرا در مکتب قریه پیش((آقامحمد باقر)) و ملا ابراهیم شروع می کند و پس از یکسال به تبریز مراجعت نموده و تحصیلات عربی در مدرسه ((طالبیه)) و تحصیل زبان ادبیات فرانسه در منزل به وسیله معلم خصوصی شروع می کند.
استاد شهریار
اگر می خواهید بدانید شهریار از چه سالی گفتن شعر را شروع کرده باید بگویم که از 7سالگی شروع به گفتن شعر می نماید
رویه باجی باشمین تاجی اتی آت ایته منه ور کته
استاد شهریار تحصیلات سیکل اول متوسطه را در مدرسه متحده و متوسطه تبریز به پایان می برد و جهت ادامه تحصیل به تهران عزیمت می نماید.
استاد در اسفند ماه سال1299به تهران رسیده ودر منزل ((اکرم السلطنه))خواهر محمد علی شاه قاجار اقامت می گزیند و از سال1300به مدرسه دارلفنون جهت تکمیل تحصیلات متوسطه وارد شده که3سال پس از آن یعنی در سال1303با اصرار پدرش به مدرسه طب وارد می شود.
استاد شهریار که به یک میهمانی دعوت شده بود به همراه دوستش ابوالقاسم شهریار با قمرالملوک وزیری آشنا می شود و غزل ((از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست)) را در همان مجلس می سراید.
شهریار در سال 1308 از مشوقه خود در مکاتب خرابی که دیده بود جدا می شود و بدنبال آن تحصیل طب را در آخرین ترم تحصیلی نصف ونیمه می گذارد ودر اداره ثبت اسناد و املاک مشغول به کار می شود وبه شهر نیشابور با رتبه یک ادری به سمت مامور با حقوق ماهیانه320ریال اشتغال می یابد که در این شهر با کمال الملک نقاش معروف آشنا شده و ده روز در منزل وی رحل اقامت می گزیند در سال 1313پدر خود ((سید اسماعیل موسوی مشهور به حاج میرزا آقا خشکنابی که در قم مدفون است را از دست می دهد و پس از فوت پدر که از نیشابور به مشهد مقدس انتقال یافته بود. استاد شهریار به تهران بر می گردد به کمک حاج اسماعیل امیرخیزی در بانک کشاورزی و پیشه و هنر استخدام می شود. در سال 1316 به تبریز جهت دیدار با خانواده سفر می نماید. در سال 1325 مادرش کوکب خانم جهت پرستاری از تبریز به تهران می آید. چاپ جلد اول دیوان استاد با عنوان شهریار 1 «غزلیات، رباعیات، قطعات» در سال 1328 می باشد. و مهمترین حادثه ای که در ایام حضور مادر استاد شهریار در تهران اتفاق می افتد سرودن حیدر بابایه سلام می باشد، که به گفته استاد شهریار علت عمده سرودن این شاهکار ادبی استاد حضور مادرش و تجدید خاطرات ایام کودکی شاعر در زادگاه و روستای خشکناب بوده است متاسفانه استاد شهریار در سال 1331 تیر ماه مادر خودش کوکب خانم را در بیمارستان هزار تختخوابی تهران از دست می دهند و در قم به خاک می سپارند.
بازگشت به تبریز
استاد شهریار که مادر خود را از دست داده بود شدیدا تحت تاثیر غم غربت قرار گرفته بود و گوشه نشینی اختیار می کند. نقل قول زیر که توسط آقای بیوک نیک اندیش بیش از سی و پنج سال با استاد شهریار در شادی ها و غصه هایش باهم بوده و دوست صمیمی پدرم می باشد و با ایشان رفت و آمد خانوادگی داریم که فعلا در تبریز بوده و حدود 85 سال سن دارد و کتاب در خلوت شهریار (3 جلد) حاصل همنشینی های آقای نیک اندیش با استاد شهریار می باشد را به خدمتتان ارائه می نمایم که با این نقل قول شما را به یکی از خلوت های استاد شهریار دعوت می کنم.