تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى

تعداد صفحات: 8 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 21206
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: هنر
قیمت قدیم:۷,۰۰۰ تومان
قیمت: ۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى

    طرح تاریخ هنر اسلامى و شرح اوضاع حاکم بر آن مشکل‏تر از بررسى و مطالعه‏تاریخ علم یا سیاست اسلامى است که غلبه حضور و احوالات و ظهور آن در کلمات ونقوش و الحان اقتضاى تعمق و تذکرى بیش از مطالعه علم یا سیاست،که اغلب تفکرحصولى و تدبیر و یا وجود سنت رسمى وجه غالب آن است،دارد.على الخصوص که دربادى نظر و ظاهرا برخى هنرهاى رایج در تمدن اسلامى در بعد از قرآن و ماثورات‏حضرت نبى(ص)و ائمه اطهار تکوین و گسترش یافته‏اند (1) .اگر فلسفه و دانش یونانى بانهضت ترجمه و با تدابیر بسیار به تمدن اسلامى روى مى‏آورد و جبهه مخالف علوم‏شرعى را در این تمدن به وجود مى‏آورد،هنر بیگانه نیز با تایید خلفاى اموى و عباسى‏به کمک معماران و نقاشان و شاعران موجى را در تمدن اسلامى ایجاد نمود.با این‏تفاوت که تعارض آن با عالم اسلام به جهت پذیرش فرهنگ کفر آمیز فرعونى‏و آخر الزمانى اموى-عباسى کمتر جلوه مى‏کرد و تنها گروهى محدود از متفکران‏اسلامى نحله‏ها و صورى از آن را نظرا و گاه عملا تحریم کردند-از جمله صور ونحله‏هایى از شعر و موسیقى باطل و نقاشى و پیکر تراشى جاهلى که صریحا پیامبر(ص) آن را طرد کرده بود-اما بیشتر صور هنرى ملل و نحل مشترک آن عصر به نحوى از انحاءبا پذیرش صورت اسلامى در ساختمان فرهنگ سنتى اسلام شرکت کردند،و گاهى نیزاسلام را در حکم ماده صورت خویش در آوردند و در حقیقت‏«صورت‏»همان صورت‏شرک و کفر بود.این آثار بخشى از هنرها و علوم فلسفى و غریبه و فنون و اخلاق وسیاست نظرى و عملى بیگانه از جهان اسلامى را تشکیل دادند در حالى که ربطى به اصل‏ذات اسلام نداشتند و با آن متباین بودند.

    به هر تقدیر با گسترش دیانت اسلامى در فتوحاتى که بیشتر در عصر اموى اتفاق افتاد،بسیارى از هنرها چون سایر شئون فرهنگى ملل و نحل مختلف در قلمرو ولایات اسلامى‏قرار گرفتند و از آنجا که بسیارى از آنها به صورت آثارى مادى و تجربى بودند نظیرمعمارى،نقاشیها و پیکره‏ها و صنایع مستظرفه(تجملى و ضرورى)، بسیار سریعتر واردجامعه اسلامى شدند به طورى که بسیارى از این آثار در دوره امویان در تمدن اسلامى‏رواج یافت (2) .علاوه بر آن قبل از فتوحات اسلامى اندکى از این آثار به مکه و دیگرولایات شبه جزیره به جهت راه ارتباطى میان شرق و غرب وارد شده بود،از باب نمونه‏وجود نقاشیها و پیکره‏ها در خانه کعبه و دیگر نقاط شبه جزیره بود که چون بت پرستیده‏مى‏شدند (3) .و مقامى در حد نقاشى و پیکره در ادیان اساطیرى داشتند که با ظهور اسلام‏همه منسوخ گشتند.بعضى از هنرها نیز در نزد عرب جاهلى ریشه محکمى داشت نظیرشعر،که صورت یا روح و معنى آن مورد تعرض قرآن قرار گرفت. همه این هنرهاهنگامى که با روح اسلامى مواجه شدند احساس بیگانگى را در وجود متفکران اسلامى‏برانگیختند.پس از فتوحات صدر اسلام،هنگامى که جامعه دینى آرامش درونى و بیرونى‏مى‏یافت در محیط شهرى به تدریج‏به جاى توجه به سرچشمه فیاض روح اسلامى،هنربیگانه‏اى که محیطى کما بیش یونانى-رومى داشت-که اندکى با نفوذ مسیحیت تغییرصورت داده بود-در حکم ماده هنر اسلامى قرار گرفت (4) .ذوق اسلامى در مواجه باکلیساى عظیم بیزانس که از عنصر نور و تاریکى و ایکونها بهره مى‏گرفت وجهه همتش رامصروف تجربیات جدید هنرى با بهره گیرى از عناصر معمارى بیزانس و ایران نمود و درقلمرو شعر،موسیقى،نقاشى و صنایع مستظرفه از مواد بیزانسى و ایرانى نیز فراتر رفت وبه خاور دور نیز متوجه گردید.بدینسان تفکر و تاریخ هنرى جهان قبل از اسلام به مثابه‏ماده براى صورت نوعى عالم اسلام درآمد.صورت نوعى هنر اسلامى ذیل مظهریت‏اسم الله اکبر از یکسو از وحى و کلمات قدسى و نگاه معنوى پیامبرانه به عالم متاثر مى‏شدو از سوى دیگر از ترکیب ابداعى و حضور تخیلى در ساحت قصص (5) بهره‏مند مى‏شد.

    فصل دوم: شمه‏اى از تفکر و تاریخ هنرى جهان قبل از اسلام

    ماده هنر اسلامى

    امپراتورى روم در سالهاى 395 و 410 پس از انشقاق و سقوط امپراتورى روم غربى‏منحصر به روم شرقى یعنى امپراتورى بیزانس گردید و وارث هنر بخش شرقى یعنى وجه‏یونانى مآب هنر رومى شد و سپس با تصرفات و تحولاتى هنر خاص مسیحى بیزانس‏را ایجاد کرد.این هنر در عصر یوستینیانوس به اوج خود رسید.از میان بناهاى این عصر وبزرگترین جلوه‏هاى هنرى بیزانس کلیساى معروف‏«ایاصوفیه‏»(به یونانى Hagia Sophia به معنى حکمت مقدس)را مى‏توان نام برد که یکى از برجسته‏ترین یادگارهاى فن‏معمارى است(این کلیسا پس از فتح قسطنطنیه از سوى مسلمانان عثمانى به مسجد تبدیل‏شد) (6) .این کلیسا و کلیساهاى نظیر آن در حقیقت جامع همه هنرهاى مسیحى درامپراتورى بیزانس بود.

    اما مسیحیت در قلمرویى به حکومت رسیده بود که یکى از بزرگترین هنرهاى جهان‏یعنى هنر یونانى-رومى در آن به ظهور رسیده بود.هنر مسیحى در حقیقت‏بر ویرانه‏هاى‏این هنر نسج‏یافت و بخشى از آن را در حکم ماده براى صورت نوعیه و کل مطلق خویش‏اخذ کرده و شیوه‏اى جدید از معمارى و نقاشى و شعر و موسیقى و صنایع را بنا نهاد که‏بالذات متباین با هنر یونانى-رومى بود (7) .از نظر متفکران مسیحى صور خیالى آثار هنرى‏ چون ودیعه و موهبتى الهى تلقى مى‏شدند،و از این منظر ابداع هنرى و تفکر شعرى باپیدایى وجود متعالى مسیح به کمال و تمامیت مى‏رسید و در حقیقت در اینجا آثار هنرى‏جلوه تذکرى بودند براى تجسم لاهوت در ناسوت و خدا در وجود مسیح.

    نگاهى چنین به هنر آن را به مقام تقدس در جامعه مسیحى مى‏رساند و از اینجاست که‏بسیارى از آثار هنرى یعنى شمایلها و ایکونها را در مقام و مرتبه و به منزله تصویر منقوش‏کلمات انجیل و تورات تلقى کردند و شایسته پرستش و تقدیس دانستند. مدتى نیز نهضتى‏در زمان لئون سوم با فرمان مشهور Edit بر ضد این تلقى پدید آمد که به نام نهضت‏شمایل شکنى Iconoclasme معروف شد و پس از چندى به شکست انجامید.

    به هر تقدیر جریانى از هنر مسیحى در شرق بر اساس تلقیات فوق تکوین یافت و دربیزانس شکفته شد.شاعران به محاکات ساحات وجودى مسیح(ع)(یعنى یکى از اقانیم‏ثلاثه)،مریم،حواریون و قدیسین و دیگر مضامین دینى پرداختند و سروده‏هایشان راحاصل الهامات غیبى دانستند که فرشتگان در آسمانها آنها را مى‏سرایند،و نقاشان درنقاشیها تصاویر مقدسین را در کنار دیگر تصاویر چنان پرداختند که دیگر واقع نمایى رابالتمام از دست داده بود.هیچگونه پرسپکتیو طبیعى در آنها اعمال نمى‏کردند و رنگها راچون سمبلها و رموزى براى جلوه‏گرى حقایق به کار مى‏گرفتند.معماران بیزانس بناهایى‏با شکوه و جلال ایجاد کردند و آنها را با تصاویر و موزائیکهایى زیبا آراستند تا فضایى‏معنوى را القاء نمایند. اینان معمارى یونانى-رومى را طرد کردند و بر زمینه صلیبى شکل‏با هندسه مقدس و معنوى، کلیساهاى بزرگى را بنا کردند و گاه با تغییراتى در معابد یونانى-رومى، کلیساهاى جدیدى را ایجاد کردند که تا حدودى از سنت اصیل مسیحى دور بود.

    یکى از نمونه‏هاى این ابداع کلیساى یحیى تعمید دهنده است که قبلا معبد ژوپیتر بوده، و با آمدن اسلام به فلسطین و سوریه(شام)با بنایى نو صورت مسجد جامع دمشق را گرفت‏و برخى از عناصر و حالات قدیم مسیحى خود را تا حدودى حفظ کرد.

    هنر زرتشتى-ایرانى

    دومین هنرى که اسلام در فتوحات خود با آن مواجه شد،هنر زرتشتى-ایرانى بود.

    این هنر در حقیقت هنرى تالیفى از هنرهاى مختلف بود.«خرابه‏هاى کاخ شاهى‏»درشوش و«تالار صد ستون کاخ تخت جمشید»نشان مى‏دهد که طرح معمارى‏«کاخ صدستون‏»از مصر، «کتیبه کمانداران‏»شوش از آشور و ساختمان کاخ تخت جمشید بر فرازسکوهاى وسیع و تزئین آن با کنده‏کارى،از آسیاى صغیر گرفته شده است.و این نوعى‏کامل از هنر اختلاطى است.

    توین بى فیلسوف و مورخ معاصر انگلیسى در فلسفه تاریخ خویش بحثى راتحت عنوان سنکرتیسم طرح کرده است.به عقیده او،سنکرتیسم(اختلاط و تالیف‏صورى فرهنگها)از علائم دوران پایانى و انحطاط فرهنگها و تمدنهاست.آنگاه که‏فرهنگها روح خود را از دست داده،مورد تهاجم صور مختلف فرهنگى قرار مى‏گیرند،این عصر فرا مى‏رسد.

    در حقیقت در تمامى دوران تالیف و اختلاط که دوره بحران است،حقیقت فرهنگهانیروى حیاتى خویش را از دست مى‏دهند.(به تعبیر علم الاسماء تاریخى،اسمى که این‏فرهنگها مظهر آنند متزلزل و در بحران است)و بدین ترتیب تهاجم فرهنگى به پایان‏مى‏رسد و عصر تدافع و تحجر فرهنگى فرا مى‏رسد،و این عبارت است از عصر مسخ‏فرهنگها که به آن اشاره رفت.

    در این دوران،اختلاط و التقاط سراغ فرهنگى که ضعیف شده،مى‏آید.بالنتیجه‏ترکیب فرهنگها به وقوع مى‏پیوندد.فرهنگهایى که باطنشان را از دست داده‏اند،نمى‏تواننددر برابر فرهنگهاى دیگر مقاومت کنند.از این‏رو دچار اختلاط و التقاط فرهنگى‏مى‏شوند.

    نمى‏توان گفت چنین فرهنگ و تمدنى از صورت نوعى کدام تاریخ و فرهنگ تبعیت مى‏کند، زیرا هیچ کدام از صورتها رسوخ در فرهنگ اختلاطى ندارد.یعنى فرهنگ‏صورت اصیل خود را از دست داده،ولى وجهى و صورتى متزلزل در آن مى‏تواند قویتراز صورتهاى متزلزل دیگر باشد.به عبارت دیگر این عصر،عصر ظاهر پرستى و تظاهرفرهنگى است.در اینجا تفکر اصیل فراموش و عمل بى‏فکر و ذکر اصیل انگاشته مى‏شود.

    از جمله فرهنگها و تمدنهایى که چنین علائمى دارند،تمدن و فرهنگ زرتشتى-ایرانى از عصر سلوکى تا ظهور اسلام است.در این فرهنگ اختلاطى گرچه فرهنگ دینى‏و اساطیرى نسبت‏به فرهنگ یونانى غلبه دارد اما این به معنى نسبت عموم و خصوص‏مطلق نیست،بلکه تداخل(نسبت عموم و خصوص من وجه)دو فرهنگ اساطیرى ومتافیزیکى در میان است،تا آنجا که ایران این عصر را چون بسیارى از مناطق متمدن،یونانى مآب مى‏نامند.این اوضاع مقارن با دوره انتشار فرهنگ یونانى و تمامیت تفکرنظرى یونانى و پیدایش و غلبه تفکر اختلاطى اسکندرانى است (8) .البته آغاز فرهنگ وهنر اختلاطى ایران به عصر هخامنشى برمى‏گردد.آثار معمارى باقیمانده از این عصر،نشانگر این است که ایران محل برخورد فرهنگها و تمدنها و از آنجا هنر ایرانى مستجمع‏جمیع هنرهاى مختلف اساطیرى آن عصر بوده است.اما هنوز یونانیت عصر متافیزیک‏سراغ ایرانیان نیامده بود. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى , مقاله در مورد تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى , تحقیق درباره تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى , مقاله درباره تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى , موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله تاریخ هنر اسلامى
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت