تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر

تعداد صفحات: 92 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 21331
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۳۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر

    ترجمه عهدنامه امام امیرالمؤمنین على (علیه السلام) به مالک اشتر

    ترجمه: حسین بن محمد بن ابى الرضا حسینى علوى آوى (قرن هشتم هجرى)

    مقدمه، تصحیح و تعلیقات: دکتر محمود عابدى

    بنیاد بین المللى نهج البلاغه

    مقدمه بنیاد

         بنیاد بین المللى نهج البلاغه، از همان آغاز کار خود، بر آن بود که علاوه بر معرفى و عرضه فرهنگ غنى نهج البلاغه و ارزشهاى ماندگار آن، کتب و رسائلى که از دیر زمان درباره این کتاب عزیز با سخنان امیرمؤمنان على(علیه السلام)پدید آمده اند، با صورتى شایسته تقدیم دوستداران فرهنگ علوى کند، و آنچه را که تاکنون با همکارى نویسندگان و محققان دانشمند، عرضه کرده، به اقتضاى همین خواسته بوده است.

         از این مجموعه، «مطلوب کل طالب» که شرحى است از رشید وطواط، ادیب و شاعر قرن ششم هجرى، بر صد کلمه معروف  حضرت امیرالمؤمنین على(علیه السلام)، به طبع رسیده و مورد توجه و عنایت خوانندگان قرار گرفته است. اینک با تقدیم «فرمان مالک اشتر»، کهن ترین ترجمه عهدنامه به زبان فارسى، از خداوند متعال مسألت دارد که بر توفیق مصحّح محترم کتاب بیفزاید و همه کسانى را که در معرفى و اشاعه فرهنگ اسلامى صادقانه مى کوشند بیش از پیش موفق دارد.

    بنیاد بین المللى نهج البلاغه

     

    اشاره

         از سالها پیش که رساله هایى را در شرح سخنان امیرمؤمنان على بن ابى طالب(ع) شناسایى کردم، بر آن بودم که هرگونه تأثیر و حضورى که کلمات آن امام همام در آثار فارسى داشته است معرفى کنیم. جست و جو براى دستنوشته هاى مطلوب کل طالب رشید وطواط (م: 573)، خردنماى جان افروز ابوالفضل مستوفى (زنده در اوائل قرن هفتم) و کلمات علیه غرّاء مکتبى شیرازى (زنده در نیمه اول قرن نهم)، و تصحیح و عرضه آنها با همین اندیشه بود. از جمله کارهایى که در همان سالها براى تقدیم به حضور علاقه مندان آماده بود، رساله حاضر، نخستین ترجمه شناخته شده فرمان مالک اشتر بود، با تاریخ کتابت 729. آن روزها، یعنى نزدیک به ده سال پیش از این، متن رساله از مقدمه تا کتابنامه از فراز و فرود حروف چینى هم گذشت، اما به عللى ناگفتنى به آفت تأخیر گرفتار آمد و تا امروز در همان دام فرو ماند. اگر قرار بود که امروز کار را آغاز کنم، چه بسا که به بخشهاى دیگر کتاب گرانقدر نهج البلاغه روى مى آوردم، یا دست کم مقدمه را در اینجا با راز و نیاز دیگرى همراه مى کردم و در باب بعضى از فقرات این فرمان، به تناسب حوصله سخن، با خواننده محترم سخنانى مى داشتم، ولى دریغا که چنین مجالى در اختیار نبود. پس به ناگزیر بهتر آن دیدم که به اختصار و به همان صورت پیشین، و به یاد آن سالها، بسنده کنم، و خواننده محقّق را پس از آشنایى با این ترجمه که بیشتر متنى کهن ادبى است و خالى از هر نوع تحلیل در خور، به تأملى دیگر در ارزشهاى جاودانه متن دعوت کنم. با این امید که دریافت آن معانى بلند و التذاذ روحانى حاصل از آن، و سرانجام حرکت به جانبى که گوینده سخن مخاطب خود را فرا مى خواند، گوشه اى از آرزوى همیشگى نگارنده را برآورده کند.

    و توفیق از خداست. محمود عابدى

     

    على...

         در خدمت پیامبر خدا(ص) بزرگى یافت. وزیر و وصى او بود، و برادر او شد. به راى او، و براى خدا، از جان گذشت. شب و روز، همه، در جهاد بود و هرگز، روى از دشمن برنگرداند. بر کفر و شرک و جهل هزار ضربت زد و هر ضربتش، از عبادت آدمیان و پریان، برتر بود. خدا را مى دید و به عشق و اخلاص مى پرستید. در رکوع نماز، مى بخشید و در روزه و نیاز، اطعام مى کرد. حق پیوسته با او بود و او هرگز، یک دم و یک قدم، بى حق نبود. ولىِ حق و شاهد صدق بود، و شهید عدل. همسر فاطمه بود و پدر حسن و حسین، سید جوانان بهشت. ابوالحسن بود، و نیز ابوتراب.

    ***

         او در زندگى، تا بود مقتداى مردان عمل، پیشواى اهل اخلاص، پیر جوانمردان، باب علم نبوّت بود; و در جهاد و جنگ، تا رفت، همه از خود آزاد، و از خدا لبریز، و پروردگار مروّت و معرفت بود. و چه نیکو فرمود آن پیر معرفت آموز بلخ و روم:

    در شجاعت شیر ربّا نیستى *** در مروّت خود که داند کیستى

    در مروّت ابر موسایى به تیه *** کامد از وى خوان و نان بى شبیه[1]

         او پاک از مادر زاد و پاک در عبودیت زیست. خار در چشم و خس در گلو، عمرى را، به صبر، نشست. پایدار و حق گزار، روزگارى را، به عدل، ایستاد. با یاد پروردگار، رستگار، به پیشگاه او رفت. و چه بحق گفت حکیم غزنوى:

    تنگ آمد بر او جهان سترگ *** که جهان تنگ بود و مرد بزرگ[2]

         على بود و على رفت و على ماند.

    **

         و از على چه ها که گفته اند، و چه ها که نگفته اند! و ما امروز از او چه مى دانیم؟ ذهنهاى ما تهى دست، تجارب ما عقیم، و جهان ما برهوت کذا و کذا، و وصف او بیش از حدِّ نطق و قلم. «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل»، و «از دور بوسه بر رخ مهتاب مى زنیم.»[3]

    و مالک...

         بنده اى از بندگان خدا بود. در تنگناى خوف و خطر هوشیار بود. در میدانِ مردى و پیکار، پایدار بود. در خرمن وجود بدکاران، از شعله آتش تیزتر بود.

         و مالک براستى شمشیر خدا بود، نه کند شد، و نه خطا کرد. و عجب هوادار على بود: هرگز روى به کارى نیاورد، و از کارى باز نایستاد، و دیر و زود نکرد، مگر آن که، همه و همه، به فرمان على بود.

    ***

         و که مى داند مالک که بود؟ اگر کوه بود، به خدا قله اى آسمان سا بود و اگر سنگ بود، به خدا سنگى سخت و آتش زا بود. کوهى و سنگى که نه رونده اى آن را به پاى سود و نه پرنده اى آن را به پرواز پیمود. نه تنش اسیر کسى شد، نه دلش تسخیر کسى شد.

    **

         و مالک براى على و یاران على، یارى نیکخواه بود و در برابر دشمنانشان، استوار و بى گذشت بود. على از او راضى بود و خدا از او راضى باد[4].

    *

         ... و این نامه را على براى مالک نوشت.

     

    مقدمه مصحح

     

    عهدنامه مالک اشتر

         عهدنامه[5] مالک اشتر، چنانکه سید بزرگ، شریف رضى، آورده است نامه اى است که امیرمؤمنان على، علیه السّلام، به مالک اشتر نوشت، پس از آن که او را به حکومت مصر روان کرد. مالک اشتر، مخاطبِ نخستینِ امام، در راه مصر به شهادت رسید و، چنانکه گفته اند، این پیمان نامه را درنیافت، اما این یادگار على(ع) از آن سالها، براى همیشه، در گنجینه فرهنگى ما باقى ماند و امروز تأمل در آن به خوبى نشان مى دهد که هرچند قرنها بر آن مى گذرد، هنوز و همیشه، جزء جزء آن، چنان به قوت خود باقى است که هرگاه کسى، هم امروز به حکومتى منصوب شود، براى توفیق در کار خود مى تواند، و باید، مُفاد آن نامه را برنامه کار خود بداند، برنامه اى که امیرمؤمنان هر حاکم مسئولى را به تعهّد رعایت آن فراخوانده است. در این نامه مجملى از وظایف حاکم یا نماینده حکومت که مدار و محور اصلى در اداره امور یک مجموعه انسانى است، آمده است; به علاوه، طرحى براى تأسیس و تکمیل عمده ترین نهادهایى که به سامان رسیدن امور جامعه، و در نتیجه تحقّق حکومتى مقبول و مشروع بدان موقوف است. کارگزاران حکومت و متولّیان امنیت کشور و صلاح جامعه، لشکریان، قاضیان، مشاوران، عاملان، و نیز گروههاى مولّد و گردانندگان نظام اقتصادى و سرانجام طبقات محروم، هر یک در جاى خود به گونه اى شگفت انگیز تعریف شده است و در کیفیت انتخاب اعضاى هر گروه و نظارت مستمرّ به احوال و اعمال آنان سخنانى دقیق رفته است، و آفاتى که مأموران دولتى را در اقدام به اهمّ وظایف خود ناتوان، و وجودشان را مهمل و بى معنى مى دارد و پیکره اجتماع را از سلامت مطلوب محروم مى کند، بازنموده شده است.

         این مقدّمه جاى بحثى مستوفا و مجالى درخور، براى نمودن حتى گوشه اى از آن دقایق را هم ندارد. دیگران، هر کس به اندازه دریافت خود، گفته اند و خوانندگان مى توانند به آنها مراجعه کنند[6]، اما در اینجا اشاره اى به یکى دو بخش آن، سخن ما را خواهد آراست.

         مى دانیم که در گذشته دراز دامن تاریخ، بیشتر آنان که به قدرت و حکومت رسیده اند، پندار ابرمردى چنان ذهن و ضمیرشان را فروگرفته است که همواره خود را قدرت فایق و دایم، خلق را بى تاریخ، و تاریخ را یک سره تاریک، دیده اند، چشم از دیروز خود و امروز خلق پوشیده اند و گوش بر هرگونه اظهارنظر و داوریهاى مردم، به خصوص آنهایى که جز حکم الهى بر زبانشان نمى گذرد، فرو بسته اند.

         همچنان که امروز غالباً مى دانند که: قاضى، رکن اصلى خانه عدالت، حافظ قانون حق، پاسدار حریم امنیت و دادخواه ستمدیدگان بى پناه است، با حکم قاضى ماجراى خصومتها به رضایت مى انجامد، و به سخن او بى راهیها به راه مى آیند، نفرینها به دعا بر مى گردند، و حق جویى و نرم خویى اوست که خروش تند ظالمان را خاموش مى کند و زبان بسته مظلومان را مى گشاید، و دادگرى اوست که مرزهاى سعادت و شقاوت را نگاهبانى مى کند.

         و کیست که امروز نداند به یارى بخت، رسیدن به ثروتى سرشار، و به انحصار گرفتن مجارى اطلاعاتى بازار، و احتکار مایحتاج عامّه، و همزمان تشدید نیاز کاذب گروه مصرف کنندگان، و هزار ترفند دیگر، چگونه مى تواند راه انواع زیانها و خسرانهاى محتوم را به روى ملتى باز کند و مسئولان حکومتى را به وجوه گوناگون در نظر آحاد مردم بدنام سازد، یا اختصاص حکومت و قدرت، در عرصه هاى داد و ستد، به قانونى روشن، تنظیم دقیق و منصفانه نظام مالیاتى، نظارت عامه و همه جانبه بر روابط اقتصادى و تعزیر عادلانه و بى گذشت متجاوزان به حقوق مردم، چگونه مى تواند میزانها را عدل، رقابتهاى اقتصادى را سالم و جامعه را با نعمت اعتماد، آسوده و آرام سازد.

         حال ببینیم على(ع)، در چهارده قرن پیش، به مالک، یار وفادار خویش، در این باره، چه مى فرماید:

         اى مالک، بدان که من تو را به سرزمینى مى فرستم که بر آن، دولتهاى دادگر و ستمکار بسیارى گذشته اند، و مردم کارهاى تو را چنان خواهند دید که تو کارهاى زمامداران پیش از خود را مى دیدى، و درباره تو همان خواهند گفت که تو درباره آنان مى گفتى، و صالحان را با سخنانى مى توان شناخت که خداوند درباره آنان بر زبان بندگان خود جارى مى کند [عهدنامه، متن حاضر، بخش نخستِ بند 3].

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    کتابنامه

         قرآن کریم: خط حبیب الله فضائلى، ترجمه عبدالمحمد آیتى، انتشارات سروش.

         اخلاق ناصرى: خواجه نصیرالدین طوسى، به تصحیح مجتبى مینوى، انتشارات خوارزمى.

         تاریخ جهانگشا: عطاملک جوینى، به تصحیح محمد قزوینى، انتشارات بامداد و دیگران، چاپ سوم، 1365.

         تاریخ وصاف: عبدالله بن فضل الله شیرازى (وصاف الحضره)، افست تهران، 1338.

         ترجمه تارخ یمینى: ابوالشرف ناصح بن ظفر جرفادقانى، به اهتمام دکتر جعفر شعار.

         ترجمه محاسن اصفهان: حسین بن محمدبن ابى الرضا آوى، به اهتمام عباس اقبال، 1328.

         حدیقه الحقیقه: سنایى غزنوى، با تصحیح و تحشیه مدرس رضوى، انتشارات دانشگاه تهران، 1359.

         خردنماى جان افروز: ابوالفضل مستوفى، با تصحیح محمود عابدى، انتشارات نشر رجاء، 1368.

         خسرو و شیرین: نظامى گنجوى، با حواشى و تصحیح وحید دستگردى، مؤسسه مطبوعاتى علمى، بى تا.

         دیوان حافظ: با تصحیح و تعلیقات علامه محمد قزوینى، انتشارات اساطیر، 1367.

         دیوان خاقانى: به کوشش دکتر ضیاءالدین سجادى، کتابفروشى زوار تهران، چاپ دوم، 1357.

         دیوان سنایى: به اهتمام مدرس رضوى، کتابخانه سنایى تهران.

         دیوان فرخى: به کوشش دکتر محمد دبیرسیاقى، کتابفروشى زوار، چاپ سوم، 1363

         دیوان ناصرخسرو: به تصحیح مجتبى مینوى مهدى محقّق، انتشارات دانشگاه تهران، 1353.

         راحه الصدور: محمدبن على راوندى، با تصحیح محمد اقبال، افست تهران، امیرکبیر، 1333.

         شرح غررالحکم و دررالکلم: جمال الدین محمد خوانسارى، با مقدمه و تصحیح و تعلیق محدث ارموى، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، 1360.

         شرح نهج البلاغه: ابن ابى الحدید، با تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء التّراث العربى، چاپ دوم، 19671387.

         فرمان مالک اشتر: حسین علوى آوى، با مقدمه محمدتقى دانش پژوه، بنیاد نهج البلاغه، 1359.

         فرهنگ لغات (نثرهاى فنى و مصنوع): دکتر محمود مدبرى، انتشارات خدمات فرهنگى کرمان، 1376.

         کشف الاسرار: ابوالفضل میبدى، به اهتمام على اصغر حکمت، امیرکبیر تهران، چاپ چهارم، 1361.

         کلیله و دمنه: نصرالله منشى، به تصحیح مجتبى مینوى، انتشارات دانشگاه تهران.

         کلیات سعدى: به اهتمام محمدعلى فروغى، امیرکبیر، چاپ هفتم، 1367.

         گلستان سعدى: با تصحیح و توضیح دکتر غلامحسین یوسفى، انتشارات خوارزمى، 1368.

         مثنوى معنوى: جلال الدین محمد مولوى، به همت نیکلسن، انتشارات مولى، تهران، 1360.

         مجموعه (عکسى): به خط ابن السّاوجى، عکس شماره 7062، کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران.

         مخزن الاسرار: نظامى گنجوى، به تصحیح وحید دستگردى، مؤسسه مطبوعاتى علمى.

         مرزبان نامه: سعدالدین وراوینى، به تصحیح محمد قزوینى، افست تهران، 1337.

         مرصاد العباد: نجم رازى، به تصحیح دکتر محمدامین ریاحى، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ دوم، 1365.

         مصباح الهدایه: عزالدین محمود کاشى، با تصحیح و مقدمه جلال همایى، کتابخانه سنایى، چاپ دوم.

         مطلوب کل طالب: رشید وطواط، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمود عابدى، بنیاد نهج البلاغه، چاپ دوم، 1374.

         مآخذ قصص و تمثیلات مثنوى: بدیع الزمان فروزانفر، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم، 1362.

         معجم البلدان: یاقوت حموى، دار صادر بیروت.

         نصیحه الملوک: محمد غزالى، با تصحیح جلال الدین همایى، انتشارات بابک، 1361.

         نفثه المصدور: شهاب الدین محمد زیدرى نسوى، با تصحیح و توضیح دکتر امیرحسن یزدگردى، نشر ویراستار، چاپ دوم، 1370.

         نهج البلاغه: با ترجمه دکتر سید جعفر شهیدى، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1368.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر, مقاله در مورد تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر, تحقیق درباره تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر, مقاله درباره تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله فرمان مالک اشتر
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت