مقدمه
در موضوع دفاع از شهر ها ، به موضوع ” شهرها“ می پردازیم، از این روکه امروز دیگر شهرها را تنها چون مجموعه ای خود به خود، سنتی و منتزع از سایر نقاط جهان، در مقابل حمله یا حملات احتمالی کلاسیک، بررسی نمی کنند،وآنها را به مثابه سیستمی می شمارند که با ساختاری هماهنگ وپویا می توانند خود، نظیر ”شهرهای جدید“ به عنوان آخرین پدیده شهری یا شهر های قدیمی و سنتی ساز که بدرستی آمایش شده باشند به صورتی آرمانی و نسبتا کامل، هرگونه جنگ نوین ، یا مصائبی نظیر آن (آتش سوزی- زلزله و ....) را از سر بگذرانند.
شهرهای جدیدی احداث می شوند که ممکن است مرکز صنایع نظامی یا اصولا مختص به امور نظامی ساخته شده باشند تا اولا اصول دفاعی در آنها بطوراکمل رعایت شده باشد، ثانیا سایر شهرها بهترمورد محافظت ودفاع قرار گیرند. این شهرها بیش از آمایشی شهری و بخصوص موضوع علوم وفنون معماری وشهر سازی می باشند. اگر چه بنا به نوشته رئیس یکی ازبزرگترین انیستیتو های ” آمایش شهرسازی“ جهان، هنوز هیچ گونه طرح هادی کامل، بدون نقص و ایده آلی در امر شهرسازی به وجود نیامده است....و شهرهای جدید نیز گاه به زودی مورد آمایش شهری قرار می گیرند.اما موضوع اصلی این مقاله آمایش شهرهای قدیمی وسنتی است که طبیعتا از قرن ها قبل به شیوه ای سنتی ساخته شده و وجود دارند و اکنون لازم است که به منظور دفاع در مقابل جنگ و هر مصیبت دیگری مورد آمایش سرزمین شهری قرار گیرند، پس عنصر نخستین مقاله را ” مکانیابی“ وبه ویژه ” تنسیق ارتباطات منطقی اماکن با شرایط جغرافیایی و با یکدیگر“ یا به اصطلاح آمایش کردن تشکیل می دهد وبدون توجه به عنصر زمان یا زمانبندی که اساس برنامه ریزی های شهری- منطقه ای- کشوری است و بنا به ضرورتی آشکار، بیشتر توجه خود را به شهرهای بزرگ،به ویژه پایتختی چون تهران معطوف میدارد.
ابعاد نظری
شهر به مثابه یک سیستم، مجموعه هماهنگی است که صرفنظر از نهادها و عناصر حقوقی ، اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی، ایدئولوژیکی و اخلاق و انگیزه ها به مثابه عناصری ملموس و قابل رویت ظاهر می شووجغرافیایی ظاهر می شود.
عناصر فیزیکی وجغرافیایی (آب وهوا،پستی وبلندی، ثروتهای زمینی و زیرزمینی)
عناصر جمعیتی ( میزان جمعیت ، توزیع سنی، جنسی وحرفه ای)
عناصر بافت شهری ( کوچه ها ، خیابان ها، میدان ها،ساختمان ها)
بافت شهری در این مجموعه نقطه ثقل موضوع عینی ، ونهاد سیاسی( که معمولا شامل روابط بین الملی و بنابر این جنگ ودفاع می شود) اساس موضوع نظری قرار می گیرند. در یک صورت کلی تروجامع، اگر بنا به مبادی نظری” آمایش شهری“ بپذیریم که شهر از محیط خود جدا نیست، الگوی آمایش کردن هدفمند شهرهای قدیمی به حومه و از آنجا به تمام مناطق مورد آمایش تابعه شهر سرایت می یابد. از این رو هر گونه استراتژی آمایش سرزمینی که پیشنهاد بشود، در امر دفاعی نیز، نظیر غالب دیگر امور خود، به شهر یا به طور کلی شبکه های شهری تکیه می کند.این اصل در گسترش قطب های توسعه واعطای اولویت به عوامل دفاع نوین، در مقابل عوامل جنگهای نوین،عملا به تحولاتی در تمام سطوح جامعه ختم می شود. یعنی ایجاد همان قطب های توسعه و از جمله توسعه دفاعی که نه تنها در کشورهای پیشرفته صنعتی، بلکه در غالب کشورهای در حال توسعه به اتخاذ سیاست هایی آمایشی انجامیده است. از این جا،و در این عصر جهانی شدن(که معلوم نیست چقدر به نفع صلح وبر علیه جنگ باشد)، شهر بویژه کلان شهر که دارای جمعیتی بیش از ده میلیون نفر است،خود بعنوان قطبی در سطح کره زمین مطرح می شود وبه شبکه ای می پیوندد که، به خصوص، کاملا شهرها وپایتخت های جهان را به یکدیگر مربوط می سازد.
با این همه،”عدم تمرکز“ مهمترین نظریه ای است که در این مبحث مطرح می شود.”تمرکز“ قبل از هر چیز به مفهوم تمرکز جمعیت شهری است و در جنگهای نوین:هدف بسیار مهمتر و آسان تری برای دشمن که در یک نقطه جمع شده اند و برای آسیب رسانی و نابودی زمان و هزینه بسیار کمتری می برند. در مقابل،روستاها وشهرهای کوچک متعددی را از جمعیت تخلیه و در مقابل حمله دشمن، بی دفاع نهاده اند.همین مسئله در درون شهرها با تمرکز تجهیزات در مرکز شهرو تمرکزجمیت در محلات جدید و اعیان نشینی که از برج های بسیار مرتفع تشکیل شده اند نیز مصداق پیدا می کند.
تاریخچه مطالعاتی
مثال های آمایش شهری بنا به ملاحظات استراتژیکی و تاکتیکی دفاعی متعدداند. اما ما در این مقاله به مثالی اشاره می کنیم که در بطن مطالعات آن قرار گرفته ایم. پاریس بعنوان قلب فرانسه ،مرکزی از فرماندهی به سایر شهرهای بزرگ، کوچک و از آنجا به روستاها. فرانسوی ها بعنوان قربانی بزرگ در جنگ جهانی برای اینکه از برد هرگونه خطری که پاریس را تهدید می کند، از جمله خطرات جنگ های کلاسیک وسنتی، بکاهند وکنترل جمعیت ،کنترل ساخت وبافت شهری و تجدید نقش پاریس و کانالیزه کردن بخش مهمی ازآن به هشت شهر بزرگ آن کشور(که از لحاظ محیط و تجهیزات دفاعی نیز در وضعیت بهتری نسبت به سایرین قرار داشته اند)به عنوان تعادل شهر پرداخته اند.اطلاعات ،ارتباطات و راهها در چنین شرایطی حرف اول را می زنند. با این وجود، تمرکز زدایی به درون شهر نیز راه یافته، هر اقدام جدیدی با توجه به اصل عدم تمرکز صورت گرفته است به نحوی که حتی دانشگاههای مشهوری چون دانشکاه سوربن را به بیش از چند دانشگاه مستقر در شهر وحومه تقسیم کرده است.
هدف
تقویت تاسیسات دفاعی شهری، تعبیه راههای گریز از خطر، بهبود وضع خدماتی که در زمان دفاع ضرورت می یابد،و....به ترتیب احتمال در خطر بودن، تعداد جمعیت و منابع ثروت هر شهر ازمهمترین اهداف آمایش سرزمین در بخش شهرها قرار می گیرند. بنابراین با اتخاذ سیاست های آمایشی است که ضرورت تحقیقات علمی-دفاعی شهرها درهر یک از علوم پایه نیز گزینه می شوند وبخصوص در بخش های زیست شناسی، زمین شناسی، توپوگرافی، اقتصادی مورد تحلیل های هزینه/فایده قرار می گیرند.
روش مطالعه
در آمایش سرزمین و بطریق اولی در آمایش شهری، بحث چندان براستفاده مستقیم از علوم پایه در پدافند ملی و بخصوص در برابر جنگ های نوین، نیست، بلکه بحث براستفاده از آنها در آن استراتژیی از آمایش است که تمام احتمالات جنگی را پیش بینی و به کمک چنین علومی پیشگیری کرده باشد: بحث بیشتر بر توپوگرافی، زمین شناسی، زیست شناسی هایی است که با استفاده ازسایر علوم پایه و در یک سیستم اطلاعاتی مدیریت به تجدید فضای شهری و آماده سازی آن به منظور دفاع کمک می کنند.از جمله: هیچ کس نمی تواند منکر تجربیاتی بشود که در ارتباط با چنین وضعیتی در اتحاد شوروی(سابق) صورت گرفته است وشهر وشهرک هایی در جوار صنایع نظامی وبنابر این هدف اولیه حمله بنا شده وتوسعه یافته اند، ساکنینی که در طول جنگ سرد شمشیر داموکلس جنگ های مدرن را همیشه برفراز سرهای خود حس کرده اند.
فرضیه اصلی
شهر در دفاع، سمبل کشور در دفاع است با این تفاوت که در اینجا تراکم جمعیت وثروت مسئله اصلی را تشکیل می دهد، یک شهر نظامی شاید برای حمله احتمالی بوجود آمده باشد. اما هر شهری، هر چقدر هم کم جمعیت و کم اهمیت، ناچار به دفاع از خود و بنابر این تهیه تجهیزات نهایتا به قلمرو و علومی غیر پایه چون علوم اجتماعی، به ویژه اقتصاد، حقوق بین الملل، مدیریت استراتژیک، علم سیاست و روابط بین الملل و حتی روانشناسی اجتماعی یا مردم شناسی بیانجامد.
فصول اساسی
راهکار های دفاعی ابتدا به راه حل هایی کالبدگرایانه چون ساخت یا آمایش تاسیسات و تجهبزات شهری، آنگاه به تدابیری اقتصادی، سپس به سیاست هایی اجتماعی و نهایتا به راه حل های کالبد گرایانه، ساخت شهر، پناهگاه از حیطه این مقاله خارج است.شهرهای جدید نیز الگوهایی هستند که طبیعتا پیشگیری های تدافعی را در ساختار خود لحاظ داشته اند.اما آنچه مورد نظر این مقاله است بیشتر کالبدگراییهایی است که به شهر های موجود و آمایش آنها به منظور توانمندی هر چه بیشتر و بهتر در مقابل عوامل جنگ های نوین مربوط می شوند. در این چارچوب باز استحکام ساختمان ها، به ویژه خانه ها وساخت نسبتا کمتری با آمایش شهری می یابند. آنچه مهم است تجهیزات و تاسیساتی است که غالبا شریان اصلی هر شهری را تشکیل می دهند، یعنی سیستم های حمل ونقل،شبکه های تهیه و توزیع کالایی، تجهیزات آب وفاضلاب، تاسیسات برق و گازو...شبکه هایی از بهداشت ودرمان که عملا مورد چنین پیش بینی هایی قرار می گیرند. تدابیر اقتصادی، سیاست های اجتماعی(نظیر ایجاد یک سیستم گسترده و فراگیر اطلاعاتی) راههای سیاسی وضرورت های دیپلماسی در زمره مباحثی هستند که حتی بصورت فشرده نیزمقاله های خاص خود را می طلبد. اما گاه چون سیستم های اطلاعاتی دفاعی حتی در مقاله های اینچنین اجمالی مورد اشاره ومعرفی قرار می گیرند.