برنامه درسی به شناخت، پیشبینی، سازماندهی و شکل دادن فعالیت های آموزشی و پرورشی در حیطهٔ یادگیری یادگیرندگان گفته میشود. برنامه درسی شاخهای از علوم تربیتی است. برنامهریزی درسی یکی از مهمترین شاخههای مطالعات برنامه درسی است که به «تدوین، اجرا و ارزشیابی» برنامه درسی میپردازد.
تعاریف برنامهٔ درسی
تعریف واحدی از برنامهٔ درسی در میان صاحبنظران این علم وجود ندارد و هر کس بنا به تفکرات خود، تعریفی از برنامهریزی درسی ارئه داده است. به طور کلی نگرشهای اساسی به برنامهریزی درسی به چند شاخهٔ رشد فرایندهای ذهنی و عقلی، منطقگرایی علمی، تحقق خود، و تطابق و بازسازی اجتماعی قابل تقسیم است.
در زبان انگلیسی از برنامهریزی درسی بیشتر با عنوان برنامهٔ درسی (به انگلیسی: Curriculum) یاد میشود. برخی تعاریف برنامهٔ درسی از دیدگاه اندیشمندان غربی:
«برنامهٔ درسی، شامل کلیهٔ تجربهها، مطالعهها، بحثها، فعالیتهایس گروهی و فردی و سایر اعمالی است که فراگیر تحت سرپرستی و راهنمایی مدرسه انجام میدهد.»
«برنامهٔ آموزشی نقشهای است که در آن فرصتهای مناسب یادگیری برای رسیدن به هدفهای کلی و جزئی مربوط که برای دانشآموزان و مدارس در نظر گرفته شدهاند.»
در یک مقالهٔ سال ۲۰۰۷، ویلیام پاینار برنامه درسی را اینگونه تعریف کرده است: «محل اندیشهورزی که در آن افراد برای تعریف خود و جهان کوشش میکنند». این کوشش که پاینار به آن اشاره دارد مربوط به شرح حال خود و نهادهاست که بسیار پیچیده میباشد و نیز نسلهای جدید که با جهانی متغیر مواجهاند که معمولاً به سختی توسط پیشینیانشان قابل تصور بوده است. این کوشش که پاینار به آن اشاره دارد مربوط به شرح حال خود و نهادهاست که بسیار پیچیده میباشد و نیز نسلهای جدید که با جهانی متغیر مواجهاند که معمولاً به سختی توسط پیشینیانشان قابل تصور بوده است.[۱]
اصطلاح برنامه درسی به منظور های گوناگونی به کار برده شده است از جمله بعنوان برنامه ای برای یک موضوع درسی خاص دریک پایه تحصیلی مشخص،در طول یک دوره تحصیلی،یا به عنوان برنامه موضوعهای مختلف درسی در طول یک دوره تحصیلی. با این وجود دربسیاری از موارد برنامه درسی از فهرستی از هدفهای آموزشی ومطالبی که در مدارس باید تدریس شود تجاوز نمی کرد؛ درسالهای اخیر مفهوم برنامه درسی گسترش یافته است، تا آنجا که برنامه تفصیلی کلّیۀ فعالیتهای یادگیری یادگیرنده،انواع وسایل آموزشی، پیشنهادهایی در مورد راهبردهای یاددهی- یادگیری وشرایط اجرای برنامه را شامل شده است. برنامهریزی درسی یعنی انتخاب دانش،مهارت و نگرش ارزشمند برای یادگیری در مدارس.[۲]
برنامه ریزی درسی در میان دانشآموزان و دانشجویان، بیشتر به معنای تعیین برنامهای زمانی برای خواندن دروس و کتابهاست که به طور کلی با مفهوم علمی برنامهریزی درسی متفاوت است.
تحول تاریخی اصطلاح مطالعات برنامه ی درسی
تاریخچه ی نظریه و عمل برنامه ی درسی نشان می دهد که پیش از این نیز عنوان این رشته در اثر کسب تجارب بیشتر و به مرور زمان تغییر کرده است. به عنوان مثال از اوایل قرن بیستم با تاسیس رشته تاکنون اصطلاحات زیر رایج بوده است: 1- اصطلاح مهندسی برنامه درسی {{|Curriculum engineering}}: این اصطلاح قدیمی ترین اصطلاح برای فعالیت برنامه ریزی درسی است. این اصطلاح از سال 1850 تا 1930 در اروپا و آمریکا رایج بوده است. اصطلاح مهندسی برنامه ریزی درسی تحت تاثیر توسعه ی صنعتی و گسترش دانش مربوط به مدیریت مراکز صنعتی و تولیدی در برنامه ی درسی رایج شد . 2- اصطلاح برنامه ریزی درسی {{|Curriculum planning}}: اصطلاح برنامه ریزی درسی پرکاربردترین اصطلاح و عام ترین برداشت از رشته ی مطالعات درسی است. این اصطلاح از دهه ی 1920 تا دهه ی 1950 رواج بیشتری داشت و توسط رالف وینفرد تایلر{{|Ralph Winfred Tyler}} رواج جهانی یافت. ویژگی بارز آن استفاده ی بسیار زیاد کاربران و پیروان آن از نظریه ها و اصول روانشناسی رفتارگراست. 3- اصطلاح رشد برنامه ی درسی {{|Curriculum development}}: با ورود روانشناسی رشد یا روانشناسی تحول در دهه ی 1950 نظریه های روانشناسی رشد کودک در رشته ی مطالعات برنامه ی درسی مورد توجه جدی قرار گرفتند. به ویژه کارهای ژان پیاژه {{|piaget}}در زمینه رشد عقلی و کارهای لورنس کهلبرگ {{|kholberg}}در زمینه ی رشد اخلاقی زمینه ی توجه به تناسب و سازگاری برنامه های درسی مدارس با رشد ذهنی، عاطفی و اخلاقی کودکان را بیشتر کرد. هیلدا تابا {{|hilda taba}}سرشناس ترین فرد در این زمینه است. توجه به نظریات مربوط به روانشناسی شناختی نیز یکی از دلایل توجه به مفهوم رشد در برنامه ریزی درسی دهه ی 1950 و 1960 بوده است. بخش دیگر این نگاه از نظریه های تحول فیزیکی و زیستی سرچشمه گرفته است. 4- اصطلاح مطالعات برنامه ی درسی{{|Curriculum studies}}: این اصطلاح در دهه ی 1970 با رواج نهظت نوفهم گرایی {{|reconceptualism}}در برنامه ی درسی متداول شد. اصطلاح مذکور در پاسخ به دو نیاز بزرگ شکل گرفته بود. نخست آنکه رشته و حوزه ی برنامه ی درسی تا آن زمان تنها به فرآیند برنامه ریزی درسی ختم می شد و لزوم کار بر روی نظریه ی برنامه ی درسی مستقل احساس می شد. دوم اینکه برای فهم بهتر و بیشتر رشته ی برنامه ی درسی، توسعه ی مطالعات میان رشته ای و جست و جوی معانی جدید در علوم انسانی و علوم طبیعی لازم به نظر می رسید. لذا برنامه ی درسی یک پدیده ی اقتصادی، هنری، سیاسی، اجتماعی، معنوی و فرهنگی شناخته شد، و فهم تاریخ برنامه ی درسی مهم تر از خود برنامه ریزی درسی تلقی شد. زیرا برنامه ریزی تنها به چند مرحله کار روتین و فنی نیاز داشت. برنامه ریزی درسی مانند یک کوچه بن بست تلقی گشت که راهی برای برون رفت از آن موجود نبود. از نظر نوفهم گرایان که گروه های زیادی را در بر می گیرند فهم برنامه ی درسی جریانی دائمی و بدون توقف است. ان ها به همین دلایل اصطلاح مطالعات برنامه ی درسی را جایگزین برنامه ریزی درسی کردند. 5- سایر اصطلاحات کم کاربردتر : - اصطلاح تصمیم گیری در برنامه ی درسی{{|Curriculum decision making}} - اصطلاح برنامه ی درسی سازی یا ساخت برنامه ی درسی{{|Curriculum making}} برگرفته از کتاب عمل ونظریه در مطالعات برنامه درسی دکتر مصطفی قادری.نوشته شده توسط حامد شریفی [۳]
تفاوت برنامه درسی و برنامهریزی درسی
برنامهریزی درسی curriculum planning یا curriculum development فرایندی شامل سازماندهی یک سلسله فعالیتهای یاددهی و یادگیری به منظور ایحاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرندهها و ارزشیابی میزان تحققق این تغییرات است. بنابراین فرایند برنامه ریزی درسی شامل سازماندهی فعالیت ها و ارزشیابی می باشد و هدف آن ایجاد تغییرت مطلوب و محور آن یادگیرنده است که برنامه درسی محصول برنامه ریزی درسی است.
برنامهریزی درسی در ایران
در ایران، برنامهریزی درسی در سطوح تحصیلی آموزش عمومی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) به صورت متمرکز بر عهدهٔ وزارت آموزش و پرورش و مشخصاً سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است و آموزگاران ملزمند تنها از یک کتاب درسی مشخص و واحد برای تدریس استفاده کنند.
در سطح تحصیلات عالی و دانشگاه نیز سرفصل دروس توسط شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تعیین میشود اما استادان در تعیین کتاب درسی یا ارئه مطالب درسی به هر گونهای آزاد هستند. یادگیری سیار: مدارس مالزی، از طریق پروژه هایی مانند مدرسه ی هوشمند، در قالب شبکه های منطقه ای و محلی به شبکه های رایانه ای مجهز شدند. با اجرای طرح آموزش دروس ریاضیات و علوم به زبان انگلیسی، به معلمان این دروس، رایانه همراه )لپ تاپ( داده شد تا به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات این دروس را آموزش بدهند. این طر حها به رشد مهار تهای فناوری معلمان و دانش آموزان کمک کرد و در توسعه ی یادگیری الکترونیکی در مدارس مؤثر بود. با وجود این، زمان بیشتری برای کار با رایانه و یادگیری الکترونیکی باید صرف شود تا این طرح به موفقیت د لخواه برسد(سعیده سراج، ویجایا کوماران مترجم: محمد عطاران) رشته های پر کاربرد درمطالعات برنامه درسی رشته مطالعات برنامه ریزی درسی یک رشته ی میان رشته ای است . یعنی رشته ی جدیدی است که یک قرن سابقه دارد وبه دلیل ماهیت حوزه ی مطالعه ونیز جوان بودن، تعامل بسیار زیادی با سایر رشته های علمی وحوزه های دانش دارد. در این میان علومی مانند زیست شناسی ،الهیات ،هنر ،فناوری، ادبیات و جامعه شناسی جزو رشته های پر کاربرد هستند که متخصصان برنامه ریزی درسی برای فهم و کاربرد ضرورت دارد در ادامه به طور خلاصه برخی از استفاده های این علوم ومعرفت ها را در برنامه ی درسی ذکر می کنیم: برای مثال زیست شناسی : در زمینه هایی چون تربیت بدنی، رشد مغزف عصب شناسیو به طور کلی رابطه ی جسم و ذهن در برنامه درسی کاربرد دارد. الهیات: دین والهیات برای تربیت دینی ماسب هستند. هنر: برای ایجاد هماهنگی ورشد احساس اقتصاد: تهیه وتولیدبرنامه های درسی واجرای آنها مستلزم هزینه های کلانی است که کاربرد دانش اقتصاد را مشخص میکند. اما سه رشته ی دیگر یعنی فلسفه، روانشناسی و جامعه شناسی در میان رشته های ذکر شده جزو پر کاربرد ترین رشته ها در مطالعات برنامه درسی هستند. به دلیل آنکه اغلب رشته های علوم انسانی زمانی از فلسفه جدا شده اند لذا از میان این سه رشته فلسفه به طور عام و فلسفه اموزش وپرورش به طور خاص از تمامی رشته ها پر کاربرد تر هستند. با توجه باآنچه گفته شد در ابتدای هر مطالعه ای در رابطه با برنامه ریزی درسی باید مبانی اساسی آن در رابطه با این سه رشته گفته شده را شناسایی وبررسی نمود. منبع: کتاب عمل ونظریه در مطالعات برنامه درسی نوشته در مصطفی قادری عضو هیئت علمی دانشگاه کردستان