«انّ لکلّ شیءٍ قلب و قلب القرآن یس».(ثواب الاعمال)
در روایات شریفی که همهی مفسرین از کتابهای معتبر اخبار نقل کردهاند میفرماید:«برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سورهی «یس» است».
قلب عالم وجود، محمد(ص) است و سورهای هم که ویژهی محمد (ص)باشد، نسبت به همهی قرآن، قلب قرآن است؛چرا که خداوند فرموده است«لولاک لما خلقت الافلاک» ؛اگر به خاطر تو(حضرت محمد(ص)،نبود افلاک را نمیآفریدم.پس،همهی موجودات به طفیل محمد (ص) موجود گردیدند.
مطالب اصلی قرآن که مربوط به مبدأ و معاد و دعوت به آن است،در سورهی یس، جای دارد.هر که،در روز این سوره را بخواند تا شب،از جملهی حفظ شدگان و روزی داده شدگان است،و هر که در شب بخواند،تا روز،از جملهی حفظ شدگان و روزی داده شدگان است.
هر که در قبرستان،این سوره را بخواند، عذاب «اهل قبر»آن، کم میشود،و به تعداد مردگان،ثواب،برای قاری آن نوشته شود و بلاهای دنیا و عذابهای آخرت از او دفع گردد و به همین جهت این سوره را «دافعه» مینامند،همچنین،به آن«قاضیه» میگویند؛چون که همهی حاجتهای خوانندهی آن روا گردد.
امام صادق(ع) فرمودهاند:«در قرآن، برای رسول خدا، پنج نام،وجود دارد:محمد، احمد، عبداللّه،یس و نون» و رسول خدا(ص)نیز،فرمودهاند:«سورهی یس در تورات،«معمّه» نامیده شده است؛یعنی نیکی هر دو جهان،شامل حال صاحب او است و از او بلاهای دنیا و عذابهای آخرت را دور میکند ».
در مورد اهمیت تعلیم قرآن،از امام صادق(ع) روایت شده:«سورهی یس را به فرزندان خودبیاموزید؛«فانها ریحانه القرآن؛ زیرا که آن گل خوشبوی قرآن است».
سفیان بن سعید ثوری میگوید:
از حضرت امام صادق(ع) سؤال کردم:ای رسول خدا(ص)،معنای این گفتهی خداوند که میفرماید:«یس»،چیست؟ فرمود:نامی از نامهای پیغمبر است و معنای آن،این است:ای شنوندهی وحی من،«و القرآن الحکیم؛قسم به قرآن حکیم».«انّک لمن المرسلین.علی صراط مستقیم؛تو [ای حبیب من] از رسولانی و بر راه راست؛یعنی راه آشکار میباشی».
همچنین از رسول خدا (ص) نقل شده است:
«قرآن برتر از همه چیز غیر از خدا میباشد.پس،کسی که به قرآن احترام گذارد،هر آینه،خداوند متعال را احترام و عزّت گذارده و کسی که به قرآن بی حرمتی کند، البته حق او را ناچیز شمرده است. حرمت قرآن [بر گردنت]مانند حرمت پدر،بر گردن فرزند است.خداوند ابتلاهای دنیا را از کسی که قرآن را بشنودو بلاهای آخرت را از قاری قرآن دور میکند و به درستی که،در کتاب خدا سورهای است که «عزیز» نامیده میشود و قاری آن سوره «شریف» نامیده میشود، این سوره، در نزد خدا، مصاحبش را به تعداد [افراد قبیلههای] «ربیع» و «مضر» شفاعت میکند. پس رسول خدا(ص) فرمودند: آن سوره «یس» است؛بعد از آن فرمودند: ای علی،سورهی «یس» را بخوان؛ که در سورهی«یس» ده برکت است،
1.گرسنهای نمیخوابد،مگر اینکه سیر میشود.
2.و نه تشنهای،مگر اینکه سیراب میشود.
3.و نه برهنهای،مگر اینکه پوشانده میشود.
4.و نه مجردی، مگر اینکه ازدواج میکند.
5.و نه ترسانی، مگر اینکه ایمن میشود.
6.و نه در بندی،مگر اینکه نجات پیدا میکند.
7.و نه مریضی،مگر اینکه بهبودی مییابد.
8.و نه مسافری،مگر اینکه در سفر یاری میشود.
9.و نمیخوانید این سوره را،در نزد مردهای، مگر اینکه [گناهان او را] کم میکند(و بر مقداری از گناهانش چشم پوشی مینماید).
10.و کسی که گم کردهای دارد،این سوره را نمیخواند،مگر این که [گم شدهاش را] پیدا خواهد کرد.
سیوطی از رسول اکرم(ص) روایت کرده است:
«کسی که در شبی، برای طلب خشنودی خدا،سورهی یس را بخواند، آمرزیده خواهد شد».
همچنین،در حدیثی دیگر از رسول خدا(ص)روایت شده است:«من دوست میداشتم که سورهی «یس»،در قلب هر انسانی از امّت من بود، کسی که به خاطر کم بودن غذا و کافی نبودن آن، این سوره را بخواند،[در غذای او] برکت پیدا شود، و هر گاه، بر زن سختزا، آن را بخوانند، زاییدن برای او آسان خواهد شد، و هر کس این سوره را بخواند، مثل این است که قرآن را یازده مرتبه،ختم کرده است ».
ابوبکر گفت:رسول خدا(ص) فرمودند:«کسی که قبر والدینش،یا یکی از آنها را،در هر جمعه زیارت کند، سپس سورهی «یس» را نزد قبر آنها بخواند،خداوند به عدد هر حرفی از آن سوره،یعنی سوره «یس»، گناهانش را میآمرزد.
مشرکین،بر در خانهی پیغمبر(ص)اجتماع کرده بودند و بیرون آمدن آن حضرت را انتظار میکشیدند.بر حضرت ناگوار آمد که ناگهان جبرئیل امین علیه السلام نزول کرده و سورهی«یس» را قرائت کرد و به حضرت، امر کرد که بیرون بیاید، پس، حضرت مشتی از خاک را برداشته، و بیرون آمدند و در حالی که سورهی «یس» را قرائت مینمودند، خاک را بر سر آنها پاشیدند.آنها حضرت را ندیدند تا ایشان گذشتند،بعضی از آنها دست،بر سر خود،بردند، دیدند خاک آلود است،شخصی، به آنها، گفت:دیگر چرا نشستهاید؟ گفتند:انتظار محمد(ص) را میکشیم، گفت:دیدم او را داخل مسجد شد، گفتندحرکت کنید، محمد(ص) شما را سحر کرد.
رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمودند:
«کسی که سوره «یس» و «الصافات» را ،در روز جمعه،بخواند،سپس،چیزی را از خداوند طلب کند، خدا، به او حاجتهایش را عطا میفرماید».
چرا سوره «رحمن» عروس قرآن و سوره «یس» قلب قرآن نام دارد؟
110042پرسش : چرا سوره «رحمن» عروس قرآن و سوره «یس» قلب قرآن نام دارد؟
پاسخ : از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) روایت شده است: «لِکُلِّ شَىْء عَرُوسٌ وَ عَرُوسُ الْقُرآنِ سُورَه ُ الرَّحْمن; براى هر چیزى عروسى است و عروس قرآن، سوره رحمن است.»
هم چنین این سوره به طور کلى، بیانگر نعمت هاى مادّى و معنوى خداوند است که بر بندگان ارزانى داشته است; از طرفى، تکرار آیه «فبأىّ ءَالاء ربّکما تُکذّبان» در مقطع هاى کوتاه، آهنگ جالب و زیبایى به سوره داده و این آهنگ، وقتى با محتواى آیات ]بیان نعمت هاى خدا[ آمیخته شود، جاذبه بیشترى پیدا مى کند; به همین جهت آن را عروس قرآن مى گویند.
سوره مبارک «یس» را قلب قرآن مى گویند; زیرا در حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است: «هر چیزى قلبى دارد و قلب قرآن، سوره یس است». شاید مطالب موجود در این سوره و اهمیت آنها که شامل مهم ترین و حیاتى ترین مسائل اسلامى است، موجب شده است که سوره یاسین به مثابه قلب قرآن تلقى شود. این سوره بخشى از اصول اعتقادات هم چون: «توحید»، «نبوت» و «معاد» را بازگو مى کند; بنابراین، سوره شأنى عظیم دارد; هم از جهت اصول یاد شده و هم از سوى شاخه هاى متفرع بر آنها. شاید نیز از این رو باشد که در روایات شیعى و سنى، «قلب» قرآن نام برده شده است.
توضیح این که قلب براى هر موجود زنده، نقش اساسى و بنیادى را ایفا مى کند; به گونه اى که بدون داشتن قلب، آن موجود زنده نمى تواند به حیات خود ادامه دهد و بر طبق روایت مزبور، اگر قرآن را به یک موجود تشبیه کنیم، سوره مبارک «یس» قلب آن خواهد بود. این امر نشان مى دهد که در این سوره، مهم ترین و حیاتى ترین مسائل اسلام که شامل اصول اعتقادات اسلام (توحید، نبوت و معاد) و خالقیت مى شود بیان شده است; به همین جهت است که به این سوره، قلب قرآن گفته شده است.
>سوره مبارک «یس» را قلب قرآن مى گویند; زیرا در حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است: «هر چیزى قلبى دارد و قلب قرآن، سوره یس است».[3] شاید مطالب موجود در این سوره و اهمیت آنها که شامل مهم ترین و حیاتى ترین مسائل اسلامى است، موجب شده است که سوره یاسین به مثابه قلب قرآن تلقى شود. این سوره بخشى از اصول اعتقادات هم چون: «توحید»، «نبوت» و «معاد» را بازگو مى کند; بنابراین، سوره شأنى عظیم دارد; هم از جهت اصول یاد شده و هم از سوى شاخه هاى متفرع بر آنها. شاید نیز از این رو باشد که در روایات شیعى و سنى، «قلب» قرآن نام برده شده است