مقدمه
خاک، منبع اصلی تولیدات گیاهی و دامی و کانون اصلی فعالیتهای متنوع اقتصادی انسان بشمار میآید، لذا شناسایی ویژگیهای آن، طبقهبندی و ارزیابی و رعایت قابلیت و استعداد ذاتی آن می تواند نقطه وحدت دو دیدگاه اقتصادی و زیست محیطی حاکم بر آن باشد. زیرا در این استراتژی، که همان شعار توسعه پایدار یا توسعه بدون تخریب میباشد، هم سودآوری سرمایه و شکوفایی اقتصاد ملی تضمین میگردد و هم آستانهها و ظرفیتهای محیطی رعایت می شود. نیل به این اهداف، مراحل متعدد و پیچیدهای دارد و مستلزم ارزیابی دقیق و چند جانبه منابع و استعداد زمین است تا در هر مکان و زمان، گزینه مناسبی برای بهرهبرداری از زمین انتخاب شود.
بررسی حضور و افول تمدنهای کرهخاکی بیانگر شکل گیری تمدنهای عظیم در خاکهای حاصلخیز و توام بودن افول تمدنها با از بین رفتن خاکهای حاصلخیز میباشد. حتی در وضعیت فعلی نیز شاهد بیشترین تراکم جمعیتی در مناطق حاصلخیز از نظر کشاورزی و وابستگی شدید زندگی بشر امروز به خاک حاصلخیز و بارور هستیم. چرا که خاک یکی از مهمترین منابع تولید در کره زمین بوده و از نظر وفور و فراوانی، هیچ ماده جایگزینی برای آن پیدا نشده است.
در کشور ما در حالی از خاک وسیع ولی حساس و آسیب پذیر آن به قصد رشد و توسعه اقتصادی و نیل به سیاست خودکفایی و طرح شعار” کشاورزی محور استقلال و توسعه” بهرهبرداری می گردد که هر ساله به دلایل انسانی، بر وسعت بیابانها و اراضی بایر با سرعتی سرسام آور اضافه می شود. حال بشر تا چه حد توانسته این منبع حیاتی را حفظ و حراست نماید جای تامل داشته و شواهد، نشانگر رفتار سودجویانه و کوتهنگری و عدم رعایت توان بالقوه خاک توسط بهرهبرداران بوده و از سویی رشد روزافزون جمعیت و نیاز فزاینده به غذا، خاک را بیش از پیش در معرض ناباروری و نابودی قرار داده است. افزون بر بهرهبرداری بی رویه، دخالتهای نابجای انسان در معادلات طبیعی محیط زیست، موجب تسهیل روند فرسایش و جابجایی خاک از سطوح قابل استفاده و تجمع آن در مکانهای غیرقابل دسترس از قبیل دریاها، دریاچهها و پشت سدها میگردد که عملاً خاک حاصلخیز را از دسترس خارج میکند و در صورت تجمع رسوبات در پشت سدها، کاهش عمر مفید سدها و هدر رفت هزینههای صرف شده را نیز در پی دارد.
شناسایی خاک بر اساس استعداد و قدرت تولید آن و مبتنی بر رعایت اصول علمی و صحیح، یکی از ملزومات در طرحهای مختلف حفاظتی میباشد. در مواردی که بهره برداری موجود با خصوصیات و منابع اراضی تناسب ندارد، افزایش تخریب اراضی قابل توجه است. این امر از نظر حفظ منابع خاک که یکی از مهمترین سرمایههای ملی هر کشور است، حائز اهمیت فراوان میباشد. استفاده نا متعادل و غیر اصولی از اراضی ضمن آنکه موجبات نابودی آن را فراهم میکند، از طرف دیگر باعث وقوع پدیدههای مخربی چون سیل میگردد. چنانچه بر اساس آمار منتشره، تعداد سیلابهای مشاهده شده در طی سالهای اخیر روند صعودی داشته که میتواند به نوعی نشان دهنده تخریب منابع طبیعی باشد. از این رو شناخت خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکها و تعیین قابلیت و استعداد آنها جهت استفاده بهتر و صحیحتر از منابع اراضی و همچنین بررسی محدودیتهای موجود و عواملی که باعث تخریب منابع طبیعی ، بخصوص خاک می شوند، لازم و ضروری میباشد.
برخی کشورها اقدامات عملی بسیار اساسی را برای حفظ منابع تولید و بهرهبرداری مناسب و پایدار انجام دادهاند در حالی که در کشورهای در حال رشد و جهان سوم، تخریب منابع طبیعی رایج بوده یا اقدامات اندکی در راستای حفظ آن صورت گرفته است. امید است با سرعت بخشیدن به روند اجرایی عملیات حفاظت خاک در ایران و متمرکز شدن در نواحی بحرانی، شاهد تولیدی پایدار در عرصههای حفاظت شده کشور باشیم.
بطور کلی اهداف اصلی از مطالعات ارزیابی منابع و تعیین قابلیت اراضی به شرح زیر میباشد:
بررسی کیفی منابع اراضی و شناسایی خاک به منظور تعیین قابلیت و تناسب اراضی در شرایط حال و آینده.
جمع آوری اطلاعات لازم موجود در مورد منابع اراضی و مطالعه مواردی که در ارتباط با هدف مورد نظر بررسی نشده است، از قبیل وضعیت فیزیوگرافی، پستی و بلندی، خاک، آب و هوا، نباتات بومی، فرسایش خاک، اشکالات و امکانات استفاده از اراضی و جلوگیری از فرسایش و یا حفظ وضعیت موجود و احیاء یا توسعه مراتع و تعیین قابلیت استفاده از اراضی بعد از انجام عملیات عمرانی و توسعه جنگلها.
تشخیص و تعیین مشکلات و محدودیتهای اساسی و عوامل و فاکتورهایی که استفاده از اراضی را کاهش داده است و در نهایت ارائه پیشنهادات و توصیههای لازم در مورد طرق استفاده صحیح از اراضی با توجه به قابلیت آنها.
2- مشخصات عمومی منطقه
2-1- موقعیت و محدوده منطقه مورد مطالعه
حوضه آبخیز آغبلاغ با مساحت 299/7820 هکتار در استان آذربایجان شرقی ، در شهرستان هشترود قرارگرفته و از نظر موقعیت جغرافیایی بین ²59 ، ¢59 ، °46 تا ²36 ، ¢05 ، °47 . طول شرقی ²51 ، ¢28 ، °37 تا ²39 ، ¢36 ، °37 عرض شمالی واقع شده است .
حداکثر ارتفاع حوضه 2110 متر و حداقل ارتفاع در خروجی حوضه برابر 1668 متر از سطح دریا میباشد .
از نظر هیدرولوژیکی حوضه مطالعاتی آغبلاغ یکی از سرشاخههای رودخانه قرانقو میباشد که توسط رودخانه سراسکند از خروجی حوضه به قرانقو زهکشی میشود که رودخانه قرانقو از زیر حوضههای رودخانه قزل اوزن میباشد .
از مراکز جمعیتی حوضه روستاهای کلهدهکوه ، تنده ، صومعهسنگ ، آکوزگنبدی ، باباکندیکوه ، دهلان و خورجستان می باشد .
2-2- فیزیوگرافی حوضه
وضعیت توپوگرافی، عکسهای هوایی و شبکه آبراهه های موجود در منطقه و نیز تأمین اهداف مورد مطالعه در بخش آبخیزداری این حوضه آبخیز به 2 واحد هیدرولوژیک مستقل مجزا بنامهایA1 و A2 تقسیم بندی شده است که واحد هیدرولوژیک A1 خود به واحد هیدرولوژیکی مستقل بنامهای A1-2 وA1-1 و یک واحد غیر مستقل بنام A1int و واحد هیدرولوژیک A2 نیز خود به واحد هیدرولوژیکی بنامهای مستقل A2-2-1 و A2-1-1 و سه واحد غیر مستقل بنام A2-int ، A2-2-int و A2-1-int تقسیم بندی شده است.
2-3- آب و هوای حوضه
متوسط بارندگی سالانه در حوضه مورد مطالعه میلیمتر بر آورد شده است. فصول سال نیز از نظر میزان نزولات جوی، به ترتیب بهار درصد، زمستان درصد، پائیز درصد و تابستان درصد کل بارش سالانه میباشد. ماههای اردیبهشت و مرداد به ترتیب حداکثر و حداقل بارش کل سالانه را به خود اختصاص دادهاند و به این ترتیب مرطوبترین و خشکترین ماههای سال نیز هستند. تعداد روزهای یخبندان حوضه در سال، روز بوده که از اواخر آبان ماه شروع شده و تا اواخر فروردین ماه ادامه دارد.
اقلیم حوضه آغبلاغ بر اساس اقلیم نمای آمبرژه، خشک و سرد و بر اساس روش دومارتن دارای اقلیم نیمه خشک میباشد. منحنی آمبروترمیک حوضه نشان میدهد که این منطقه در طی ماههای آبان تا اردیبهشت مرطوب و در بقیه ماهها خشک میباشد. متوسط دمای سالیانه حوضه درجه سانتیگراد میباشد که بیشترین آن در تیرماه با درجه سانتیگراد و کمترین آن در دی ماه با درجه سانتیگراد است. حداکثر دمای درجه سانتیگراد در تیرماه و حداقل دمای درجه سانتیگراد در دی ماه میباشد.
2-4- زمین شناسی حوضه
نظر به جایگاه و نقش مهم سنگ مادر در تشکیل و تکوین خاکهای هر عرصه بخصوص در مناطقی با اقلیم نیمه خشک تا خشک، میتوان با مطالعه سازندها و واحدهای سنگی هر منطقه، یک دید کلی نسبت به خاکهای مورد انتظار پیدا نمود. لذا با توجه به گزارش زمین شناسی طرح، خلاصهای از سازندها و سنگ بستر منطقه ارائه میگردد.
این حوضه با توجه به تقسیمات زمینشناختی زمینساختی در زون البرز – آذربایجان واقع شده است و فعالیتهای تکتونیکی و دینامیکی منجر به شکلگیری آن شده است. واحدهای سنگی E2va (شامل گدازه آندزیتی، توف)، Ea5 (آندزیت و آندزی بازالت) ، Or( گنبد ریولتی) ، gr2 (گرانیت) ، QPlm (مارن ماسهای)، QpIc ( کنگلومرای سخت نشده) به همراه واحدهای آبرفتی Qt2 ( پادگانههای جوان آبرفتی) و Qal ( رسوبات بستر آبراههای) واحدهای زمینشناسی حوضه را تشکیل میدهند. که به ترتیب 67/3، 09/26، 68/0، 26/14، 56/27، 7/4، 44/46، 21/2 درصد کل حوضه را فرا گرفتهاند. از اینرو عمده حوضه را واحد Qt2 (با 44/46 درصد) فرا گرفته است. واحدهای مذکور تحت تأثیر فرایندهای مختلف فرسایشی واقع گرفتهاند. فعالیتهای تکتونیکی نیز موجب ایجاد چند گسل فرعی در حوضه شده و ساختارهای دیگر تکتونیکی مثل درزهها و شکافها را پدید آورده است. واحدهای موجود با توجه به میزان مقاومت آنها در برابر فرآیند های فرسایشی به ردههای مختلف فرسایشپذیری تفکیک گردیدهاند که شامل واحدهای با فرسایشپذیری بسیار کم (شامل واحد gr2) ، کم (شامل واحدهای Or و Ea5) ، متوسط (شامل واحد E2va ) ، زیاد (شامل واحدهای Qplc، Qt2، Qal) و بسیار زیاد (شامل واحد Qplm ) میباشند و به ترتیب 27/14، 02/1، 67/3، 47/53 و 33/76 درصد کل حوضه را فرا میگیر