کسانی وجود دارند که معتقدند اگر هر فردی از فلسفه زندگی شخصی خود پیروی کند کارخطرناکی نموده است.ممکن است دیگران به شما به چشم یک فرد مغرور و یا بیش از حد مقید به اخلاق بنگرند. از طرف دیگر نگاه کنید که چگونه هر فرد نامدار و یا نه چندان مشهور تلاش میکند که به شما روش زندگی کردن را تحمیل کند. به هر صورت من تصور میکنم نکات زیر شما را در پیشبرد زندگیتان یاری خواهند نمود:
1- بهتر است بدنبال صلح و آرامش باشیم تا دنبال عدالت: من این نکته را در اکثر عرصه های زندگی خود بکار برده ام و نتایج خوبی نیز گرفته ام.
2- زندگی یک سفر میباشد نه یک مقصد: تا زمانیکه شما دقیقا مفهوم این نکته را متوجه نشده باشید ممکن است زندگی یتان را شتابان در جستجوی یک خط پایان که وجود خارجی ندارد سپری کنید. آهسته تر گام بردارید و به نکته 3 عمل کنید.
3- وقت را غنیمت بشمارید: بهتر است که افسوس کارهایی که انجام داده ایم را بخوریم بجای آنکه تا آخر عمر افسوس کارهای انجام نداده را. بسیار خوب بنابراین زمان حال را به سادگی برای موضوعات بی اهمیت هدر ندهید.
4- اجازه ندهید آدمهای پست شما رازیر پای خود خورد کنند: مردم همیشه در تلاش هستند شما را ناراحت و تحقیر کنند. تنها به آن دلیل که عقیده یک فرد برای دیگران حائز اهمیت می باشد، به مفهوم آن نیست که حق با آن فرد است. شاید بسیاری از مردم از سخنانی که شما به زبان می آورید، کارهایی که انجام میدهید و یا آنکه چگونه مقابل دیگران ظاهر می گردید، خوششان نیاید اما خیلی های دیگر آن را می پسندند. زیاد به عقاید دیگران نسبت به خودتان حساس نباشید.
5- بپذیرید که جهان بی عیب و نقص و کامل نیست: تنها به شما میگویم که بهتر است از آن بگذرید: جهان کامل نیست. بنابراین آنقدر نسبت به مسائل دنیوی کمالگرا نباشید.
6- عقیده یک فرد تنها متعلق به یک فرد می باشد: پذیرش این نکته در زندگی اندکی دشوار بنظر می رسد اما پیروی از آن بسیار سود مند میباشد. پژوهشها بیانگر آن است که انسانها بطور کلی تمایل دارند تنها عقاید مثبت در رابطه با خودشان را به خاطر بسپارند و نقاط منفی را فراموش کنند. بنابر این زیاد به عقیده مثبت و یا منفی یک فرد نسبت به خودتان اهمیت ندهید.
7- زندگی کنید و اجازه دهید دیگران نیز زندگی خودشان را بکنند: لزومی ندارد شما از دیگران نفرت داشته باشید. اگر انرژی خود را صرف آن کنید که از دیگران متنفر باشید، کارتان تمام است ( دیگر انرژی برای انجام کارهای مثبت نخواهید داشت). افراد بسیاری در جهان وجود داشته اند که تلاش میکردند تنوع و تفاوتها را محدود گردانند اما ناکام مانده اند. بنابر چرا شما خود را بزحمت می اندازید؟ زندگی خود را بکنید و اجازه دهید دیگران نیز زندگی خود را بکنند.
8- شما تنها دارای یک جسم و چهره میباشید: می خواهید آنها را دوست داشته باشید و یا از آنها بیزار باشید. تا آخر عمر متعلق به شما خواهند بود.
9- دیگران آیینه شما میباشند: نمیتوانید عاشق و یا متنفر خصیصه ای در فرد باشید مگر آنکه عاشق و یا متنفر آن خصیصه در وجود خودتان باشید.
10- زندگی دقیقا همان چیزی میباشد که شما می اندیشید: شما تمام ابزار و منابع ضروری را در اختیار دارید. آن که چگونه از آنها استفاده میکنید به خودتان بستگی خواهد داشت.
11- هیچ جایی بهتراز آنجایی که هستید، نمی باشد: و یا آنکه مرغ همسایه غاز نیست.
12- درزندگی چیزی بعنوان شکست وجود ندارد - تنها آموختن است که وجود دارد: رشد فردی فرایند آزمون و خطا می باشد. تنها یک آزمایش است.شما در مدرسه تمام وقتی موسوم به "زندگی" ثبت نام شده اید و همواره در حال آموزش و یادگیری می باشید. این درسها تا زمانی که آموخته نگردند برای شما به اشکال مختلف تکرار خواهند شد. فرایند آموزش پایانی ندارد.
13- تلویزیون دنیای واقعی را نمایش نمی دهد: در زندگی واقعی مردم مجبور می باشند کافی شاپ ها را ترک کرده و به سر کار خود روند.