پیش از ورود به بحث نماز ، از آنجا که «عبادت» روح نماز است ، اندکی درباره ی عبادت و بندگی مطالبی بحث می کنیم.
عبادت به معنای اظهار ذلت ، عالی ترین نوع تذلل و کرنش در برابر خداوند است. در اهمیت آن ، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است. خداوند می فرماید :
« و ما خلقت الجن و النس الا لیعبدون »
« هدف آفرینش هستی و جن و انس ، عبادت خداوند است. »
کارنامه همه ی انبیا و رسالت آنان نیز ، دعوت مردم به پرسش خداوند بوده است. پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران ، عبادت خدا بوده است.
روشن است که خدای متعال ، نیازی به عبادت ما ندارد ، « فان الله غنی عنکم » و سود عبادت ، به خود پرستندگان بر می گردد.
بارزترین نوع بندگی نماز است. نماز ، از همه مهمترین سفارش های انبیا بوده و از بارزترین مصادق عبادت است. حضرت لقمان به فرزندش می گوید پسرکم! نماز را بر پای دار. « یبنی اقم الصلوه »
نماز ؛ داروی نسیان و وسیله ی ذکر خداوند است : « اقم الصلوه لذکری »
نماز ؛ اهرم استعانت در غم ها و مشکلات است. خداوند می فرماید : از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن پیروز شوید.
نماز ، داروی تکبر است. حضرت علی (ع) می فرماید : خداوند ، نماز را واجب کرد تا انسان را از کبر ، دور کند. نماز به منزله ی پرچم و آرم و نشانه مکتب اسلام است. نماز ، پایه و ستون دین است : « و هی عمود دینکم ».
نماز ، اولین سؤال در قیامت است : « اول ما یحاسب به العبد الصلاه ».
برای پرورش (حس دینی) و ارتقای (بینش دینی) در کودک نان و نوجوانان را قبل از هر چیز باید جلو ه های دین در زندگی را با زبان ساده و شیوه ای جذاب و زیبا برای آنان به نمایش بگذاریم. آموزه های دینی و یافته های علمی نشان می دهد که تعلیم و تربیت واحد مراحل ، اصول ، شرایط و روش هایی است که اگر به شکل درست به کار گرفته نشود هرج و مرج و گسیختگی و اختلال را در شخصیت فرد به بار می آورد ، تا آن جا که هدف تربیت به ضد خود تبدیل می شود .گرچه برای آدمی ،نان و غذا (قوت) زندگی است ،اما دین و ایمان (معنای) زندگی اوست .آنچه زندگی کودک را زیبا ، امید بخش و شیرین می کند کیفیت برخورداری او از خوراک های معنوی و آموزه های دینی است .ارزش های اخلاقی و باورهای دینی ، اغلب ریشه در فطرت کودک دارد .بنابراین ، لزوما نباید این ارزش ها در کودک از بیرون یاد بگیرد و درونی کند. بلکه فراتر از آن ، آن چه مهم است تلاش برای کشف و شکوفایی این قابلیت ها از درون اوست .شیطان تا هنگامی که انسان نمازش را در وقت فضیلت می خواند در خوف و وحشت است .ولی هر گاه نماز را اول وقت نخواند ، شیطان جرئت فریب او را می یابد و او را به گناهان بزرگ وا می دارد .در خانواده نیز باید همه ی افراد خانواده بکوشند تا کسی و یا یکی ازا فراد خانواده که نماز نمی خواند او را به نماز وا می دارند و در خانواده باید همه خوش اخلاق باشند و او را با اخلاقی مهربان به نماز دعوت کنند کسی که نماز می خواند بیشتر به خدا نزدیکتر است وبه گناهان زیادی دچار نمی شود و در همه جا خوش اخلاقی و خوش رفتار است .آموزش نماز و پرورش روحیه ی مذهبی مناسب برای اقامه ی آن ابتدا از خانه شروع می شود و خانواده نقشی مهم در انتقال فرهنگ نماز از خود بروز می دهد . آنچه در مورد فرزند در گرایش به نماز مهم است وجود انگیزه است و آن چه در تربیت و آموزش و بهداشت روانی نماز اهمیت دارد ، رسوخ روح معنوی نماز به اعماق دل اوست ، نه تحمل شکل و قالب آن زمانی آموزش نماز به توفیق می انجامد و قرین موفقیت می شود که با احساسی خوشایند همراه باشد. بدون تردید همه ی انسانها به طور فطری استعداد و گرایش به نیایش دارند. اما آن چه درباره کودکان و نوجوانان مهم است چگونگی روش های آموزش و نحوه ی ارایه و انتقال این ارزش هاست.
نماز ، گناهان را از بین می برد. در حدیث نماز به نری تشبیه شده که انسان روزی پنج بار در آن شستشو می کند و دیگر چرکی باقی نمی ماند.
نماز ، رابطه ی مخلوق با خالق است ، انسان مادی را معنوی می کند و انسان را علاوه بر آشنا کردن با خدا ، با طبیعت نیز آشنا می سازد ، با آب ، خاک ، قبله ، طلوع ، غروب و وقت و ...
نماز ، تنهها عبادتی است که حتی در حال غرق شدن و جنگ هم ساقط نمی شود و برترین فریاد آزادگی انسان از سلطه ی قدرتمندان و اعلام بندگی در آستان خداوند است. نماز ، زنده نگهداشتن سنت ابراهیم و محمد و حسین و مهدی علیه السلام است.
اهمیت نماز :
جز آنچه از آیات و احادیث نقل شد ، رفتار اولیاء خدا نیز اهمیت و جایگاه آنرا بیان می کند. نماز ، جزء برنامه انبیاء بوده است.
حضرت عیسی علیه السلام در گهواره می گوید : خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زکات فارش کرده است.
امام حسین علیه السلام ، حتی ظهر روز عاشورا در میدان مبارزه و در برابر تیرهای دشمن هم نماز را رها نکرد. گرچه بعضی نماز را به طمع بهشت یا ترس از عذاب چهنم می خوانند ، اما امیرالمومنین (ع) نماز را برای تجارت یا سیری از آتش ، بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت ، انجام می دهد. برای اهتمام به این برنامه ی سازنده ، اسلام به پدران و مادران سفارش کرد که اطفال خود را قبل از بلوغ ، مثلاً از سن هشت سالگی به هر نحو که می توانند وادار به نماز کنند و گاهی هم به خاطر بی اعتنایی شان ، از خود خشونت نشان دهند. آنکه اهل نماز است ، با مبدا هستی مرتبط است.
نماز ، سبب آمرزش گناهان و زودن آثار لغزش هاست. قرآن ، پس از دستور به نماز می فرماید
« ان الحساب یذهبن السیئات » نیکی ها ، بدی ها را از بین می برد.
زمانی که نوجوان در معرض یادگیری و آموزش احکام و عبادت قرار دارد ، لازم است از قبل برای این موضوع زمینه سازی شود تا همراه با آموزش ، احساسی خوشایند در او ایجاد شود و به این ترتیب ، نتیجه ای مطلوب به بار آورد. در این صورت ، تقویت چنین گرایش فطری نیز بسیار آسان و طبیعی خواهد بود .کسب عادت ها و رفتارهای مذهبی ، بیش از آنکه متاثر از اندرزها و سخنان والدین باشد ، معلول پذیرش رفتار ، عواطف و احساسات مرتبط و همراه با مهر و محبت آنان است. بسیاری از رفتارها و گرایش های کودک و نوجوان ، از قبیل گرایش به نماز و روزه و شرکت در کارهای خیر و اهمیت دادن به وظایف و تکالیف دینی اغلب متاثر از تجارب خوشایند تربیتی آنان در خانه و خانواده است .کودکان بشدت نیازمند و تشنه ی یادگیری هستند و احتیاج به امنیت و آرامش خاطر و اتصال به منبع قدرت ، محبت و رفتار دارند.آوای ملکوتی قرآن و نوای دلنشین از کار نماز ، حتی در دوران بارداری مادر ، موجب جنب و جوش و شکوفایی گرایش و احساسات دینی در کودک می شود .سکوت ، عصبانیت ،رفتار ،نگاه و سخن پدر و مادر در اطرافیان برای نوجوانان سر مشق و اعمال بجای هر کدام ، سبب ارضای نیاز و اغنای گرایش فطری آنهاست .آنان پیوسته می آموزند و نسبت به هر چیز کنجکاوند .خانواده باید تلاش کند که آموخته های مذهبی نوجوانان ، با تجارت و احساسات خوشایندی شکل بگیرد.