چکیده :
مسئله انتقال و جذب تکنولوژی در جهان سوم ، مقوله پیچیده ای است که هم از نظر علمی و هم از جنبه ابعاد فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، سالهاست ، نه فقط کشورهای در حال توسعه ؛ بلکه بسیاری از مجامع پژوهشی غرب و سازمانهای بین المللی را به خود مشغول داشته است . در دهه 1980 ، فرآیند تولید یا خلق تکنولوژی و انتقال تکنولوژی به جهان سوم ، با بعد دیگری مواجه شده است که دامنه آن باسرعت بسیار زیادی رو به گسترش است . این بعد ، در واقع ، خود نوعی تکنولوژی فراگیر است که " تکنولوژی اطلاعاتی " نامیده می شود . ویژگی منحصر به فردی که این بعد با تکنولوژی دارد ، همانا شمولیت آن نیاز همه تکنولوژیهای نوین به آن است .
در این مقاله ، ضمن بررسی روند تحولات تکنولوژی سیستم های اطلاعاتی در کشورهای رو به رشد ، مشکلات و موانعی که بر سر راه انتقال و جذب این تکنولوژی وجود دارد ، مورد بحث قرار می گیرد . تحلیلی از موقعیتها ، کامیابیها و یا شکستهایی که برخی از کشورهای آسیایی در راه جذب تکنولوژی اطلاعاتی و حمایت از برنامه های صنعتی و توسعه ای خود از اینطریق داشته اند ، بخش اساسی مقاله را تشکیل می دهد .
مقدمه :
چگونگی انتقال و جذب تکنولوژی در جهان سوم ، هم از نظر علمی و هم از نظر ابعاد فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، مبحث پیچیده ای است که سالهاست نه تنها کشورهای در حال توسعه ؛ بلکه بسیاری از مجامع پژوهشی غرب و شازمانهای بین المللی را به خود مشغول داشته است .
پژوهشهای انجام گرفته در خلال سالهای 85 – 1975 میلادی ، از بروز تحول تازه ای در مقوله توسعه اقتصاد ملی خبر می دهد . این تحول ، ناشی از شکل گیری عنصر جدیدی است به نام " نیروی کار اطلاعاتی " که تغییر عمده ای در ترکیب عملیاتی نیروی کار پدید آورده است . پدیده مزبور ، مبین نیاز حیاتی به یک بخش اطلاعاتی (Information sector ) در اقتصادهای ملی است (Katz, 1986 ) . این عامل جدید ، دامنه وسیع و هوشمندانه ای را در بر می گیرد که زیر عنوان " تکنولوژی اطلاعاتی مبتنی بر کامپیوتر " ( Technology Information based – Computer ) به گونه ای فزاینده زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار داده است .
تکنولوژی اطلاعاتی ، در واقع ، خود نوعی تکنولوژی فراگیر است و ویژگی منحصر به فرد آن ، همانا "شمولیت "آن و نیاز همه تکنولوژیهای نوین به آن است . دامنه تغییرات ناشی از این پدیده ، متنوع بوده و از جانشینی " اطلاعات " برای " نیروی کار غیر اطلاعاتی " در بخش تولید صنعتی تا تغییر در ترکیب درونی بخش خدمات ، و از خدمات پرسنلی تا خدمات اجتماعی و سیستمهای توزیعی را در بر می گیرد . مطالعه این روند ، اساساً بر کشورهای توسعه یافته متمرکز شده است و به نظر می رسد که ممالک در حال رشد ، به دنبال کشورهای صنعتی ، رفته رفته به نقش کلیدی نیروی کار اطلاعاتی در پیشبرد برنامه های تکنولوژیک و غیر تکنولوژیک خود پی می برند . اما متاسفانه ، آنچه کمتر مورد توجه ممالک آسیایی ، آفریقایی و امریکای لاتین قرار گرفته ، تبین و تدوین استراتژی مناسب برای انتقال ، جذب و ارتقای تکنولوژی اطلاعاتی بوده است . به عبارت ساده تر ، علی رغم اینکه ، نزدیک به تمام این کشورها ، دارای نوعی سیستم برنامه ریزی ملی بوده اند ، لیکن از سیاست و خط مشی مدون و مبتنی بر برنامه های ملی در جهت دستیابی به تکنولوژی اطلاعاتی مناسب و پایدار محروم مانده اند . این موقعیت ، علل گوناگونی دارد که در این مقاله سعی می شود آن علتها ، مورد ارزیابی قرار گیرد تا در نهایت بتوان به منظور ارتقای فعالیتها و تلاشهای کشورهای جهان سوم – و از جمله ایران – در زمینه تکنولوژی اطلاعاتی مدل قابل قبولی را ارائه داد .
تکنولوژی اطلاعاتی و مشکلات جهان سوم
کامپیوتری کردن بنیادهای صنعتی ، اقتصادی ، آموزشی ، بهداشتی و خدمات اجتماعی در سطح وسیع در جهان سوم ، نه تنها نیاز به شناخت و آگاهی از سخت افزارها ، سیستمها ، نرم افزارها و کاربردهای آنها دارد ؛ بلکه عناصری مانند توسعه منابع انسانی ، تعارضات فرهنگی ناشی از تغییرات تکنولوژیکی و جنبه های اجتماعی و برنامه های ملی را نیز مطرح می سازد . اکثر کشورهای آسیایی در سالهای اخیر ، شاهد توسعه سریع در کاربرد میکروکامپیوترها در سیستمهای دولتی بوده اند . گرچه بخش خصوصی نیز ، در این زمینه نقش مهمی ایفا کرده است ؛ اما مسئولیت اصلی برای گسترش تکنولوژی اطلاعاتی ، در واقع ، بر دوش دولت بوده است که تجربه سنگاپور و برخی دیگر از کشورها از آن جمله است .
رشد سریع تکنولوژی اطلاعاتی در جهان و انتقال عجولانه آن در سطح محدوده به برخی از کشورهای در حال توسعه ، موجب بروز نوعی دشواریهای محلی و ملی شده است. البته دامنه این ناهماهنگیها از کشوری به کشور دیگر تغییر می کند . از سوی دیگر ، حجم انتقال این نوع تکنولوژی و سطح یا نوع آن به ممالک جهان سوم ، از روند یکسانی برخوردار نبوده است . برخی کشورها درمقیاسی وسیع به آن روی آورده اند و گروهی نیز در آغاز این راه قرار دارند . تعدادی دیگر ، در میان این دو دسته جای می گیرند . " کمیسیون اقتصادی – اجتماعی سازمان ملل برای آسیا و پاسیفیک " ESC.AP (United Nations Economic and Social Commission for Asia and Pacific)jکه موضوع تکنولوژی اطلاعاتی را در برنامه کار خود قرار داده است ، کشورهای أسیایی را به سه گروه تقسیم کرده است .
1) کشورهای در حال رشدی که دولتهای آنها سالهاست از کامپیوتر و سیستمهای اطلاعاتی در فعالیتهای تشکیلاتی خود استفاده می کنند؛
2) کشورهای کمتر توسعه یافته که به تازگی از تکنولوژیهای پیشرفته اطلاعاتی سود می برند ؛
3) کشورهای کوچک خوزه پاسینیک که به طور کلی تکنولوژی اطلاعاتی هنوز در آنها به کار گرفته نشده است ( Kaul. 1987 )
البته باید توجه داشت که کامپیوترهای پیشرفته و اندازه های آنها ، تعیین کننده اثرات یا شاخصهای توسعه ای نیست ! نکته ظریف اینکه ، موضوع مهم و اساسی چگونگی و طبیعت کاربردی آنهاست ( Kaul. Patel. Shams 1989 ) . از سوی دیگر ، کاربردهای دولتی سیستمهای اطلاعاتی در این کشورها را می توان در سه گروه و شش زمینه متفاوت تقسیم کرد :
گروه یکم : سیستم های داخلی Clerical systems
1- گرد آوری اطلاعات آماری compilations statistical ( مانند سر شماری ، بررسی قیمت ، گزارشهای برداشت محصول ) .
2- سیستم های مبادلاتی حجم بالا transaction systens High volume ( مانند سیستم های مالیاتی . پرسنلی . ثبت وسایل نقلیه . عملیات بین شعبات بانکی ) .
3- خودکاری دفاتر office Autonation ( مانند کامپیوتری کردن نامه نگاری و ماشین کردن آنها . بایگانی . پست کردن نامه ) .