گرچه امروزه واژه هنر بیشتر به هنر های دیداری اشاره دارد ولی مفهوم هنر در درازای سدهها همواره دستخوش دگرگونی بوده است. شاید فشردهترین تعریفی که از مفهوم هنر بتوان بدست داد این باشد که «هنر به همه کوششهای خلاق انسانی گفته میشود که ارتباط مستقیمی با بقاء و تولیدمثل نداشته باشند». در گستره بزرگتر، هنر در اصل یک واژه کلی برای اشاره به حس و انگیزه انجام یک حرکت خلاق است. از همین انگیزه خلاقیت بود که تمامی تلاشهای دیگر انسانی همچون دانشآموزی (از راه کیمیاگری) و دین (از راه شمنگرایی) پدید آمد. واژه هنر در پارسی میانه به شکل هونر بوده که از دو پاره هو (خوب)+ نر (مرد) تشکیل یافته و در جامعه مردسالار ایران همانگونه که دلاوری را "مردانگی" و ایستادگی را "پایمردی" نام گذاردهاند خلاقیت والا را نیز هونر ("خوبمردی") نامیده اند. البته این روند در بیشتر زبانهای گیتی بچشم میخورد و در جوامع نوین این گونه واژهها بار جنسیتگرای پیشین خود را از دست داده و با مفهمومی معتدل و خنثی بکار میروند. واژه هنر هم در پارسی به همین اعتدال غیرجنسیتگرایانه رسیده است.اما به طور کلی هنر مقوله ی قابل تعریفی نیست..همانطور که"فرهنگ""عشق" "هویت"" و ... قابل تعریف نیستند...و درواقع اینها را تنها از روی صفاتشان می توان شناخت...هنر گونهها و شاخههای زیادی دارد شامل هنرهای تجسمی و هنرهای نمایش و...است .مانند: فیلم، سینما، عکاسی، کاریکاتور، ادبیات، تئاتر، گرهچینی، کوزهگری، نگارگری، موسیقی، خاتمکاری، منبتکاری، قالیبافی، تندیسگری معماری و ....
گرافیک
گرافیک از سری هنر های تجسمی است که صد البته برای کسانی که آن را با نقاشی اشتباه میگیرند (چون شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که وقتی به کسی میگویید رشته ام گرافیک است می گوید پس چهره مرا نقاشی کن!!) باید بگویم گرافیک در اصل ایده و ترکیب بندی است که اکثر اوقات بین نوشته و تصویر اتفاق می افتد و نقاشی بیشتر تقلید طبیعت است که ایده های گرافیست ها می تواند بوسیله دست مثال یک نقاش اجرا شود که خیلی از هنرمندان شاید برای اجرای بهتر و شاید به خاطر کسری وقت طراحی نهایی رابه شخص دیگری میسپارند که از نوع اول می توان به بیلبوردهای توی خیابان اشاره کرد و گروه دوم به آقای ممیز یکی از گرافیستهای برتر ایران اشاره کرد و گاهی هم آن ایده توسط کامپیوتر و برنامه های پیشرفته اجرا می گردد که مطمئنا کار با دست از ارزش بالاتری بر خوردار است. گرافیک در معنای لغت بمعنی ترسیمی و نگارشی است.و در دو مفهوم قدیم (سنتی) و جدید(نوین) متمایز میگردد که در مرز بین این دو پدیده چاپ قرار دارد . همانطور که گفتم گرافیک به دو دسته قدیم و جدید و بین این دو چاپ، تقسیم میشود.
نقاشی
هنر نقاشی بسیار گسترده و وسیع می باشد بطوری که در تاریخ سبکهای زیادی از نقاشی ظهور کرده و مدتی اوج گرفته و در نهایت بعضی از این سبکها کمتر مورد استفاده قرار میگیرند و بعضی هنوز هم طرفداران زیادی دارند.
از سبکهای مهم نقاشی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
سوررئالیسم ، سمبولیسم، آکمه ایسم، ایماژیسم ، فوتوریسم، کوبیسم ، دادائیسم و ...
تاریخچه هنر
هنر بدوی: شامل هنر سرخپوستان ‚اسکیموها وبرخی سیاهپوستان میباشد. هنر آنان معمولا با مسایل اعتقادی آنان گره خورده است. پیکر انسان در هنر آفریقایی تجریدی (آبستره) میباشد آثار آنان در زئیر و بوربا (ق 10 تا12 م) بدست آمده است و حکاکی روی صخره برای سرخپوستان اهمیت فوق العاده داشته است، ولی با ورود اروپاییان به آمریکا این هنر تحت تاثیر قرار گرفت و حالا هنر آنان را به دو دوره پیش از تاریخ و تاریخی تقسیم می کنند.
از آثار دوره پیش از تاریخ میتوان به نقاشی شنی و از دوره تاریخی میتوان صورتکها را نام برد با پیدایش تمدن در هفت هزار سال قبل از میلاد در خاورمیانه ( بین النهرین) هنر تغییر کرد، تمدنهای بین النهرین سومر ،اکد، بابل و آشوریها بودند.
از سومریها مجسمه های تل اسمر و وارکا باقی مانده که دارای چشمهای بزرگ هستند و هنر مند همه حالتها را که ممکن است به مبهم شدن پیکرها بینجامد از کار خود دور می کند. اکدیان هم هنری مثل سومریها داشتند، ولی در زمان سلطنت بابلیها پادشاهی به اسم حمورابی با نوشتن قوانین بر لوحی که در نقش برجسته پشت آن از خدای خورشید الهام گرفته یکی از مشهورترین پادشاه بین النهرین شد (فکر میکنم راجع به او همه شما در کتاب راهنمایی خوانده باشید) بعد از آنان آشوریان بودند که هنرشان کنده کاری روی سنگ و نقش برجسته بوده است.
هنر صومر هم از هرم هایش پیداست که چه قدمتی دارد. آنان معتقد به کا بودند، اعتقاد داشتند کا با انسان متولد میشود ولی بعد از مرگ جسم به زندگی ادامه میدهد و در کارهایشان دو گیاه بومی «پاپیروس و لوتوس» زیاد دیده میشود، که نشانه مصر علیا و مصر سفلی است.
هنر هند که حوالی شمال رود سند در هزاره سوم پیش از میلاد تشکیل شد در موهنجودارو تعدادی مهر سنگی به دست آمده که با هنر بین النهرین پیوند دارد شیوا یکی از خدایان قدیم هند بوده که در این آثار دیده میشود (همیشه هنر در طی دوره هایی تحت تاثیر مذهب بوده است) و بعد در هند دو آیین بودایی و برهمن بوجود آمد که اولین نشانه سلطه بودا سر ستونی به شکل چهار شیر و چرخ است که امپراطوری به نام آشورکا دستور ساختش را داد، در تندیسهایی که از بودا به دست آمده تا قبل از قرن 6 ق.م سمبولیک بوده ولی در پایان قرن نخست میلادی در قندهار تصویری طبیعی بر جای مانده است.
بعد از این به هنر یونان باستان می رسیم چهارچوب هنری آنان طبیعت پردازی بوده است و تحت تاثیر هنر مصر و بین النهرین بودند . برای اولین بار در ظروف آنها بود که پیکر انسان مورد مطالعه قرار گرفت و چیزی که در کارشان مشهود است، این است که آنها معتقد بودند که قدرت ذهن انسان، او را از حیوانات برتر میکند.