عصر حجر به دورانی گفته میشود که مردم قادر به ساخت ابزار و سلاحهای فلزی نبودند مردم عصر حجر به جای فلز از سنگ چوب و استخوان استفاده میکردند. عصر حجر احتمالا در حدود سه مسلیون سال قبل اغاز شدهاست.
پارینهسنگی و میانسنگی
عصر سنگ کهن یا دوره پارینهسنگی بیش از یک میلیون سال به درازاکشید و در درازای این زمان دگرشهای آب و هواییای رخداد که اثر بسیاری بر فرگشت انسان گذارد. ریختشناسی واژگانی انسانها نیز از این دوره تا گذر از بخشهای نزدیکتر عصر سنگ نمو نمود.
بازه زمانی میان پایان واپسین عصر یخ میان ۱۰ تا ۶ هزار سال به درازا انجامید و ویژگی آن پدید آمدن دریاها و دگرشهای محیطی و نیاز به یافتن منبعهای خوراکی تازه بود. گشترش و پیشرفت ابزارهای ظریف سنگی واکنشی به این نیاز بود. این ابزارها پیشرفته ابزارهای دوره پارینهسنگی بود. در اروپا این ابزارها در دوره میانسنگی از خاور نزدیک کهن بدانجا بردهشدهبود. این ابزارها شکار را پیشرفتهکرده و ماهیگیری را شدنی ساخت. رام کردن سگ برای شکار میوه این دوران است.
نو سنگی
سفالی از دوره جومون در ژاپن،این سفال دومین سفال کهنیاست که تاکنون یافتشده است.
دوره نوسنگی یا عصر سنگ نو با کاربرد کشاورزی شناخته میشود،برای این ویژگی گاه این دوره را انقلاب نوسنگی نیز میخوانند. همچنین کوزهگری در این زمان گسترش یافت و زیستگاههای انسانی بزرگتری همانند اریحا و چاتال هویوک پدید آمد. نخستین فرهنگها نوسنگی در ۸۰۰۰ (پیش از میلاد) در هلال بارور آغاز شدند. از آنجا بود که کشاورزی و فرهنگ به کرانه مدیترانه،دره سند،چین و جنوب شرقی آسیا گستردهشد.
اسکارا بری در اسکاتلند،روستای نوسنگی اروپایی
به دلیل گسترش کشاورزی و نیاز به خرمن و فرآیندکاشت،ساخت و تراش ابزارهای سنگی که به کار تیزکردن،ساطوریکردن،بریدن و تیشهزدن میآمد گسترش یافت. نخستین گواهیها برای بودن بازرگانی در این دورهاست. کالاهای گوناگون صدها میل آنسوتر برده میشدند. یک نمونه خوب برای یک دهکده دوره نوسنگی اسکارا بری در جزیره اورکنی در اسکاتلند میباشد. این اجتماع دارای بسترهای سنگی،طاقچه سنگی و حتا آبریزنگاهی خانگی و پیوسته به یک جوی میبود.
خوراک و نوشیدنی در عصر سنگ
خوراک مردمان این دوران از سوی شکارچیان و گردآورندگان و از گوشت جانوران و گیاهان فراهم میگشت. مردمان این دوره به بخشهایی از تن جانوران مانند جگر؛قلوه و مغز دلبسته بودند. خوراک روزانه اینان سرشار از کربوهیدراتی بود که از بنشن و یا حبوبات به دست میآمد.
پژوهشها نشان میدهد که دوسوم انرژی نیازای مردمان آن دوران از گوشت به دست میآمد. می نماید که آنان نیز مانند مردمان کنونی از چربی پرهیز میکردهاند ولی نه به همین نسبت کنونی.
گمانبردهمیشود که نخستین مصرف باده که از ترششدن انگورهای وحشی ساخته شدهبوده در این دوره رخ دادهشدهباشد.
سرپناه
دو میلیون سال پیش در خاور آفریقا نخست سازه انسانی پدید آمد که عبارت بود از ستونهایی سنگی که شاخههای درختان را مانند بام نگاه میداشتند. سازه سنگی گرد سادهای که در ترا آماتا در نزدیک نیس فرانسه یافتشده به ۵۰۰هزار سال پیش بازمیگردد. جز این سازههای سنگی دیگری که زیستگاه مردمان آن دوران شمردهمیشده در جایجای جهان یافت شدهاست. شماری از آنها در پی میآیند:
ساختاری سنگی چادر مانند در درون غاری در نزدیکی گروت دولازاره در نیس فرانسه
ساختاری سنگی با بامی از چوب یافت شده در دولنی وستونیتسه چکسلواکی،از ۲۳ پیش از میلاد مسیح
کلبههای بسیاری ساخته شده از استخوان ماموت در اروپای خاوری و سیبری
چادری از پوست جانوران از ۱۵ هزار ۱۰هزار پیش از زایش عیسی در پلاتو پارن فرانسه
نیایشگاههایی دارای چند اتاق و یا تکاتاقه و دارای چندین ستون،از آسیا تا اروپا
نقش بر روی سنگ ها
بیمبتکای در هندوستان،نگارهای بر تختهسنگ،یک میراث جهانی ثبتشده از سوی یونسکو
در دوره پارینهسنگی نگارههای بر روی دیواره غارها کمیابهستند. این نقشها دربرگیرنده جانورانی مانند گربهسان رینوسروس میباشد. نمونه این اثرها را میتوان در غار شووه دید. سنگنگارههای این غار به ۳۱هزار سال پیش از میلاد بازمیگردند. غار آلتامیرا در اسپانیا به ۱۴ تا ۱۲ هزار سال پیش از میلاد بازمیگردد و نقاشیهای آن دربردارنده نگارههایی از گاومیش کوهاندار آمریکاییاست.
وضعیت کار در قرن 21
ما در یک دوران ویژه به سر می بریم. در این دوران تغییراتی در شرایط کاری افراد رخ داده و می دهد که باعث می شود برخلاف گذشته بیشتر انسانها بیش از آنکه به سازمانهای بزرگ وابسته باشند به کار مستقل یا پیمانکاری روی بیاورند. آنها دیگر تمام وقت خود را در یک سازمان سپری نخواهندکرد، بلکه به فعالیتهای پاره وقت خواهند پرداخت. فقط کمتر از نیمی از نیروی کار در سازمانهای مختلف مشاغل تمام وقت «مناسب» به دست می آورند و باقی افراد کارکنان مستقلی هستند که تعدادشان سال به سال بیشتر می شود. بیشتر این افراد به این دلیل کارگر پاره وقت یا موقت هستند که یا خود می خواهند و یا جز این چاره دیگری ندارند.
اصولا ویژگی سازمانهای امروزی این است که آنها بر هسته ای از مدیران و کارگران ضروری استوارند که پیمانکاران خارج از سازمان و مستخدمان پاره وقت، آنها را یاری می دهند. البته این روش، شیوه جدیدی برای ساماندهی امور نیست، چرا که مقاطعه کاران بزرگ و کوچک طی نسلهای متمادی این کار را کرده اند. آنچه تازگی دارد رشد این شیوه از سازماندهی در حرفههای بزرگ و نهادهای بخش دولتی است که به دلیل ارزانتر بودن، درمیان آنها گسترش یافته است. این سازمانها به این نتیجه رسیده اند که گرچه راحت تر است که کارکنان خود را به صورت تمام وقت دراختیار داشته باشند، اما دراختیار داشتن تمام نیروی کار، نوعی اسراف در سازماندهی منابع انسانی ضروری است. لذا نگاه داشتن آنها در خارج از سازمان، به صورت کارکن مستقل یا در استخدام مقاطعه کاران متخصص و خرید خدمات آنها به هنگام نیاز ارزانتر تمام می شود.
براین اساس، سازمانهای امروزی از سه گروه مختلف مردم تشکیل شده اند که هرکدام از آنها انتظارات متفاوتی دارند و شیوه مدیریت بر آنها فرق می کند. آنها از حقوق مختلفی برخوردارند و به اشکال مختلف سازماندهی می شوند.
گروه اول را متخصصان، تکنسین ها و مدیران صاحب صلاحیتی تشکیل می دهند که وجودشان برای سازمان ضروری است. آنها حامل دانش سازمانی هستند که سازمان را از همتایانش متمایز می سازد، به طوری که اگر آنها از دست بروند، سازمان هم از دست خواهدرفت. بنابراین، ازنظر سازمان آنها ارزشمندند و باید باشند و جایگزین کردنشان دشوار است. سازمانها با دادن سکه های طلا، حقوقهای بالا، منافع حاشیه ای و اتومبیل های گرانقیمت آنها را بیش از پیش به خود نزدیک می کنند. درعوض از آنها انتظار می رود به سختی و با طی مسافتهای طولانی کار کنند و تعهد و انعطاف پذیری داشته باشند. 40 یا 45 ساعت کار در هفته برای این گروه نیست، معدودی از آنها از تمام مرخصی استحقاقی خود استفاده می کنند، و یا پیش از آنکه شب شود، خانه و خانواده خود را می بینند. از آنها انتظار می رود کارها را مطابق تمایل سازمان انجام دهند و درعوض، بیش از پیش حقوق خوب دریافت دارند. درنیتجه این وضع، آنها ازنظر سازمان، گران قیمتند و تعدادشان نیز کم است