ولادت
نهمین امام شیعیان نام مبارکش محمد است و القاب و کنیههای فراوانی دارد؛ مشهورترین لقبش جواد و هادی است و معروفترین کنیهاش ابوجعفر.
امام جواد علیه السلام در ماه رجب سال 195 هجری قمری در مدینه چشم به دنیا گشود. پیشگویی ولادت آن امام از زبان پدر بزرگوارش چندین بار مطرح شده بود. ولادت امام جواد همچون ولادت سایر ائمه معصومین علیهم السلام با ویژگیهای مخصوصی همراه بوده است.
مادر بزرگوار امام جواد علیه السلام خیزران نام دارد؛ زنی از خاندان ماریه قبطیّه یکی از همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله.
دوران امامت
دوران کودکی امام جواد علیه السلام از دوران شیرخوارگی تا زمانی که در سن هفت سالگی به امامت رسید، با حوادث گوناگون آمیخته است.
با شهادت امام رضا علیه السلام و به امامت رسیدن امام جواد در سن کودکی، یکی از موضوعاتی که حتی برخی از یاران امام هشتم را دچار شک و تردید کرد، کم سن و سالی امام جواد جهت مقام امامت بود. به همین دلیل در مواردی امام رضا علیه السلام و در موارد دیگری، خود امام جواد به تبیین آن پرداختند و به شبههها پاسخ گفتند.
اگر چه امام جواد علیه السلام نسبت به سایر امامان در سن بسیار کمی به امامت رسید، اما دوران هفده سالهی امامت او، دورانی نسبتاً طولانی و پر حادثه است.
جایگاه امام نزد خدا
امام جواد علیه السلام به دلیل قابلیت و لیاقت و بهرهمندی از موهبت الهی از جایگاهی رفیع در پیشگاه خداوند، پیامبر اکرم، پدر بزرگوارش و تمام کسانی که بهرهای از شناخت امام دارند برخوردار است.
اگر چه دشمنان دین و حاکمان معاصر امامان معصوم علیهم السلام همواره در مقام توطئه و سرکوب و تحقیر آنان بوده اند، اما حقانیت و صداقت و نورانیت امامان شیعه پیوسته نقشههای دشمنان را خنثی و بیتأثیر میساخته است و در برخی موارد، حتی دشمنان تحت تاثیر وجود پر برکت آنان قرار میگرفتهاند.
ازدواج
امام جواد علیه السلام نیز با هوشمندی و درایت مخصوصبهخود، در برخورد با حاکم ستمگر عباسی، مامون ، که قاتل پدرش امام رضا علیه السلام بود به گونهای عمل نمود که مامون نیز افتخار خویش را در انتخاب او برای ازدواج با دخترش ((ام فضل (لبابه)|ام فضل ))میدید.
در دوران زندگی مشترک امام جواد علیه السلام با ام فضل (تا هنگام شهادت) حوادث گوناگونی اتفاق افتاده است.
دوران امامت تا شهادت
همسر دیگر امام جواد علیه السلام، سمانه مغربیه نام دارد که مادر امام هادی علیه السلام است.
امام جواد علیه السلام همچون امامان دیگر با بهرهمندی از علوم و معارف ناب توحیدی و دریافت حقایق از عوالم بالا در صحنههای مختلف، گوشههایی از اقیانوس نامتناهی علم و حکمت خویش را در زندگی سراسر رحمت خویش به نمایش گذاشته است.
دفتر زندگی امام همانند سایر ائمه معصوم علیهم السلام آکنده است از برگهایی زرین از مکارم اخلاق ، مناقب و معجزات ، استجابت دعاها ، ارتباط متواضعانه، صمیمانه و همدردی با اصحاب و یاران است.
زندگی پربرکت امام جواد با نقشه معتصم ،حاکم ستمگر عباسی، و دخالت مستقیم ام فضل همسر آن حضرت پایان یافت. آن حضرت در تاریخ 220 هجری قمری به شهادت رسید و در کنار قبر جدّ بزرگوارش حضرت امام موسی کاظم در کاظمین به خاک سپرده شد.
سخنان به یادگار مانده از حضرت جواد علیه السلام در موضوعات مختلف هر یک به صورت مشعلی فروزان تا ابدیّت فراسوی راه انسانها میدرخشد و در بزرگراه کمال و سعادت، حق را روشنی می بخشد. سخنان آن حضرت درباره جد گرامیاش ،رسول خدا صلی الله علیه و آله، و مادرش، حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام، و پدرش حضرت رضا علیه السلام نشانگر محبت و علاقه عمیق آن حضرت به این بزرگان می باشد.
ادامه راه خط پدر
مامون به امام جواد علاقه داشت و کوشش میکرد و نقشه طرح میکرد که دل امام را به دست آورد و او را بدارالخلافه نزدیک کند. مامون توطئه خود را براى از میان بردن جنبش و حرکت تشیع در چهار چوب خلافت عباسیان همچنان ادامه میداد و هدف او از این کار آن بود که بین امام و پایگاههاى مردمى او فاصله ایجاد کند و امام را از مردم خویش دور سازد.
او میخواست به طریقى این نقشه را اجرا کند که مردم تحریک نشوند، به خصوص که او با کمال عزت و تکریم در کاخهاى مامون و ساختمانهاى مجلل او زندگانى میکرد. اما محافظان کاخ همه حرکات و سکنات امام را با دقت تمام زیر نظر میداشتند.
بنابر همان نقشه قدیمى، مامون در برابر همه مردم در جامه دوستدار و مخلص امام ظاهر شد و «ام فضل»دختر خود را به عقد ازدواج او در آورد تا از تایید امام برخوردار باشد. لذا به او اصرار کرد که در همانجا زندگانى کند. اما امام علیه السلام اصرار ورزید که به مدینه بازگردد تا نقشه مامون را در کسب تایید امام براى پایدارى خلافتى که غصب کرده بود، نقش بر آب سازد. زیرا وقتى امام علیهالسلام خلافت او را تایید نمیکرد، این شبهه در دل مردم ایجاد میشد که حکومت او مشروعیتى ندارد. و از طرف دیگر، امام علیه السلام امامت خود را اثبات مىکرد و جدا بودن طرح و برنامه خود را از طرح و برنامه حکومت روز آشکار مىساخت.
اما اگر امام مىپذیرفت که با مامون و در دربار او زندگانى کند، مساله به این طریق تلقى مىشد که این دو خط مشى در یکدیگر ادغام شده است و این امر در نظر مردم چنین نتیجه میداد که هیچ تناقض و اختلافى بین این دو از جهت معالم و مسائل فکرى و عقیدتى خاص که ممیز نظریه امام بود، وجود ندارد.
امام جواد علیه السلام خط پدر بزرگوار را ادامه داد و از لحاظ برنامهریزى فکرى و آگاهى عقیدتى، فقیهان را از بغداد و شهرهاى دیگر پیرامون خود، در مدینه فراهم آورد تا با او مناظره کنند و از ایشان سوال بپرسند و از راهنمائىهاى او مستفیض گردند.
«هنگامى که فصل حج فرا رسید، فقیهان بغداد و شهرهاى دیگر و دانشمندان بلاد که هشتاد تن بودند، به حج رفتند و سپس به سوى مدینه روى آوردندتا اباجعفر را دیدار کنند.» (1)
امام جواد علیه السلام براى گستردن پایگاههاى مردمى خویش به وظایف و مسئولیتهاى خود در امر جهاد دست زد. این امر به گوش «معتصم» رسید و او را جبرا به بغداد فراخواند تا به قتل برساند و زندگانى شریف آن امام را با خوراندن زهر به آن طریق به پایان رساند. ابن بابویه گوید: «معتصم امام علیه السلام را مسموم گردانید.» (2) زیرا امام براى حکومت خطرى محسوب میشد و مواضع انحراف و موارد دورى حکومت را از اسلام براى مردم افشاء میکرد. نه تنها براى دستگاه خلافت این خطر را داشت که منزلت و برتریهاى فکرى او را با توجه به کمى سن و سال او همه میدانستند،بلکه امام، فقها و قضات را براى مناظره و مبارزه علمى مىطلبید و بسیار متحرک بود و امور فکرى و عقیدتى مردم را بر عهده داشت (در یک مجلس سى هزار مساله از ایشان پرسیدند و او به همه آنها پاسخ داد و در آن وقت نه سال داشت.)
شیخ مفید گوید: «مامون امام جواد علیه السلام را دوست میداشت. زیرا با وجود کمى سن، شخصى فاضل بود و به درجه والا از علم رسیده بود و در ادب و حکمت و کمال عقل، مقامى داشت که هیچ یک از مشایخ زمان،با او برابرى نمىتوانست کرد.»
طبرى در اعلام الورى گوید: ایشان در زمان خود با وجود اندک بودن سن و سال،به پایهاى از فضل و علم و حکمت و ادب رسیده بود که هیچ یک از اهل فضل به آن پایه نرسیده بود.» (3)
سخن خویش را در باب روش و برنامه امام جواد علیه السلام به همین اندازه مختصر به پایان مىرسانیم زیرا نقش او همانند نقش پدرش امام رضا علیه السلام بود.
سخنها و پرسشهاى بیشمار، پیرامون وى گفته شده است و درباره پدیده مرجعیت و رهبرى او در حالی که بیش از هشت سال نداشت سخن بسیار است.
اثبات امامت حضرت جواد علیه السلام
صِغر سن امام علیه السلام از پدیدههاى اعجاز آمیز اوست که در حکام آن زمان اثرى فوقالعاده گذاشته بود. همه مآخذ تاریخى متفق القولند که وقتى پدر مکرم امام جواد علیه السلام درگذشت عمر امام هشت سال یا هفت سال و چهار ماه بود. (4)در حقیقت هنگامی که پس از پدر عهده دار امامت گردید، در سن کودکى بود.
این معنى نخستین بار در زندگانى پیشوایان اهلبیت علیهالسلام در شخص امام جواد علیهالسلام مصداق پیدا کرد و براى حکام منحرف، مایه حیرت و براى حقیقت امتداد خط امامت و مرجعیت امامان اهلبیت علیه السلام که امام جواد علیه السلام نماینده و جانشین آنان بود، سندى حتمى و معجزهآسا به شمار مىرفت.
اگر به حساب احتمالات تکیه زنیم، مىبینیم که تنها صغر سن امام علیه السلام کافى است که حقیقت امامت وى را بپذیریم و قبول کنیم که ایشان ادامهدهنده خط امامت بوده است والا چگونه مىتوان در دست گرفتن رهبرى شیعه را از طرف او در همه زمینههاى نظرى و عملى تفسیر کنیم؟