مقدمه:
جغرافیا علمی است که به بررسی چگونگی پراکندگی پدیدههای مکانی در چارچوب روابط متقابل محیط طبیعی و محیط انسانی میپردازد. شناخت روابط حاکم بین پدیدهای در دیدگاه سیسستمی جغرافیا صورت میگیرد. بررسی و شناسایی عوامل مختلف طبیعی با عوامل گوناگون محیط انسانی در شکلگیری چشماندازها از وظایف اصلی جغرافیا است و هماهنگی فعالیتهای انسانی با امکانات محیط طبیعی و حفاظت از محیط زیست از وظایف اصلی جغرافیدانان به شمار میرود. اهیمت مطالعات جغرافیایی در این است که با هدف شناخت مسائل و چارهجویی برای آنها به بررسی پدیدههای مختلف مکانی میپردازد. از مسائل عمده حوضه های آبخیز کشور مساله فرسایش است که نقش زیادی در بازده محصولات کشاورزی، نوع پوشش گیاهی و شکلگیری چشمانداز جغرافیایی دارد. امروزه مهمترین عامل تشدید کننده فرسایش انسان میباشد.
جنگل و حفاظت از آن
جنگل ها شش های زمین هستند و بیش از 20 درصد از اکسیژن مورد نیاز موجودات زنده را گیاهان تامین می کنند. اما عده ای بسیار محدود به خاطر کسب منفعت شخصی، با قطع درختان و با نابودی هر هکتار جنگل، زمین سالانه از 5/2 میلیون تن اکسیژن محروم می شود. آمار دقیقی در زمینه قطع درختان و قاچاق چوب در دسترس نیست، اما گفته می شود سالانه بیش از دو میلیون مترمکعب چوب از جنگل های کشور قاچاق می شود.
ارزش جنگل تنها به چوب نیست. جنگل از بسیاری جهات دیگر برای انسان ها و محیط زیست آنها اهمیت دارد. بزرگ ترین نقش جنگل ها و گیاهان علاوه بر تامین موادغذایی گیاهخواران، انسان ها و نیز ارزش های مادی و معنوی نظیر چوب و کاغذ، مبارزه با آلودگی محیط و فرسایش های آبی، بادی، ایجاد محیط های تفریحی، تعدیل آب و مواد و دریافت انرژی حرارتی خورشید به هنگام کربن گیری و تبدیل آن به انرژی شیمیایی است. اصولا اگر حیاتی در کره زمین وجود دارد ناشی از همین واکنش هاست که متاسفانه عده ای سود جو همه این مواهب را برای کسب منافع شخصی با قطع درختان در معرض نابودی قرار می دهند. همچنین درصد تغییر زمین های جنگلی، به دلیل خنکی هوا و بالا بودن میزان رطوبت بسیار کمتر از مناطق غیرجنگلی است. میزان تبخیر در زمین های فاقد جنگل سه برابر بیشتر از مناطق جنگلی پهن برگ است.
در جنگل باد شدید نمی وزد، نور آفتاب کمتری به زمین می تابد و از همه مهم تر میزان رطوبت هوا بیشتر از مناطق غیرجنگلی است، با این همه باز هیچ ابایی از قطع درختان در جنگل های ایران وجود ندارد. اگر مناطق آبخیز حوزه سدی پوشیده از جنگل باشد، علاوه بر اینکه مانع فرسایش و حمل مواد معدنی به داخل سد می شود و از غیراقتصادی شدن آن جلوگیری می کند، باعث می شود که آب داخل سد در تمام فصول سال یکسان بوده و تغییر محسوسی نداشته باشد، ضمن آنکه جنگل ها در حفظ و نگهداری آب نقش غیرقابل انکاری دارند و از این جهت به خصوص در کشور کم آبی مثل ایران، بسیار حائز اهمیت هستند. بنابراین بحث آمایش سرزمین مطرح می شود. آمایش سرزمین، دانشی است مولود علم سیاست، اقتصاد و جغرافیا که می خواهد بنا به استعدادهای طبیعت و برنامه های اقتصادی و اجتماعی کشور، ترکیبی عقلایی و منطقی برای توزیع بهتر فعالیت های انسان ایجاد کرده و بین هدف های کشوری هماهنگی به وجود آورد. با تهیه و اجرای طرح های آمایش سرزمین، باید بین مناطق ناهماهنگ به مرور هماهنگی اجتماعی و اقتصادی به وجود آورد. حیات انسان بر چهار عنصر اصلی آب، هوا، خاک و روشنایی استوار است.
ارزش حفاظت از محیط زیست
هر گاه یکی از عوامل وجود نداشته باشد زندگی بشر دستخوش اختلال می شود و حتی شاید زندگی امکان پذیر نباشد. کارشناسان منابع طبیعی و محیط زیست معتقدند تهیه طرح های آمایش سرزمین به طور مستقیم وغیرمستقیم در اکثر مواقع با جنگل و فضای سبز محیط ارتباط دارد. جنگل نقش مهمی در نظم مکانی هر کشور دارد. زیرا در برنامه های آمایش سرزمین نمی توان اهمیت جنگل را از لحاظ سطح، تولید چوب، تعدیل دمای هوا، تفرجگاه و محل استراحت مردم خسته از زندگی ماشینی، ذخیره آب های زیرزمینی، مبارزه با فرسایش، مبارزه با آلودگی های زیست محیطی و حتی پیکار با بیکاری و ایجاد هماهنگی اقتصادی در مناطق مختلف کشور نادیده گرفت.براساس همین اصل باید تمام مسایل مربوط به جنگل مانند بهره برداری از آن، تغییر کاربری آن و تبدیل به زمین های کشاورزی، مرتع ، مناطق صنعتی، مسکونی و ایجاد بزرگراه و هر نوع تغییر در وضع آن حتی توسعه سطح جنگل، با طرح های آمایش سرزمین که هدف آن ایجاد محیط زیست سالم و مناسب است، هماهنگی داشته باشد. تخریب جنگل ها نظم حاکم بر آمایش سرزمین را بر هم می زند.
جنگل علاوه بر ارزش هایی که برای آن ذکر شد به لحاظ رویش نیز بسیار ارزشمند است. ارزش سالانه رویش جنگل های شمال کشور 2 هزار و 220 تریلیون تومان برآورد می شود. در حال حاضر سطح جنگل های شمال کشور یک میلیون 850 هزار هکتار برآورد شده است. اگر رویش جنگل های شمال کشور به طور متوسط سالی 3 مترمکعب فرض شود و ارزش هر مترمکعب 40 هزار تومان باشد، سالانه رقمی معادل 2 هزار و 220 تریلیون تومان از رویش جنگل های شمالی به دست می آید. به گفته مسئولان در طول 80 سال جنگلبانی کشور همیشه عوامل تخریب در جنگل باعث شده که سازمان جنگل ها و مراتع کشور بهره برداری از جنگل را از 3 متر مکعب در هکتار به کمتر از یک مترمکعب کاهش دهد. ضمن آنکه برای تامین نیازهای چوبی کشور واردات آزاد تعرفه آن برداشته شده است تا جایی که صنایعی مثل مبلمان، لوازم منزل و صنایع ساختمان تا حدی از منابع قبل جدا شده و خود به زراعت چوب می پردازند.
در حال حاضر سیاست گسترش زراعت چوب در کشور تشویق می شود تا حجم قابل توجهی از نیازهای چوبی کشور از این مناطق تامین شود و امید می رود مجموع این اقدامات از فشار وارد به جنگل ها بکاهد. به هر حال باتوجه به نقش و اهمیتی که جنگل ها دارند به نظر می رسد تخریب جنگل ها به دلیل کسب منافع شخصی بسیار بی رحمانه و غیرمنصفانه است. اینکه چوب های جنگلی با ماشین های حمل برنج به مناطق مختلف کشور منتقل شود و به قیمت های گزاف به فروش می رسد خیانت به نسل های آینده است. نسل هایی که گسترش شهرها و زندگی ماشینی اکسیژن مورد نیاز آنها را می طلبند و با تخریب جنگل ها، آنها از حداقل ممکن هم محروم می شوند. در صورت بی توجهی به حفظ منابع طبیعی و تخریب جنگل ها در آینده ای نه چندان دور به نظر می رسد باید به دنبال خرید اکسیژن بود، البته اگر اکسیژنی برای خرید وجود داشته باشد.