پیشینه تبعیض نژادی
هرچند تبعیض و بیعدالتی در مورد انسان و در میان ملتها سابقه طولانی دارد، اما تبعیض نژادی و برتر دانستن یک نژاد بر نژادهای دیگر ساخته و پرداخته استعمار غرب است. ثروتاندوزی که از مشخصههای دوران رنسانس در اروپا میباشد در این زمینه نقش مهم دارد. کشفهای جغرافیایی و تجارت برده که در قرن هجدهم به اوج خود رسید و بنا بر روایتی تعداد آن بین سی تا پنجاه میلیون نفر بود، اروپا را ثروتمند ساخت. یکی از نویسندگان آفریقایی مینویسد: طی قرنها، حادثه مهم تاریخ ما بردهفروشی است و نژادپرستی نتیجه مستقیم و اندوهبار آن میباشد.
استعمار و نژاد پرستی
فرانتسفانون در کتاب نژادپرستی و فرهنگ معتقد است: استعمار غرب با تکیه بر تفوقی تکنیکی بر دنیا سیادت میکند. به پیشگامان استعمار این باور دست داده است که اگر دارای تمدن برترند، به دلیل آن است که از نژادِ برترند. از همین جا بود که نژادپرستی به انواع مختلف وارد فرهنگ و تمدن غرب شد و کمکم به یکی از ارکان آن مبدل گردید. از تحقیر نژاد پست تا تحقیر انسان و نفی شخصیت و حیثیت انسانی فاصله یکقدم است. غرب در پی آن است تا انسان بومی را بیهویت سازد؛ حتی تاریخش را نیز مصادره کردند و برایش تاریخی نوشتند که بومی باور کند هیچ هویتی ندارد.
علم و مسئله نژاد
محققان و علمای زیستشناسی درباره عناصر تشکیل دهنده بدن انسان به نتایجی دست یافتهاند؛ از جمله در مورد رنگ پوست بدن معتقدند که بستگی به مادهای به نام پیگمان Pigment دارد که مقدار زیاد آن در بدن انسان موجب سیاهیپوست و کمبود یا فقدان آن موجب سفیدی پوست میشود. دکتر بوید آلمانی معتقد است: نام نژاد را میتوان به گروهی از انسانها اطلاق کرد که به علت وجود یک یا چند ژن در ساختار بدنشان با سایر گروهها تفاوت دارند؛ به عنوان مثال درباره گروه خون گفته شده است که ژن B در آسیای میانه و آفریقا فراوان و در اروپا به ندرت یافت میشود.
حقیقت نظریههای علمی
دانش امروز به دو نتیجه مهم درباره با مسئله نژاد رسیده است: 1. در هیچ جای جهان نژادخالص پیدا نمیشود؛ 2. برتری نژاد افسانهای بیش نیست.
در یک کنفرانس علمی در لندن که دانشمندانِ بیش از چهل کشور جهان شرکت داشتند، یک دانشمند آلمانی چنین گفت: «رنگ پوست و مو با وضع محیط زیست انسانی ارتباط مییابد. مثلاً اگر رنگ پوست و موی ما اروپاییان به صورت فعلی است به دلیل این است که نیاکان ما طی هزاران سال در سرزمین محروم از پرتو آفتاب زندگی نمودهاند». و دبیر کنفرانس معتقد بود: در دنیا تنها یک نوع انسان وجود دارد و هرگونه تفاوتی در رنگ پوست و مو ارتباطی به حقیقت انسانیت ندارد.
ایدئولوژی نژادپرستی
در دنیای معاصر اندیشه تبعیضنژادی به مثابه یک ایدئولوژی و باور، جزء اهداف استعماری شد. نویسندگانی پدید آمدند که نظریاتشان را میتوان جادهصافکن جنایات استعمارگران خواند. آنان در قالب به اصطلاح نظریه علمی، هم به معرفت بشری خیانت کردند و هم ناجوانمردانه تهمتهای ناروا و زشتی را به نام ویژگیهای انسانها و ملتهای تحت ستم شیوع دادند؛ تا جایی که گفتهاند: تبعیض نژادی عبارت است از ارزش نهادن کلی و مشخص برای تفاوتهای حقیقی یا تخیلی که تهمتزننده، به سود خود و به زیان قربانی، بیان میکند، تا ستیزهجویی خود را توجیه کند.
گوبینو، مبتکر اندیشه های نژادی
گوبینو اهل فرانسه در اثر خود به نام «نابرابری نژادهای انسان» از اندیشه تبعیضنژادی دفاع کرده است. او بحث خود را درباره با افول تمدنها و اینکه چگونه و چرا تمدنها از بین میروند آغاز میکند. او عوامل و علل مختلف از جمله نفوذ آداب، ادیان، اقلیمهای جغرافیایی را بررسی کرده، به علل نژادی میرسد و نتیجه میگیرد که علت افول تمدنها آمیزش نژادها با یکدیگر است. از طرف دیگر گوبینو معتقد است تمدنها در صورتی گسترش مییابند که ملتی، ملت دیگری را تحت سیطره خود درآورد.
ویژگیهای نژادهای مختلف از دید گوبینو
گوبینو مبتکر تبعیض نژادی تقسیمات سهگانه نژادی عصر خود، سیاه، زرد و سفید را پذیرفته برای هرکدام ویژگیهایی ذکر میکند. به نظر او گروه سیاهپوست حقیرترین نوع انسان است و لذا در رده پایین قرار دارد. زردها در تمایلات ضعیفاند و احترام به قانون از ویژگیهای آنان است. اما نژاد سفید؛ گوبینو میگوید: زیبایی را نمیتوان به آسانی خلاصه کرد، اما میتوان گفت نژاد سفید از همان آغاز هوشیاری و نیروی فکری آشکاری را از خود نشان داده است و از همینرو بر سایر نژادها تسلط دارد. این سلطه نه برای تحمیل قدرت بر رقیبان تحقیر شده، بلکه برای ثبوت قابلیتهایش برای کسب تمدن میباشد.
رژیم نژادپرست صهیونیستی
تعبیضنژادی از شاخصههای بارز دولت غاصب اسرائیل است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1975 اعلام کرد: «صهیونیزم شکلی از نژادپرستی و تبعیضنژادی است». صهیونیستها هر یهودی را در هرکجای دنیا باشد، شهروند اسرائیل و یک فلسطینی را که موطن اصلی او فلسطین است، بیگانه و بیوطن میدانند. شعارِ «سرزمین بی مردم برای مردم بیسرزمین، یا کویری که صهیونیزم باید آنرا سرسبز کند» بر اساس اندیشههای نژادپرستی ساخته شده است.
آپارتید در آفریقای جنوبی
آفریقای جنوبی قبل از لغو آپارتید در 1991 و به قدرت رسیدن نِلسُن ماندلا از کشورهایی بود که تعبیض نژادی در آن بهصورت خشن اعمال میشد. بر اساس آمار سال 1984 تفاوتها و تبعیض نژادی در بخشهای مختلف جامعه اعمال شده است؛ از آن جمله است: قانون منع ازدواجهای مختلط، قانون منع سیاهپوستان از رفتن به دانشگاه، جدایی نژادی در آموزش و پرورش، قانون اسکان اجباری و... به عقیده نخستوزیر وقت آفریقای جنوبی «کافی نیست که سفید پوستان اداره کشور را در دست گیرند؛ بلکه باید سلطه داشته باشند و در مقام برتر قرار گیرند».
تبعیض نژادی در آمریکا
در طول دهههای گذشته تبعیض نژادی در آمریکا وجود داشته است و بهخصوص در مورد سیاهپوستان مسائلی مانند بیسوادی و محدودیت در اقامت و نحوه زندگی آنان را از حقوقشان محروم میکرد. اما تبعیض نژادی در عمل بیشتر از اینها بوده است؛ مثلِ تبعیض در بیمارستانها، گورستان و زندانها و در اماکن عمومی مثل کلیساها، مسافرخانهها، آسانسورها، سینماها و مدارس. امروز تبعیض نژادی در آمریکا رو به گسترش است و به نوعی وضع حقوقی و عملی تبدیل شده است.