تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه

تعداد صفحات: 4 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 22286
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: علوم اجتماعی و جامعه شناسی
قیمت: ۰ تومان
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه

    مشکلات جامعه

     

     

    ما همواره در نشریات و روزنامه‌ها و هفته‌نامه و ... که انتشار می‌یابند در بیشتر موارد با موضوعات و مشکلات حال درگیر هستیم و آن‌ها را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهیم و به شرح آن‌هایی می‌پردازیم و در واقع مشکلات حال را بیان می‌کنیم. آن هم نه مشکلات اساسی و مهم و کلان کشور را بلکه مشکلاتی از قبیل فلان اداره، فلان شرکت فلان سازمان و مدیرعامل یا مهندس در انجام وظایف خود سهل‌انگاری یا کوتاهی کرده است. درست است این مشکلات است، اما ما مشکلاتی را که می‌بینیم بیان می‌کنیم. آیا کسی بوده از مشکلاتی که در آینده دامان جامعه را می‌گیرد حرف و حدیثی بر زبان بیاورد. آیا کسی بوده که روش‌های غلط و کهنه‌ای که از گذشته‌ها در فرهنگ ما بوده و تا به حال هم ادامه داشته را مورد نقد قرار دهد.
    فسا، فقر، تورم، دزدی، جنایت، خیانت، فحشاء و… این‌ها را همه مطرح می‌کنند و از آن هم داستان‌های بزرگ و کوچکی می‌سازند نقل قول محافل دوستانه و عالمانه‌ای است که همراه با عقده‌ها و حقارت‌های درونی آن‌ها همراه است و اگر هم انسان دست به قلمی باشد این‌گونه مسایل و مشکلات را در مجلات و روزنامه‌ها و… بازگو می‌کند.
    درست است که بیان کردن این معضلات و مشکلات و شناساندن این‌ها شاید یکی از عوامل کم کردن این معضلات و مشکلات باشد. اما عوامل مهم و اساسی آن‌ها را چه کسی می‌داند؟ و آن‌ها را در کجا باید جست‌وجو کرد؟ به قول آن متفکر بزرگ ایران از درد نالیدن بسیار فرق می‌کند تا از درد سخن گفتن. تورم و بیکاری در جامعه غوغا به راه انداخته‌اند و جوانان به راه خلاف کشیده می‌شوند. خوب درست است این‌ها وجود دارد اما راه حل چیست؟ علت اساسی را از کجا باید جست‌وجو کرد؟
    شاید بعضی ازاساتید متذکر شوند که فقر بیشترین عوامل را بر عهده دارد، اما سؤالی که این‌جا مطرح می‌شود که کدام فقر؟ فقر فکری، فقر فرهنگی، فقر اقتصادی، فقر اجتماعی و فقر علمی.
    وقتی که به این‌جا می‌رسیم و می‌خواهیم به این موارد تکیه کنیم و این‌ها را با واقعیت‌های موجود در جامعه تطابق بدهیم همه می‌مانیم که چه کنیم و مشکل و دردِ ما کدام است؟!
    لوله‌های ترکیده و پوسیده‌ی شهرمان و فاضلاب آن‌ها یا فقر فکری و فرهنگی و اقتصادی و علمی که بر جامعه سایه افکنده که نتایج آن هم دامن‌گیر ما می‌شود.
    ما می‌بینیم درد ما درد لوله‌های شهر، فاضلاب، کمبود آب، بدی آب و هوا و از این قبیل نیست. این‌ها درد نیست بلکه مشکل است. درد و مشکل بسیار فرق دارند همانند حقیقت تا واقعیت، تمدن تا تجدد، زرنگ بودن تا تیز بودن. ما اگر یک بینش نو و کلی نسبت به زندگی و این جهان آغاز کنیم مطمئناً فقر فکری ما کوله‌بار خود را خواهد بست.
    در کوچه‌ و خیابان و تاکسی که ما با مردم برخورد می‌کنیم و کنار نالیدن ناله‌های آن‌ها می‌نشینیم چنان مسائل و مشکلات را حلاجی می‌کنند و آن‌ها را تفسیر می‌کنند که واقعاً ما متحیر می‌مانیم که بعد از چند دهه‌ هنوز مشکلات و معضلات را که نمی‌شناسند هیچ جواب درستی را منطبق بر واقعیت‌های موجود ارائه بدهند، ندارند. عوام ما که هر نوع مشکلی را مربوط به سیاست می‌دانند و چنان با آب و تاب صحبت می‌کنند که هر فردی متحیر می‌شوند اما در پایان چنان وانمود می‌کنند که من و تو باید خاموش باشیم و همین و بس. اما طبقه‌ی تحصیل‌کرده‌ی ما و یا انتلکتوئل ما مشکلات را مربوط به دست‌های پشت پرده و باندهای اقتصادی می‌دانند.
    آیا واقعیت‌ها و حقایق‌های موجود در جامعه‌ همین‌هاست. خوب اگر مشکلات ما مسؤولین و مدیران هستند که با جابه‌جایی قدرت در قوه‌ی مجریه باید تغییر و تحولی ایجاد شود آیا شده؟ آیا فقر اقتصادی ما ناشی از فقر فکری و فرهنگی جامعه‌ی ما نبوده؟ آیا فقر فکری ما ناشی از دید ما به این جهان نیست که این جهان را پوچ و بی‌ارزش می‌دانیم و فقط به آن جهان فکر می‌کنیم.
    وقتی طرز تفکر در بین عوام به وجود آید خوب تولیدی، خلاقیتی، ابتکاری هم در کار نخواهد بود. آیا فقر اقتصادی ناشی از سرمایه‌داری داخلی و دلالان و واسطه‌هایی که در داخل گروه‌های با نفوذ رخنه کرده‌اند، نیست؟ وقتی زیربنای اقتصادی جامعه بر سرمایه‌داری بنا شود خوب این زیربنا روبنای جامعه را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد. روبنای جامعه چیست؟ فرهنگ، اخلاق، هنر، مذهب. فرهنگ این جامعه را مصرفی به بار می‌آورد و تمام تلاش‌اش برای این شعار است تولید برای مصرف و مصرف برای تولید. و هدف افراد جامعه فقط به دست آوردن سود و پول و منفعت و قدرت می‌شود. وقتی که هدف این‌ موارد شد، اخلاق حالت چاپلوسی به خود می‌گیرد و برای رسیدن به آن‌ها دیگر عزت، شرف، شعور و مردانگی هم خواهند مرد. هنر جامعه تبدیل به صنعت می‌شود، در حالی‌که هدف هنر چیز دیگری‌ست. مذهب را هم از درون مسخ می‌کنند و مذهب را توجیه‌کننده‌ی ثروت خود می‌دانند.
    دروغ بسیار خطرناکی است که برای صنعتی شدن باید نظام سرمایه‌داری به وجود بیاید. نظام سرمایه‌داری است که جامعه را به دو بخش فقیر و غنی تقسیم می‌کند. خوب نتایج آن هم معلوم است، همه‌ی درآمدهای مملکت در دست اقلیت باشد و اکثریت در رنج و بدبختی و بعداً ما داد و بیداد می‌کنیم که فاضلاب‌ها، لوله‌ها و فلان مدیر و مسؤول یا فلان سازمان این‌طور و آن‌طور هستند. بهتر است مقداری واقع‌بینانه‌تر نسبت به مسائل نگاه کنیم.
    و اما کمی هم از دردهای موجود در جامعه که خیلی به ندرت مطرح می‌شوند و اگر هم مطرح شوند خیلی سطحی و صوری. درد ما درد آب و برق، گاز و لوله‌های پوسیده نیست که آن‌ها را در مجلات و روزنامه‌ها انعکاس دهیم و "ژست ژان پل سارتر"گونه برخود بگیریم و احساسات "رنه دکارت" را ملاک قرار دهیم. درد ما این است که تاریخ باستان کشوری بزرگ چون ایران را که قدمت تاریخی چند هزار ساله دارد را باید یک اروپایی و غربی برای ما بنویسد و اگر ما خیلی همت کنیم آن‌را ترجمه می‌کنییم به زبان فارسی.
    درد ما این است که "حضرت علی (ع)" را باید "جرج جرداق" مسیحی به ما بشناساند. درد ما این است که پیامبر اسلام را باید "کنستان ویرژیل گئورگیری" رومانیایی به ما بشناساند. و بعد عوام می‌ماند و درددل‌های آن‌ها و حرف و حدیث‌های‌آن‌ها. درد ما این‌است‌که تحقیقات‌یک‌پروفسور اروپایی‌وغربی‌درباره‌ی‌یک‌قوم، فرهنگ‌و نژاد، برای‌طبقه‌ی تحصیل‌کرده‌ی آن‌ها برابر است با یک ساعت صحبت کردن برای دانشجویان آن‌ها. در مقابل ما نه تنها حرف‌های این پرفسور را نمی‌فهمیم، اگر یک دانشجو چند کتاب درباره‌ی مسائل اجتماعی یا فرهنگی جامعه‌ی ما به رشته‌ی تحریر درآورد باید یک فرد دیگر این مسائل و موضوعات را برای ما توجیه و تفسیر کند که ما بعداً متوجه بشویم که منظور دانشجو یا پرفسور در آن کتاب و در آن موضوع چه بوده است. نمونه‌ی بارز آن کتاب‌های معلم بزرگ ما دکتر "علی شریعتی" است که هنوز هم که هنوز بسیاری از نظریات ایشان برای ما گنگ و ناشناخته مانده است!
    بعد طبقه‌ی تحصیل‌کرده‌ی ما می‌ماند و تقلید از غرب و مصرف‌ گرایی از آن‌ها و پست و مقام هم به دنبال آن؛ قشر مذهبی ما می‌ماند و نفرین کردن بچه‌های تحصیل‌کرده‌ی خود؛ نویسندگان ما می‌مانند و جنگ مرغ و تخم‌مرغ به راه انداختن؛ هنرمندان می‌مانند و تقلید از آثار هنری فلان نوازنده‌ی غربی، آن هم در نوع لباس پوشیدن و کلاه گذاشتن بر سر خود و موهای خود را وارانداز کردن؛ روشنفکران می‌مانند و دم از جدایی دین از سیاست زدن؛ و بنده می‌مانم و متهم شدن به خاطر توهین به این شخصیت‌ها به خاطر بازگو کردن بعضی از واقعیت‌های موجود در جامعه.
  • فهرست و منابع تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه, مقاله در مورد تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه, تحقیق درباره تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه, مقاله درباره تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله رایگان مشکلات جامعه
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت