پیش از پیدایش کشاورزی، بسیارى از افراد بشر در گروههاى کوچک و بیشتر، مجزا و مهاجر زندگى مىکردند و از راه جمعآورى خوراک، ماهیگیری، شکار و گلهدارى ارتزاق مىکردند. با انقلاب کشاورزى روستاها، اسکان جمعیت انسانی، پیدایش روشهاى زراعتى و روىهم رفته روش تازه زندگى در روى کره زمین آنجا که شرایط مناسبتر بوده گسترش یافته است.
پیدایش انقلاب کشاورزى در همه جوامع انسانى در یک زمان واحد نبوده است، بلکه از شرایط محیط زیست آنان پیروى مىکرده است، مثلاً در مناطقى که زمین پر آب و سیلابى و نسبتاً خوش آب و هوا بوده است، پیدایش کشاورزى زودتر امکانپذیر شده است
ویژ گیهای زندگی کشاورزی
شیوهٔ زندگى کشاورزى از ویژگىهاى برخوردار بوده است که بعضى از آنها را ذکر مىکنیم:
۱. کشاورزى الزاماً با یکجانشینى همراه نبوده است.
۲. روش کشت براساس رعایت اصل تناوب انجام نمىگرفته و به زمین نیز کود داده نمىشده است، از اینرو به مرور، میزان تولید کاهش مىیافته و لاجرم زمینهاى دیگرى را زیر کشت مىآوردهاند.
۳. استفاده پى در پى از زمینهاى موجود سبب تنزل میزان تولید مىشد و در نتیجه کمبود مواد غذائى آنها را مجبور به ترک محل زندگى خود مىکرده است.
۴. خانه آنها بسیار ساده و بیشتر از جنس پوشال و شاخ و برگ درختان بوده است.
۵. کشاورزى ابتدائى را تحت عنوان تمدن عصر خویش توصیف کردهاند، که ویژگىهاى آن در همه مناطق یکسان نبوده است. زیرا گوناگونى عوامل اقلیمى مانع از حرکت یکسان جوامع مختلف در این زمینه مىشده است.
۶. در بعضى از مناطق، که به علت طغیان فصلى رودخانهها، تهنشست رسوبات سبب حاصلخیزى خاک مىشد، کشاورزان کمتر نیاز به کوچ را احساس مىکردهاند.
همین امر زمینه را براى اسکان همیشگى آنها و پیدایش شهرنشینى روستائى فراهم ساخت.
در شیوهٔ کشاورزى سنتها و اعتقادات عمومى نقش عمدهاى داشته است. در واقع مىتوان گفت رعایت آداب و رسوم رایج در مورد شیوه کشت و برداشت بخشى از نظام تکنولوژیک آنان بوده است.
سرخپوستان مکزیک معتقد هستند که ضایعات کشاورزى ناشى از مشیت الهى است. ایفیو گاوها (Ifugao)، در کوههاى لوزان معتقد هستند که آفتهاى کشاورزى قهر الهى است و براى از بین بردن آن باید به خدایان ذىربط متوسل شده و به آنها رشوه دهند (Cultural Pattern and Technical Change ed Margaret Mead .P.181).
در بیشتر نقاط جهان کشاورزان در دهکدههاى نزدیک به هم زندگى مىکنند ولى زمینهاى آنان در اطراف پراکنده است و گاهى دور از محل زیست آنها قرار دارد. براى آنان زمین جزء سنتهاى اجتماعى محسوب شده و وابستگىهاى عاطفى شدیدى نسبت به آن دارند. آنان زمین را مادرى براى خود مىدانند که به آنها غذا مىدهد.
حقوق مالکیت در جوامع کشاورزی اولیه
حقوق مالکیت در جوامع کشاورزى اولیه متفاوت است، مثلاً دوبوهاى (Dobuo)، ساکن منطقهٔ آرچى پلاگو، در گینه جدید، معتقد هستند که اختیار مالکیت کامل زمین در دست مالک نیست و او نمىتواند هر تصمیمى که دلش بخواهد در مورد زمین بگیرد. زیرا سرانجام زمین، باغ، و خانه به فرزندان خواهر او تعلق خواهند گرفت.