نهاد خانواده، جامعه نسبتاً کوچکی را تشکیل می دهد که هر یک از اعضای آن به نحوی بر دیگری تأثیر می گذارد. در چنین تأثیر متقابلی، مجموعه ای از اعتقادات، آداب، رسوم و ارزش های اخلاقی، عاطفی و اجتماعی شکل می گیرد. رشد کودکان در این نهاد نیز بیشتر متأثر از همین ارزش گذاری ها و گرایش های اخلاقی، عاطفی و اجتماعی است. از این رو خانواده به عنوان یکی از عوامل مؤثر در رشد، در ردیف سایر عوامل به شمار می رود. روابط کودک و والدین و سایر اعضای خانواده، چون شبکه و نظامی در هم پیچیده است که افراد آن در کنش متقابل با یکدیگرند. محله، مدرسه، خرده فرهنگ و فرهنگ گسترده تری که کودک در آن به سر می برد، در تجارب، گرایش ها و ارزش گذاری های وی و نیز در میزان آزادی که والدین به وی می دهند تأثیر می گذارند.
نقش تربیتی والدین:
روش های تربیتی کودک در جوامع مختلف و زمان های متفاوت از تنوع بسیاری برخوردار است. والدین می توانند برای کودک خود نقش بهترین معلم و الگو را به عهده داشته باشند. «کوپر اسمیت»، نتیجه مطالعه و تحقیق خود را این گونه بیان کرده است: «پسرانی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، معمولاً دارای والدینی هستند که اعتماد به نفس، ثبات هیجانی و اتکای به خود از ویژگی های شخصیتی آنان به شمار می رود و در اعمال پرورش و تربیت فرزندان، بین آنها و فرزندانشان توافق کاملی مشاهده می شود».
مکتب انسان ساز اسلام از دیرباز بر روابط سالم و مهرآمیز والدین با یکدیگر تأکید داشته، در روایات فراوانی نیز رفتار صحیح و مناسب پدر و مادر با کودک بسیار با اهمیت دانسته شده است. قلمرو وسیع این طرز تلقی حتی دوران قبل از تولد را نیز در بر می گیرد. برخی روایات به اهمیت محبت والدین نسبت به فرزندان، و دسته ای به برخورد کودکانه با کودک و بازی با او تأکید می کنند و برخی نیز والدین را به اتخاذ موضعی عادلانه با فرزندان امر می کنند. پدر نه فقط در تأمین امکانات اقتصادی و اجتماعی خانواده، نقشی اساسی ایفا می کند، بلکه وجود او در تعلیم و تربیت کودکان نیز اهمیت والایی دارد. تحقیقات اخیر نشان داده است که تماس با پدر در سال های اولیه زندگی، در روابط آینده پسران با همسالانشان تأثیر فراوانی دارد و به این علت، غیبت یا فقدان پدر، قبل از چهار سالگی آثار بدی بر فرزندان به ویژه پسران باقی می گذارد. قابل ذکر است که تأثیر فقدان پدر در پسرها بیشتر از دخترهاست. زندگی کودک با ارتباط زیستی میان او و مادرش آغاز می شود. این ارتباط نه فقط در رفع نیازهای کودک مؤثر است، بلکه بر حالات روانی و عاطفی وی نیز تأثیر می گذارد و نخستین عامل رشد و تکامل وی به شمار می رود. کندی در سخن گفتن، پایین آمدن بهره هوشی ، کاهش میزان جنب و جوش، اختلال حواس و ... می تواند از آثار ناگوار محرومیت از مادر به حساب آید. حضرت امام زین العابدین (ع)، ضمن بیان گوشه ای از زحمات طاقت فرسای مادر در مسیر رشد و تربیت فرزند، می فرمایند:
هرگز کسی را به تنهایی یارای سپاس و تقدیر از مادر نیست، مگر این که از خداوند مدد جوید و از او توفیق انجام دادن این وظیفه را بطلبد.
درباره این سؤال که آیا اشتغال مادران در خارج از خانه سازنده است یا زیان آور، جواب قطعی و روشنی نمی توان داد. میزان تأثیر اشتغال مادران شاغل بر فرزندان، رابطه نزدیکی با ویژگی ها، نگرش های اجتماعی، شرایط موجود در خانه و اجتماع، جنس و سن کودک، و نیز علت اشتغال مادر دارد. در مجموع می توان گفت اشتغال تمام وقت مادران، به طور قطع تأثیرات نامطلوبی در رشد کودک به ویژه رشد عاطفی او برجای می گذارد. خانه داری مادران نیز هنگامی می تواند روش تضمین شده ای برای تربیت سالم و شایسته کودک به حساب آید که مادران در محیط خانه رابطه خویش را با کودک حفظ کنند و نسبت به امور تربیتی آنها اهتمام ورزند. این که برخی از روایات بافندگی را به عنوان بهترین شغل و سرگرمی برای زنان معرفی کرده اند، شاید به این دلیل باشد که بافندگی شغلی آرام و کم دردسر و متناسب با روحیه زندگی است و معمولاً انجام دادن آن در محیط خانه و در کنار فرزندان میسر است.
خواهر و برادر بعد از والدین در شخصیت و رفتار های اجتماعی یکدیگر بیشترین تأثیر را دارند، بخصوص اگر در سنین 2 تا 10 سالگی باشند. در روابط خواهر و برادر احتمال یادگیری کودک از الگوهای رفتاری چون وفاداری، حمایت، اختلاف، تسلط جویی و رقابت زیاد است. در روایات اسلامی در مواردی خواهران و برادران عامل زداینده غم و اندوه یکدیگر دانسته شده و در مواردی هنگام اندوه و بلا، یاور و پشتیبان هم و به هنگام خوشی و آسایش، زینت یکدیگر معرفی شده اند. قابل ذکر است که در بیشتر موارد برادر نسبت به برادر و خواهر نسبت به خواهر روابط دوستانه تری دارد تا برادر نسبت به خواهر یا بالعکس.
در گذشته آموزش مهارت های زندگی به کودکان برای ورود به زندگی اجتماعی توسط خانواده ها صورت می گرفت اما از زمانی که آموزش فرزندان به عهده نهادهای آموزشی قرار گرفت، نقش والدین هم در امور آموزشی کودکان کم رنگ تر شد.
ولی امروزه با افزایش آگاهی ها، والدین می کوشند تا شرایط پیشرفت تحصیلی فرزندشان را خارج از محیط مدرسه نیز فراهم کنند.یک شهروند بجنوردی در این باره می گوید: هزینه های هنگفتی برای پیشرفت درسی فرزندانم صرف کرده ام ولی نتیجه چندانی نداشته است.محمد مهرپویا می افزاید: کاش مدرسه ها برای افزایش اطلاعات و آشنایی بیشتر والدین با نحوه آموزش صحیح و کمک به پیشرفت درسی بچه ها برنامه هایی ترتیب دهند.
مریم پورقربان هم عنوان می کند: فرزندم علاقه چندانی به درس و مدرسه ندارد و با این که همه گونه امکانات آموزشی را در منزل برای او فراهم کرده ام روزبه روز بر بی اعتنایی او به درس و مدرسه و ناراحتی و عصبانیت ما افزوده می شود.وی اضافه می کند: به دلیل تغییر روش تدریس و آموزش در مدارس و مشغله کاری زیاد، این روزها والدین باید برای آموزش و کمک به درس های فرزندان خود، مشکلات زیادی را پشت سر بگذارند.یک کارشناس ارشد علوم اجتماعی و مشاوره در این باره می گوید: امروزه بهره گیری از آموزش های مدرسه و پیشرفت تحصیلی از اهمیت به سزایی برخوردار است و خانواده ها برای موفقیت درسی و علمی فرزندان شان بسیار تلاش و مبالغ هنگفتی به این منظور هزینه می کنند.