نهضت یا مکتب سوررئال، نهضت یا مکتبی آوانگارد نیست که دفعی و ناگهانی و بدون هیچ پیشینه ای ایجاد شده باشد، بلکه کسانی همچون هگل، افلاطون، فروید و مکاتبی چون، سمبولیسم، آکمه ایسم، ایماژیسم و به خصوص فوتوریسم، کوبیسم و دادائیسم در پیدایش سوررئالیسم شکل گیری و اولیه آن مؤثر بودند.
در اینجا فرصت آن نیست که به هر یک از این مکاتب و تأثیر آن ها در پیدایش مکتب سوررئالیسم پرداخته شود، لذا مختصراً به شرح اهداف نظرات و آثار رهبران و پیروان این مکتب می پردازیم.
این سبک از سبکهای مدرن به شمار می رود و در آن تصورها و انگیزه های شغلی فارغ از تفکرهای حقیقی و طبیعی است.
نقاش سوررئالیست نه تنها به دنبال نمایش (آن چه که باید باشد) می رود بلکه خود را قادر به تجسم ویژگیهای باطنی افراد نیز می داند.
او بدون هیچ مانعی در عالم رؤیا به آن چه که هدف و آرمان خود است می رسد. سوررئالیسم نقاشی این ویژگیهای باطنی است. سورئالیست سعی می کند ویژگیهای هر چیز را با دقت و حقیقت بیشتر نمایش دهد اما این ویژگیها با ظاهر اشیا چنان به هم مخلوط می شوند و صحنه هایی را به وجود می آورند که در زندگی حقیقی اتفاق نمی افتد. از این جهت سوررآلیسم را می توان نوعی رؤیا نامید.
پیدایش مکتب سوررئال
آنچه ما به طور معمول زندگی می نامیم روی دیگر (روی بی رنگ) سکه ی حقیقی است. انسان نومید می شود زیرا روی دیگر سکه وجود را که بی اندازه وسیع تر و زیبا تر است نمی شناسد و یا از آن بی خبر است و یا دور از دسترس می شمارد.
گروه دادا (دادائیسم) که از شاعران و نویسندگانی چون؛ آندره برتون، ژان پولان، مارسل دوشان و تزارا تشکیل شده بود، به دنبال اختلافات اساسی بر سر انکار یا تحول ادبیات و هنر، به سرعت رو به افول نهاد و سرانجام در حوالی سال 1921 تجزیه و منحل شد و هر دسته از همکاران آن به یکی از از جنبش های مختلف پیوستند. از آن جمله یک گروه که مهمتر شمرده شد، به نام سوررئالیسم شهرت یافت. پیشوای مکتب سوررئالیسم که لفظ آن به معنی مافوق (sur) واقعیت (real) است، آندره برتون بود.
آندره برتون لفظ سوررئال را یک عمل غیرارادی ذهن تعبیر می کرد. به این منظور که فعالیت واقعی اندیشه را به وسیله گفتار یا نوشته یا به طریق دیگر بیان کند. به عقیده ی او حالات هوشیاری انسان بیدار تنها یک جلوه محدود از فعالیت ذهنی است که قیود خارجی و تأثیر اراده و توجه، آن را زیر فشار قرار می دهد و پس می زند و تابع روش مصنوعی عقل می سازد. اگر اندیشه را آزاد بگذاریم، این راه های تنگ را که موجب خفقان اوست کنار می گذارد و به قدرت کامل خیال می پیوندد.
آندره برتون به این نتیجه می رسد که در آینده، خیال و واقعیت در یکدیگر حل می شود و از مجموع آن ها یک نوع واقعیت برتر، یک مافوق واقعیت، حاصل خواهد شد.
پیروان سوررئالیسم متفق القولند در اینکه خودآگاهی یا هوشیاری حصاری است گرداگرد ذهن انسان، که باید ویران شود تا بتوان به قلمرو ذهنی وسیعی که در مقابل آن، ناهوشیاری خوانده شده است. دست یافت. اکتشافات فروید در ترویج و تأیید این مکتب هنری تأثیر فراوان داشت و مبانی تجربی آن را ایجاد نمود.
پیروان این شیوه، برای جستجوی معانی و مضامین، چه در شعر و چه در رمان به عوالم صرع، هیستری، هذیان، خواب، خیال های وحشت انگیز میان خواب و بیداری و مانند آن رو می آوردند.
سوررئالیسم هدفی دارد و فنونی. هدف آن دستیابی به جهان فراختر بود که ورای جهان محسوس و معقول است.
سوررئالیسم ایجاد وسیله شناختی است از قلمروهایی که تا آن زمان اعتنایی به آن ها نشده است؛ یعنی عالم رؤیا، وهم، دیوانگی و. . .
سوررئالیسم خط ربطی است بین دنیای خواب و بیداری.
سوررئالیسم برخوردی است تراژیک بین قدرت های روح و شرایط زندگی.
سوررئالیسم مخدره ای است تازه که فرزند سرسام و تاریکی است.
سورئالیسم انتظاری است که رمبو زندگی حقیقی می نامد.
ارزش آثار سوررئالیستی تنها از معنی ژرف آن مایه نمی گیرد، بلکه از شکل آن نیز ناشی است. تطابق شکل و محتوا که اساس زیبایی شناسی کانت است در عین حال می تواند از خصوصیات آثار سوررئال شمرده شود. آثار سوررئال هیجان مبهمی را در روح ایجاد می کند که ناشی از این است که نمی داند آیا خودش یک دنیا می سازد یا جنبه ای از دنیا را کشف می کند.
در بررسی این گونه آثار باید هر گونه پیشداوری زیبایی شناختی و عقل و منطق را فراموش کرد تا بتوان چنین آثاری را پذیرفت.
آثار سوررئال شباهت زیادی با هم دارند و این از بیان همسویه انسان هایی حکایت دارد که در شرایطی مشابه درگیر با رویدادهای یکسانی بوده اند. نویسندگان چنین متونی، به نهانگاه روح، ناخودآگاه جمعی که در همه افراد بشری مشترک است، نزدیک می شوند و یا ره می یابند و از این رو شرح مشاهدات و گزارش آن ها به شرح گزارش کسان دیگری شبیه خواهد بود که به این نهانخانه راه یافته اند.
سوررئالیسم یکی از جنبشهای هنری بود که به گفته برتن، به عنوان یکی از نظریه پردازان این جنبش ، قصد داشت تناقض پیشین رویا و واقعیت را در یک واقعیت مطلق و یک ابر واقعیت حل کند.
براساس همین دیدگاه بود که تصاویری از رویاها، ترسها و واقعیت ها در تابلوهای نقاشی این هنرمندان کنار هم قرار گرفتند.
از دالی ، چهره نامدار جنبش سوررئالیسم، تابلوی رویا به نمایش گذاشته شده است که در آن دو چهره با همان شیوه بیانی معمول هنرمند یعنی بینی های کشیده و صورت دفرمه شده، دیده می شوند که بالای چشمهایشان، پروانه ای با سایه تصویر شده است.
آثار خوان میرو، دیگر هنرمند اسپانیایی این سبک کنار رویا قرار دارند که در آنها می توان نشانه هایی از فرهنگ کاتالینای اسپانیا که زادگاه اوست و انتزاع ویژه خودش را تشخیص داد.
در پی وقوع جنگ جهانی و تلفات انسانی و فرهنگی عظیمی که در کشورهای درگیر جنگ به وجود آمد، عده ای از جوانان نوجو و روشنفکر در فرانسه نهضت سراپا اعتراض و عصیان «دادائیسم» را بنیان نهادند که به علت جو مخرب و ویرانگرش دیری نپائید و در پی آن عده ای از این شاعران و نویسندگان به رهبری آندره برتون، شاعر فرانسوی، مکتب سوررئالیسم را پایه گذاری کردند سوررئالیسم در آغاز یک مکتب ادبی بود که به زودی به عرصه های هنرهای تجسمی مثل نقاشی و سینما هم کشیده شد. ماهیت سوررئالیسم عصیان و اعتراض است بر ضد قواعد پذیرفته شده و تقدیس یافته جامعه بشری، چه در عرصه اجتماع و سیاست و مذهب و خانواده و چه در عرصه ادبیات و خلق هنری. سوررئالیست ها برای آفرینش هنری و ادبی بیش از هر امری به آزادی ذهن و عواملی مثل خواب و رویا، خیال، انباشته های ضمیر ناخودآگاه و هر چیزی که زاده آزادی کامل ذهن و ضمیر انسان، بدون نظارت عقل و منطق معمول بود اهمیت می دادند.